نقد و بررسی نقد و برسی رمان راهی جز او نیست | دردانه

[.Lili.]

نام رمان: راهی جز او نیست
نام نویسنده: دردانه
ژانر: عاشقانه، تراژدی
ناظر: @CANDY

خلاصه:
داستان دختری‌ست غمگین که به دنبال راه رهایی می‌گردد ولی از آنچه در پایان این راه انتظارش را می‌کشد بی‌خبر است؛ در سوی دیگر پسری است که بدون حرفی به همه زندگی پشت و پا میزند و همه را در حیرت می‌گذارد. این زندگی‌ست که دل را قربانی سرنوشت میکند تا در پایان عشق تنها یادگاری باشد که از خاطره‌ای شیرین باقی میماند.

مقدمه:
آدمی تا زمانی که دوستی را ندیده، تنهایی را می‌تواند تحمل کند؛ اما همین که طعم دوستی را چشید دیگر نمی‌تواند به تنهایی بازگردد. در این زمان تنهایی تبدیل به مشکل بغرنجی می‌شود که باید آن را حل کرد.
برخی مسئله را پاک میکنند، برخی تنهایی را با دیگری پر می‌کنند
فقط اندکی هستند که با کاوش گذشته در پی حل برمیایند و فقط اینها رستگارند، حتی اگر پاسخ را نیابند

در دست اقدام - رمان راهی جز او نیست| دردانه

نام رمان: راهی جز او نیست نام نویسنده: دردانه ژانر: عاشقانه، تراژدی ناظر: @ننه سرما خلاصه: نخستین‌هاست که عشق را می‌سازد. نخستین روز، نخستین ساعت، نخستین نگاه... . یاد عشق فریب‌مان می‌دهد. برای آن‌که عشق زنده بماند به چیزی فراتر از یاد نیاز است. و درد زمانی‌ست که آتش عشق به خاکستر فراق بنشیند،...

romanik.ir

 

[فاطره]

سلام‌سلام
راهی جز او نیست، اسم زیبایی، اما به نظرم غلط انداز و یه جورایی تکراری هست...
مقدمه و خلاصه خوبه اما مطمئنا میتونستی بهتر هم بنویسی....
رمانت در کل قشنگ بود، تکراری نبود، اما کنجکاو کننده هم نبود...
هیچ ایده‌ای ندارم ولی اگه بتونی مقداری کنجکاوی هم بپاشی رو قلمت خیلی خفن میشه...
شروعش خوب بود و مقداری کنجکاو کننده...
توصیفات ظاهر و مکان و... همه به اندازه کافی و عالی بود، اما یکمی بیشتر از ایران و رضا هم میگفتی که قشنگ بشه تصورشان کرد بهتر میشد...
و اگر در آینده از علی اسمی میبری، به نظرم بیشتر از ظاهرش توضیح بده...
راستی توی صفحه دوم، پارتش رو یادم نیست اما "طرفداری‌ای که ایران از ژاله می‌کرد، حرصم درآمده بود" این رو دوباره تکرار کرده بودی، پشت سر هم نبودن، ولی توی یک بند بودن که میتونستی چیز دیگه‌ای جایگزین کنی یا حتی یکیشون رو حذف کنی...
خیلی قشنگ از زمانی به زمان دیگه رفتی...
علائم نگارشی عالیه...
توی #۳۴ دیالوگ زینب یه قسمتیش نوشته بودی "یلخی" منظورت تلخی بود؟؟
#۳۶ توضیحات کامل و جامعی در مورد ساخت دانشگاه داده، این‌چنین توصیفات رو به نظرم پخش بگی، یا خلاصه تر بهتره... مثلا من خودم به شخصه حوصلم نمی‌کشه اگه زیاد پشت سر هم باشن، یه خط در میون میخونم😅مثلا توی راهی که میره رو بنویس، از کلاس اومدم بیرون( راهرو بود یا هرچیزی، از ساختمان اومدم بیرون و ساخت اینجوری بود...) میدونی مثل نقشه توضیح دادی، باید چیزی که شخصیت‌رمان جلوی چشمش هست رو بگی...
#۳۹ "این را از دو انگشت اشاره و وسط دست راستش که داخل موهای ریش‌ خود می‌گرداند، فهمیدم." بهتر نبود بگی "این رو از لمس ریش‌هاش با دستانش فهمیدم." یه همچین چیزی.
و باز هم #۳۹
دوباره مشغول کار شدم.
دست از کار کشیدم.
به نظرم بین این دوتا یه چیزی از حسش بگو یا اینکه اولی رو کامل پاکش کن، یکمی یه جوری شد؟
#۵۳ و #۵۲ خوشم از کار شرکت نمیاد./ من خوشم از این طرز کارکردن نمیاد به نظرم فعل نمیاد رو جابه‌جا کن.
از بیماری سارینا چیزی نگفتی، یا من یادم نیست؟😂
و اینکه از اونجایی که زینب با سارینا حرف زد که علی یهویی رفته و...، کنجکاو کننده شده...
به صورت کلی از قلمت خوشم اومد، و خوشبختانه جایی برای ایراد یک خواننده نبود. موفق باشی.

 

[دردانه]

سلام‌سلام
راهی جز او نیست، اسم زیبایی، اما به نظرم غلط انداز و یه جورایی تکراری هست...
مقدمه و خلاصه خوبه اما مطمئنا میتونستی بهتر هم بنویسی....
رمانت در کل قشنگ بود، تکراری نبود، اما کنجکاو کننده هم نبود...
هیچ ایده‌ای ندارم ولی اگه بتونی مقداری کنجکاوی هم بپاشی رو قلمت خیلی خفن میشه...
شروعش خوب بود و مقداری کنجکاو کننده...
توصیفات ظاهر و مکان و... همه به اندازه کافی و عالی بود، اما یکمی بیشتر از ایران و رضا هم میگفتی که قشنگ بشه تصورشان کرد بهتر میشد...
و اگر در آینده از علی اسمی میبری، به نظرم بیشتر از ظاهرش توضیح بده...
راستی توی صفحه دوم، پارتش رو یادم نیست اما "طرفداری‌ای که ایران از ژاله می‌کرد، حرصم درآمده بود" این رو دوباره تکرار کرده بودی، پشت سر هم نبودن، ولی توی یک بند بودن که میتونستی چیز دیگه‌ای جایگزین کنی یا حتی یکیشون رو حذف کنی...
خیلی قشنگ از زمانی به زمان دیگه رفتی...
علائم نگارشی عالیه...
توی #۳۴ دیالوگ زینب یه قسمتیش نوشته بودی "یلخی" منظورت تلخی بود؟؟
#۳۶ توضیحات کامل و جامعی در مورد ساخت دانشگاه داده، این‌چنین توصیفات رو به نظرم پخش بگی، یا خلاصه تر بهتره... مثلا من خودم به شخصه حوصلم نمی‌کشه اگه زیاد پشت سر هم باشن، یه خط در میون میخونم😅مثلا توی راهی که میره رو بنویس، از کلاس اومدم بیرون( راهرو بود یا هرچیزی، از ساختمان اومدم بیرون و ساخت اینجوری بود...) میدونی مثل نقشه توضیح دادی، باید چیزی که شخصیت‌رمان جلوی چشمش هست رو بگی...
#۳۹ "این را از دو انگشت اشاره و وسط دست راستش که داخل موهای ریش‌ خود می‌گرداند، فهمیدم." بهتر نبود بگی "این رو از لمس ریش‌هاش با دستانش فهمیدم." یه همچین چیزی.
و باز هم #۳۹
دوباره مشغول کار شدم.
دست از کار کشیدم.
به نظرم بین این دوتا یه چیزی از حسش بگو یا اینکه اولی رو کامل پاکش کن، یکمی یه جوری شد؟
#۵۳ و #۵۲ خوشم از کار شرکت نمیاد./ من خوشم از این طرز کارکردن نمیاد به نظرم فعل نمیاد رو جابه‌جا کن.
از بیماری سارینا چیزی نگفتی، یا من یادم نیست؟😂
و اینکه از اونجایی که زینب با سارینا حرف زد که علی یهویی رفته و...، کنجکاو کننده شده...
به صورت کلی از قلمت خوشم اومد، و خوشبختانه جایی برای ایراد یک خواننده نبود. موفق باشی.

سلام
ممنونم از وقتی که برای خوندن و نقد گذاشتید.
نام رمان به این علت انتخاب شد که سارینا تلاش میکنه علی رو فراموش کنه اما نمیتونه
در مورد نکات کنجکاوی برانگیز، در ادامه رمان ایجاد میشه خصوصا دلیل رفتن علی
سعی میکنم توصیفات اشخاص رو بیشتر کنم و سعی میکنم بعد از این رو حس و حال شخصیتها هم فکر کنم

یلخی یه اصطلاحه به معنی بی حساب و کتاب و بی فکر کاری رو انجام دادن هست

سعی میکنم نکاتی رو که گفتید تصحیح کنم
درمورد بیماری سارینا هنوز به اونجایی که قراره درموردش بگم نرسیدیم

خوشحال شدم که نظرتون رو گفتید حتما برای ادامه کار روی نواقص کار میکنم

 

[نیکـ]

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه
رمان راهی جز او نیست رو خوندم خیلی رمان خوبی بود نمیدونم چندمین اثر تون هست ولی واقعا لذت بردم
خلاصه رمان خیلی خوب بود اما گنگ بود هم اطلاعاتی از داستان داده بود
از شروع رمان خیلی خوشم اومد خیلی خوب بود واقعا
ترکیب لحن ادبی و محاوره که انتخاب کردید همچنین عالی بود خیلی خوب رعایت کرده بودید و جهش لحن دیده نشد
فضاسازی خوب بود
یه چنتا نکته خیلی ریز
به نظرم به شخصیت پردازی بیشتر بپرداز مثلا درباره اطلاعات هر فرد
بعد اینکه زیبایی ظاهری رمان رعایت کن
اگه یه پارت بولد هست بقیرم بولد بذار
پاراگراف بندی رو رعایت کن
بعد آخر اینکه بعضی ها خیلی کم پارت دیالوگ هاش خیلی بود طوری که بگیم دیالوگ محور
اینو رعایت کن فقط
خیلی ایده باحال بود درواقع قامت خوب بود
موفق باشی

 

[Luna🌙]

سلام نویسنده عزیز
رمانت خیلی خوب بود، واقعا نکات نگارشی رو خوب رعایت کرده بودی.
خلاصه جذابی داشتی ولی یکم کنجکاو کننده نبود چون از داستان رمان هم گفته بودی
اغاز رمانت رو خیلی پسندیدم خیلی قشنگ از زمانی به زمان دیگه ای رفتی و این خیلی برام جالب بود
هیچ چیزی تکراری ای من توش ندیدم این هم عالی بود
شخصیت پردازیت کم بود مثلا در مورد رضا یکم میگفتی یا ایران هیچی در مورد شون نگفته بودی
باید بگم واقعا خیلی عالی بود و همچنان منتظر علی هستم برگرده پیش سارینا😁
از نظر من که یک خواننده رمان بودم هیچ ایرادی پیدا نکردم
برات ارزوی موفقیت میکنم و منتظر پارت های بعدی ات هستم

 

[دردانه]

سلام امیدوارم حالتون خوب باشه
رمان راهی جز او نیست رو خوندم خیلی رمان خوبی بود نمیدونم چندمین اثر تون هست ولی واقعا لذت بردم
خلاصه رمان خیلی خوب بود اما گنگ بود هم اطلاعاتی از داستان داده بود
از شروع رمان خیلی خوشم اومد خیلی خوب بود واقعا
ترکیب لحن ادبی و محاوره که انتخاب کردید همچنین عالی بود خیلی خوب رعایت کرده بودید و جهش لحن دیده نشد
فضاسازی خوب بود
یه چنتا نکته خیلی ریز
به نظرم به شخصیت پردازی بیشتر بپرداز مثلا درباره اطلاعات هر فرد
بعد اینکه زیبایی ظاهری رمان رعایت کن
اگه یه پارت بولد هست بقیرم بولد بذار
پاراگراف بندی رو رعایت کن
بعد آخر اینکه بعضی ها خیلی کم پارت دیالوگ هاش خیلی بود طوری که بگیم دیالوگ محور
اینو رعایت کن فقط
خیلی ایده باحال بود درواقع قامت خوب بود
موفق باشی

سلام ممنون از اینکه رمانمو خوندید
حتما به نکات گفته شده توجه میکنم

 

[دردانه]

سلام نویسنده عزیز
رمانت خیلی خوب بود، واقعا نکات نگارشی رو خوب رعایت کرده بودی.
خلاصه جذابی داشتی ولی یکم کنجکاو کننده نبود چون از داستان رمان هم گفته بودی
اغاز رمانت رو خیلی پسندیدم خیلی قشنگ از زمانی به زمان دیگه ای رفتی و این خیلی برام جالب بود
هیچ چیزی تکراری ای من توش ندیدم این هم عالی بود
شخصیت پردازیت کم بود مثلا در مورد رضا یکم میگفتی یا ایران هیچی در مورد شون نگفته بودی
باید بگم واقعا خیلی عالی بود و همچنان منتظر علی هستم برگرده پیش سارینا😁
از نظر من که یک خواننده رمان بودم هیچ ایرادی پیدا نکردم
برات ارزوی موفقیت میکنم و منتظر پارت های بعدی ات هستم

سلام
روی شخصیت پردازی بیشتر کار میکنم
ممنونم از اینکه وقت گذاشتید و رمانم رو نقد کردید

 

[.Lili.]

سلام عزیزم خوبی؟
اسم رمانت جالبه و ژانرهای خوبی رو برای نوشتن رمانت انتخاب کردی و همینطور باید بگم یه جورایی ژانر عاشقانه رو در خلاصه هم نشون دادی؛ اما نه خیلی زیاد.
مقدمه زیبایی داشتی و یکم از ژانر دومت یعنی تراژدی نشون دادی و اما هر دو رو میتونستی بهتر بنویسی ولی قشنگه.
رمانت در کل زیبا بود اما کنجکاو کننده نیست و یکم اسم رمانت به من این کنجکاوی رو داد که بفهمم برای چی این اسم رو انتخاب کردی، شروع رمان کنجکاو کننده و جذاب بود اما شخصیت پردازی خوبی نداشتی که از نظر من اگه بیشتر بشه به قلمت زیبایی بیشتری میبخشه.
علائم نگارشی رو خوب گذاشتی اما بعضی جاها رعایت نکردی که مثلا بعد از علائم یه فاصله ایجاد میشه و بعد جمله رو مینویسی و بهتره به ناظرت بگی که ایرادهات رو کمی بگه و برطرف بشه.
پارت ۳۹ بهتر نیست اینجوری بنویسی؟
(این رو از لمس ریش‌هاش با انگشت‌هاش فهمیدم.)
جمله‌ای که نوشتی من خودم به شخصه گیج شدم و یکم که دقت کردم تازه تونستم بفهمم منظورت چیه.
یا مثلا اینجا خوب نوشته نشده.
دوباره مشغول کار شدم.
دست از کار کشیدم.
بنظرم اگه جمله رو کامل کنی خیلی بهتر میشه.
رمان خوب و زیبایی بود من که لذت بردم.
موفق باشی🌼

 

[دردانه]

سلام عزیزم خوبی؟
اسم رمانت جالبه و ژانرهای خوبی رو برای نوشتن رمانت انتخاب کردی و همینطور باید بگم یه جورایی ژانر عاشقانه رو در خلاصه هم نشون دادی؛ اما نه خیلی زیاد.
مقدمه زیبایی داشتی و یکم از ژانر دومت یعنی تراژدی نشون دادی و اما هر دو رو میتونستی بهتر بنویسی ولی قشنگه.
رمانت در کل زیبا بود اما کنجکاو کننده نیست و یکم اسم رمانت به من این کنجکاوی رو داد که بفهمم برای چی این اسم رو انتخاب کردی، شروع رمان کنجکاو کننده و جذاب بود اما شخصیت پردازی خوبی نداشتی که از نظر من اگه بیشتر بشه به قلمت زیبایی بیشتری میبخشه.
علائم نگارشی رو خوب گذاشتی اما بعضی جاها رعایت نکردی که مثلا بعد از علائم یه فاصله ایجاد میشه و بعد جمله رو مینویسی و بهتره به ناظرت بگی که ایرادهات رو کمی بگه و برطرف بشه.
پارت ۳۹ بهتر نیست اینجوری بنویسی؟
(این رو از لمس ریش‌هاش با انگشت‌هاش فهمیدم.)
جمله‌ای که نوشتی من خودم به شخصه گیج شدم و یکم که دقت کردم تازه تونستم بفهمم منظورت چیه.
یا مثلا اینجا خوب نوشته نشده.
دوباره مشغول کار شدم.
دست از کار کشیدم.
بنظرم اگه جمله رو کامل کنی خیلی بهتر میشه.
رمان خوب و زیبایی بود من که لذت بردم.
موفق باشی🌼

سلام
ممنون از وقتی که گذاشتید و راهنمایی کردید
سعی میکنم نکات گفته شده رو اصلاح کنم

 

[خانوم ماه]

قلمت خیلی به ریچل هالیس شبیه
با وجود قلم خوب موضوع یکم کلیشه ای شروع میشه پایان نامه هم موضوعی کلیشه ای
البته برای افرادی مثل من که توی این شرایط گیر کردن خیلی دردناکه