فیلم The Green Knight «شوالیه سبز» یک کابوس است. مالیخولیایی که داستانی قرون وسطایی را با شدت هرچه جذابتر اقتباس میکند و بهتصویر میکشاند. فیلم، داستانی از جادوها و رویاها است، تصاویری که مخاطب را به دل خود فرو میکشد و او را دیگر رها نمیکند. فیلم شوالیه سبز اثری انتزاعی از داستان شوالیهگری در طول تاریخ باستان اروپا است. فیلمی که شباهتی کمتر به نمایشهای اینچنینی دارد و داستانش مدرنتر از محل تاریخ اسطورهای خودش است.
این اثر درونیاتی عمیق و وسوسه کننده دارد و مخاطب را در جادویی عجیب و غریب به بند میکشد و او را وادار میکند تا که سر از کارش دربیاورد. David Lowery (دیوید لوری) با ظرافت و زیبایی هرچه تمامتر از ظرفیت سینما برای بازخوانی اسطورهها به شیوهای خاص استفاده کرده تا که مخاطبان به زبانی جدید در این کهنالگوها غرق شوند و ارتباطی میان گذشته و امروزشان خلق کنند. شوالیه سبز سفری درونی و اودیسهوار است تا داستانی از جنگاوری و دلاوریهای میدان جنگ و کارزار. گاوین سفر قهرمانی خودش را برای پیدا کردن و تعریف کردن داستانی آبرومند در پیشگاه پادشاه آغاز میکند. این فیلم جز آن دسته از آثار سینمایی است که برای فهمیدنش باید خود را در آن غرق کرد و به ریشههای سبزش رسانید.
در ادامه داستان فیلم شوالیه سبز فاش میشود
شوالیه سبز قصهای خاص دارد و به مانند دیگر آثار دلاوری و جنگاوری پیش نمیرود. شما هنگام دیدن این نمایش اصلا نباید انتظار میدان جنگهای فیزیکی و لشگرکشیهای گردان را داشته باشید
گاوین (Dev Patel) خواهرزادهی شاه آرتور نامدار، فردی از خانوادهی سلطنتی است که تاکنون جز خوشگذرانی کار دیگری را انجام نداده و برای خود هیچ افتخاری را کسب نکرده است. در روز تولد مسیح، شاه آرتور (Sean Harris) از او میخواهد که داستانش را تعریف کند. اما گاوین که تاکنون هیچ دلاوری از خود نشان نداده است شرمسار میشود.
در همین هنگام مادر او (Sarita Choudhury) که ساحرهای قدرتمند است برای اینکه فرزندش را به لیاقت برساند و او را بهعنوان جانشینی برای آرتور، به دیگران بشناساند، جادویی را تربیت میدهد و شوالیهای نیمه درخت را به مهمانی پادشاه میفرستد. شوالیه سبز از حضار میخواهد که ضربتی بر او وارد کنند. گاوین داوطلب میشود و سر او را از بدن جدا میکند، اما بعد از مدتی این شوالیه زنده میشود و با گاوین یک بازی را شروع میکند و بنا میشود که سال دیگر و در روز تولد مسیح گاوین به دیدار او برود تا که شوالیه سبز بر او ضربتی بزند.
شوالیه سبز که اقتباسی از داستانهای آرتورین (سر گاوین و شوالیه سبز) است، قصهای بهظاهر سرراست دارد، داستانی از مبارزه و جنگاوری که ذات همهی قصههای شوالیهای است. اما این اثر نمایشی، مبارزهای درونی را بهتصویر میکشد و سفر قهرمان جوزف کمبل را با داستانی اسطورهای بهشیوهای مدرن دراماتیزه میکند. شوالیه سبز قصهای خاص دارد و به مانند دیگر آثار دلاوری و جنگاوری پیش نمیرود. شما هنگام دیدن این نمایش اصلا نباید انتظار میدان جنگهای فیزیکی و لشگرکشیهای گردان را داشته باشید. چراکه این قصه تنها یک جنگجو دارد و آن هم مبارزی است که میخواهد تازه پا به میدان آورد و آزمونهایش را پشت سر بگذارد.
بیننده قطعا میتواند یک خطی قصه را درک کند و آن را بهخاطر داشته باشد اما چیزیکه در اینجا بسیار حائز اهمیت است لایههای درونی فیلم است، نمادها و اسطورههایی که با پرداختی نسبتا کم در ریشههای قصه گنجانده شدهاند و کارگردان میخواهد با هیپنوتیزم کردن و ایجاد جوی غیر قابل اعتماد برای مخاطب، آنها را دراماتیزه کند و فیلمی خاص را خلق نماید.
این اثر درونیاتی عمیق و وسوسه کننده دارد و مخاطب را در جادویی عجیب و غریب به بند میکشد و او را وادار میکند تا که سر از کارش دربیاورد. David Lowery (دیوید لوری) با ظرافت و زیبایی هرچه تمامتر از ظرفیت سینما برای بازخوانی اسطورهها به شیوهای خاص استفاده کرده تا که مخاطبان به زبانی جدید در این کهنالگوها غرق شوند و ارتباطی میان گذشته و امروزشان خلق کنند. شوالیه سبز سفری درونی و اودیسهوار است تا داستانی از جنگاوری و دلاوریهای میدان جنگ و کارزار. گاوین سفر قهرمانی خودش را برای پیدا کردن و تعریف کردن داستانی آبرومند در پیشگاه پادشاه آغاز میکند. این فیلم جز آن دسته از آثار سینمایی است که برای فهمیدنش باید خود را در آن غرق کرد و به ریشههای سبزش رسانید.
در ادامه داستان فیلم شوالیه سبز فاش میشود
شوالیه سبز قصهای خاص دارد و به مانند دیگر آثار دلاوری و جنگاوری پیش نمیرود. شما هنگام دیدن این نمایش اصلا نباید انتظار میدان جنگهای فیزیکی و لشگرکشیهای گردان را داشته باشید
گاوین (Dev Patel) خواهرزادهی شاه آرتور نامدار، فردی از خانوادهی سلطنتی است که تاکنون جز خوشگذرانی کار دیگری را انجام نداده و برای خود هیچ افتخاری را کسب نکرده است. در روز تولد مسیح، شاه آرتور (Sean Harris) از او میخواهد که داستانش را تعریف کند. اما گاوین که تاکنون هیچ دلاوری از خود نشان نداده است شرمسار میشود.
در همین هنگام مادر او (Sarita Choudhury) که ساحرهای قدرتمند است برای اینکه فرزندش را به لیاقت برساند و او را بهعنوان جانشینی برای آرتور، به دیگران بشناساند، جادویی را تربیت میدهد و شوالیهای نیمه درخت را به مهمانی پادشاه میفرستد. شوالیه سبز از حضار میخواهد که ضربتی بر او وارد کنند. گاوین داوطلب میشود و سر او را از بدن جدا میکند، اما بعد از مدتی این شوالیه زنده میشود و با گاوین یک بازی را شروع میکند و بنا میشود که سال دیگر و در روز تولد مسیح گاوین به دیدار او برود تا که شوالیه سبز بر او ضربتی بزند.
شوالیه سبز که اقتباسی از داستانهای آرتورین (سر گاوین و شوالیه سبز) است، قصهای بهظاهر سرراست دارد، داستانی از مبارزه و جنگاوری که ذات همهی قصههای شوالیهای است. اما این اثر نمایشی، مبارزهای درونی را بهتصویر میکشد و سفر قهرمان جوزف کمبل را با داستانی اسطورهای بهشیوهای مدرن دراماتیزه میکند. شوالیه سبز قصهای خاص دارد و به مانند دیگر آثار دلاوری و جنگاوری پیش نمیرود. شما هنگام دیدن این نمایش اصلا نباید انتظار میدان جنگهای فیزیکی و لشگرکشیهای گردان را داشته باشید. چراکه این قصه تنها یک جنگجو دارد و آن هم مبارزی است که میخواهد تازه پا به میدان آورد و آزمونهایش را پشت سر بگذارد.
بیننده قطعا میتواند یک خطی قصه را درک کند و آن را بهخاطر داشته باشد اما چیزیکه در اینجا بسیار حائز اهمیت است لایههای درونی فیلم است، نمادها و اسطورههایی که با پرداختی نسبتا کم در ریشههای قصه گنجانده شدهاند و کارگردان میخواهد با هیپنوتیزم کردن و ایجاد جوی غیر قابل اعتماد برای مخاطب، آنها را دراماتیزه کند و فیلمی خاص را خلق نماید.
نام موضوع : نقد فیلم The Green Knight | روایت شوالیه شدن
دسته : سینما و تئاتر