تمام شده نقد و تعیین سطح داستان کوتاه اتفاقی | نفس (nfs_nm)

[ARA.O.O]

​

نام اثر: اتفاقی
نویسنده: نفس (nfs_nm)
ژانر: عاشقانه
خلاصه:
سرنوشت چه خوابی برای او دیده است؟
برای دخترک تنها و عشق ناکامش،
برای هر ارزویی که برآورده شد،
برای بزرگ‌ترین رویایش که در اعماق وجودش مدفون شد،
برای امیدی که هنوز در دل این ماهْ دختر است...
امید به چه؟ اصلا چرا؟!
وقتی زندگی نورانی این ماه تاریک شد و در دره‌ای عمیق سقوط کرد،
چگونه می‌توان امید داشت؟!
ای سرنوشت!
چه در فکر داری برای ماه کوچک این داستانت؟
دره‌ی مهیب عمیق‌تر خواهد شد،
یا بعد از این همه سقوط، بالاخره به کوه بلند و قله‌ی خوشبختی صعود می‌کنی؟...

لینک اثر:

انتشاریافته - داستان اتفاقی | نفس (nfs_nm)

به نام خدا نام داستان: اتفاقی نویسنده: نفس (nfs_nm) ژانر: عاشقانه طراح: @TaRlaN~m خلاصه: سرنوشت، چه خوابی برای او دیده است؟ برای دخترک تنها و عشق ناکامش، برای هر آرزویی که برآورده شد، برای بزرگ‌ترین رویایش که در اعماق وجودش مدفون شد، برای امیدی که هنوز در دل این ماه دختر است... .‌ امید به چه؟...

romanik.ir

منتقد:
@*First __ Lady*

 

[دمیــــــورژ]

*به نام آفریننده قلم*

«نقد داستان اتفاقی»


عنوان: اتفاقی، این نام برای داستان برگزیده شده بود و باید از نظر جذابیت و ارتباط با محتوا بررسی شود. اگر یک توضیح مختصر راجع به انتخاب اسم داده شود به این شرح است که( نام باید کوتاه اما دارای بار معنایی قوی باشد و همچنین جذاب باشد تا خواننده سریع دست به خواندن رمان بزند که البته گاها بلند می‌شود که این، در صورت لازم مشکلی ندارد)
اتفاقی یک نام بود با معنای ناگهانی رخ دادن چیزها، تصادف‌ها و... . پس انتظار می‌رفت در این انجمن رمان نویسی رمانیک چیز اتفاقی ما را به هدف اصلی برساند و چنین شد. اتفاقی دو عاشق بعد از دوسال با هم رو به رو شدند و این نام برای رمان بسیار مناسب بود. اما از لحاظ جذابیت (اتفاقی) چندان جذب کننده نیست و اگر نام دیگری با همین معنا انتخاب شود بهتر است.


ژانر: این داستان درکل دور دایره عاشقانه چرخید و تنها انتخاب ژانر عاشقانه برایش مناسب بوده و نویسنده به خوبی توانست ژانر مناسبی برای داستان تعیین کند.

خلاصه: داستان از خلاصه کنجکاو کننده و مبهمی برخوردار بود. همچنین به کار گیری استعاره(ماه کوچک) و تشبیهات و جان بخشی به سرنوشت باعث جذاب‌تر دیده شدن خلاصه شده بود. بنابراین خلاصه فاقد از مشکلی بود.

جلد: جلدی که برای داستان انتخب شده بود فاصله دو فرد را نشان می‌داد. و با دوسال فاصله عاشقان ارتباط داشت. درکل جلد بیانگر داستان بود و البته رنگ بنفش و شیرنی که انتخاب شده بود نشان از تراژدی نبودن رمان می‌داد و البته طرح ماه به دختر داستان ماهک اشاره می‌کرد و این جلد کاملا مناسب و خوب بود.

مقدمه:
فاقد مقدمه بود.

شروع داستان: داستان از آغاز متوسطی برخودار بود. نه زیادی جذاب و مبهم و نه زیادی کلیشه‌ای و تکراری. بلکه حد وسط بود و سریع سر اصل مطلب رفت درحالی که کارکتر در بیمارستان حضور داشت . نویسنده می‌تواند برای زیباتر و گیراتر شدن داستانش شروع را تغییر دهد یا هم می‌تواند همینگونه بگذارد چون ایرادی نیز نداشت.


سیر داستان: سیر تند بود و اتفاقات زود رخ دادند. دیدارش با پویایی که دوسال ندیده بود، و چیزهای دیگر. اما از آنجایی که این نوشته یک داستان کوتاه بود و ماجراها نباید کش داده می‌شدند بنابراین اینگونه سیر برایش مناسب بود تا پایانش سریخ رخ دهد. اما سیر تند در توصیفات، بیان حالات و چیزهای دیگر علاوه بر اتفاقات، باعث آسیب داستان شدند و این نوع سیر درباره آنها به داستان آسیب می‌زد.

توصیفات: خب به ظاهر تا جایی که لازم بود پرداخته شده بود و یک دیدگاه نسبی راجع به آن به دست آوردیم اما محیط و مکان توصیفی نداشت و کلا به مکان توجهی نشده بود و به خاطر سیر تند به اصل ماجرا و این دو عاشق دور از هم فقط پرداخته شده بود که باید گفت با اینکه داستان کوتاه بود اما این برای داستان درست نیست که هیچ توصیف و دیدگاهی درباره محیط ندهد. همچنین از نظر توصیفات اخلاقی نیز ما دید درست و خوبی نداشتیم. نویسنده به دلیل بیان صریح و سریع داستان به توصیفات توجهی نشان نداده بود که این یک نوع ضعف به حساب می‌آمد.


دیالوگ مونولوگ:
داستان دارای دیالوگ‌های شیرین عاشقانه و جذابی بود اما دیالوگ آنچنانی و زیادی خاصی موجود نبود. اما به صورت کلی برای این داستان دیالوگ‌های خوبی بودند. مونولوگ با اینکه دارای احساسات قوی و شیرین عاشقانه خوبی بود اما به دلیل سیر تند در زمینه توصیفات از جذابیتش کاسته شده بود .

باور پذیری:
در داستان صمیمیت و سریع پیش رفتن دو عاشق که بعد از دوسال جدایی به هم رسیده بودند کمی غیرمنتظره بود. اما همانطور که ذکر شد به دلیل داستان کوتاه بودن این عجله موردی نداشت اما سریع پیش رفتنش کمی دور از باور بود.
هدف سازی:
این داستان هدف اصلیش رسیدن دو عاشق به یکدیگر بعد از دوسال بود که در رمان به خوبی نشان داده شد و پارت بی هدفی موجود نبود.
حالت کلی داستان:
به صورت کلی اصل داستان باب میل بود و عاشقانه خوبی بود اما این سرعت در توصیفات و اتفاقات جذابیت را کاهش داده بودند اینکه این دو عاشق چقدر سریع بعد از دوسال دوباره به یکدیگر رسیدند و همدیگر را بخشیدند و اینکه چرا هیچ دیدی از خانواده دختر و توصیف محیط نداشتیم؟ حضور پدر و مادر حتی یک بار هم در داستان صورت نگرفت و فقط چندبار با خواهرش و خواهر شوهرش ارتباط داشته.
اما درکل داستان زیبایی بود . و اینکه در داستان چند مورد اشکال تایپی دیده شده است که بهتر است نویسنده داستان خود را ویرایش کند و اشکالات تایپی را اصلاح کند.

***
قلمتان سرسبز
سطح:
طلایی

 

[ARA.O.O]

@Nilo.ofar_ N
سطح اثر: طلایی

 

[Miss Nili]

@Nilo.ofar_ N
سطح اثر: طلایی

تگ اعمال شد 🌹