فیلم شگفتی در زمینه گریم هم سنگ تمام میگذارد و برای آن نیز کاندید اسکار شده است. گریم صورت آگی، بدون تعارف، زیبایی در خود ندارد اما بهخوبی با بهرهگیری از عنصر چشم، بازتابدهنده معصومیت آگی است.
طراحی صحنه و لباس هم مانند سایر فیلمهای اینچنینی، کامل،
رنگ و وارنگ و در لوکیشینهای مختلف اتفاق میافتد. اتاق آگی، فضای خانه و درخت کریسمسی که همه اعضای خانواده با هم تزئین میکنند، نشانگر عادی بودن شرایط آنها با وجود داشتن پسری با شرایط خاص است. دکور مدرسه آگی و ویا، مثل همه مدرسههای اروپایی و آمریکایی، پر از
رنگ، ابزار آزمایشگاه، صحنههای تئاتر مدرسه و سالنهای غذاخوری است که دوستیها در همانها شکل میگیرد و دیالوگهای جذاب همانجا رد و بدل میشود.
فیلم شگفتی، برای مخاطبش شگفتی به همراه دارد. اگر تا پیش از این در Blind Side با پسر سیاهپوست در خانواده سفیدپوست همذات پنداری کردهایم و داشتن برادر یا فرزندی از نژاد دیگر را آنقدر شوکه کننده نیافتهایم و برای کسانی که جبهه گرفتهاند به نشانه تأسف سر تکان دادهایم یا در Extremely Loud and Incredibly Close رفتارهای اسکار در عزای پدرش برایمان عجیب نبوده و با او همدردی کردهایم، در شگفتی با مسئله سنگینتری روبهرو خواهیم بود. صورت آگی تا ابد همینگونه خواهد بود و او همیشه آدمهایی را برای اولین بار ملاقات خواهد کرد. آیا اگر ما جز آنها باشیم، به او خیره میشویم و رو برمیگردانیم؟ یا بدون توجه به ظاهر، سریع به دنبال دیگر ویژگیهای شگفتانگیز شخص خواهیم گشت؟ شگفتی در این باره کار خود را بهخوبی انجام داده است و خاطره آگی دوستداشتنی و باهوش با ما خواهد ماند. جوهره فیلم شگفتی را معلم آگی در جلسه اول کلاس درس برایشان روی تخته مینویسد: هنگام انتخاب بین درست گفتن و مهربان بودن، مهربانی را انتخاب کنید. پیام شگفتی نیز برای مخاطبانش همین است: مهربانی کنید.