Like crazy<3
مدیر رصد
پرسنل مدیریت
مقامدار آزمایشی
مدیر
رصد کننده
کاربر منتخب
کاربر نقرهای
کاربر ثابت
- مدیر کتابدونی
- - رصد
- شناسه کاربر
- 1249
- تاریخ ثبتنام
- 2021-11-25
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 449
- نوشتهها
- 1,867
- راهحلها
- 22
- پسندها
- 20,710
- امتیازها
- 613
- محل سکونت
- او (":
در یک شهر استانی خواب آلود ، یک جامعه شاهد یهوه توسط یک گروه افراطی مورد حمله قرار می گیرد. در بحبوحه این درگیری ، دنیای آشنا یانا ، همسر رهبر جامعه ، به آرامی خراب می شود. نارضایتی درونی یانا هرچه بیشتر می شود …
فیلم با نمای ثابتی از اتاقی که هیچ کس در آن نیست و به یک کلیسای کوچک محلی شباهت دارد، آغاز میشود. نمایی که قرار نیست تا زمانی نزدیک به ده دقیقه ابتدایی فیلم تغییر کند. سپس «یانا» به همراه کودکانی وارد این اتاق میشود.
به دنبال آنها همسر یانا؛ «دیوید» که کشیش است و سپس مابقی اهالی آن منطقه وارد آن اتاق میشوند. دیوید شروع به گفتن داستان حضرت ابراهیم و قربانی کردن پسرش میکند و از کسانی که در برابرش نشستهاند میخواهد هریک از منظر خود دلیل رخداد این اتفاق را بیان کند.
نقد فیلم سرآغاز
مدتی نمیگذرد که ناگهان بستههای آتش به داخل این کلیسا وارد میشوند و ما برای دقایقی جز صدای فریاد چیز دیگری را نمیشنویم.
فیلم «سرآغاز» با همان سکانس ابتدایی خود و با همان نمای دوربینی که به مدت ده دقیقه از جا تکان هم نمیخورد ما را در خود محبوس میکند و ما از همان آغاز داستان میفهمیم که قرار نیست ما با فیلمی معمولی روبهرو باشیم.
فیلم میخواهد از آغاز یک پایان و از سرآغاز یک فروپاشی حرف بزند و ما را هم با خودش در این سراشیبیِ ازبینبرنده همراه کند. ما با همان سکانس ابتدایی در دام فیلم گرفتار شدهایم و زندانی را که فیلم میخواهد به ما نشان دهد را میبینیم.
فیلم با نمای ثابتی از اتاقی که هیچ کس در آن نیست و به یک کلیسای کوچک محلی شباهت دارد، آغاز میشود. نمایی که قرار نیست تا زمانی نزدیک به ده دقیقه ابتدایی فیلم تغییر کند. سپس «یانا» به همراه کودکانی وارد این اتاق میشود.
به دنبال آنها همسر یانا؛ «دیوید» که کشیش است و سپس مابقی اهالی آن منطقه وارد آن اتاق میشوند. دیوید شروع به گفتن داستان حضرت ابراهیم و قربانی کردن پسرش میکند و از کسانی که در برابرش نشستهاند میخواهد هریک از منظر خود دلیل رخداد این اتفاق را بیان کند.
نقد فیلم سرآغاز
مدتی نمیگذرد که ناگهان بستههای آتش به داخل این کلیسا وارد میشوند و ما برای دقایقی جز صدای فریاد چیز دیگری را نمیشنویم.
فیلم «سرآغاز» با همان سکانس ابتدایی خود و با همان نمای دوربینی که به مدت ده دقیقه از جا تکان هم نمیخورد ما را در خود محبوس میکند و ما از همان آغاز داستان میفهمیم که قرار نیست ما با فیلمی معمولی روبهرو باشیم.
فیلم میخواهد از آغاز یک پایان و از سرآغاز یک فروپاشی حرف بزند و ما را هم با خودش در این سراشیبیِ ازبینبرنده همراه کند. ما با همان سکانس ابتدایی در دام فیلم گرفتار شدهایم و زندانی را که فیلم میخواهد به ما نشان دهد را میبینیم.
نام موضوع : نقد و بررسی فیلم سرآغاز
دسته : سینما و تئاتر