. . .

نقد و بررسی معرفی و نقد رمان پاپلی | یکتا یاری

تالار نقد خوانندگان آثار

elh_am

رمانیکی خلاق
رمانیکی
شناسه کاربر
7
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
آخرین بازدید
موضوعات
51
نوشته‌ها
469
راه‌حل‌ها
10
پسندها
2,010
امتیازها
207
محل سکونت
یه جای خوب!

  • #1


نام: پاپلی
نوشته: یکتا یاری
ژانر: عاشقانه_درام
خلاصه: فعلا ندارد
ناظر: @-ArSham-
مقدمه: من پروانه‌ام. همان پروانه ابله و ساده‌لوحی که دور شمع می‌رقصد. من همان پروانه کوچکی‌ام که دل به دل بی‌رحم شمع می‌دهد. من همان پروانه‌ای هستم که عاشقانه شمع نیم سوز را می‌پرستد. من همان موجود رنگانگی هستم که مادرانه برای آخرین لحظات زندگی شمع لالایی می‌سراید.
من پروانه‌ام. پروانه عاشقی که شمعش را در آغوش می‌کشد و چنان در تب عشقش می‌سوزد که نمی‌فهمد دیگر یک بال ندارد. من، پاپلی، همان پروانه عاشقم!


 
آخرین ویرایش توسط مدیر:

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
147
نوشته‌ها
1,551
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,250
امتیازها
619

  • #2
نقد رمان پاپلی

اسم رمان

خب اسم رمانتون واقعا قشنگه و از چندین لحاظ خیلی خوبه؛ مثلا با مقدمه رمانتون کاملا همخونی داره و کلیشه ای نیس

توی انتخاب اسم رمان، باید اینم در نظر بگیریم که اندازه اسم مناسب باشه چون اندازه تاثیر مهمی داره؛ مثلا اگه اسم رمان طولانی باشه ممکنه خواننده از خوندن رمان دلزده بشه یا اگه خیلی کوتاه و ساده باشه ممکنه اصلا به چشم خواننده نیاد؛ باید متعادل باشه که خواننده یادش بمونه

اگه کسی برا اولین بار اسم رمانتونو ببینه ممکنه معنیشو ندونه ولی یجوریه که اگه دقت کنی میبینی عاشقانس پس با ژانر رمانتون هم، همخونی داره!

همخونی با محتوای رمان
محتوای رمانتون جوری نبود که به کلمه "پاپلی" ربط داشته باشه. فقد بعضی جاها اسمش اومده بود و تو یکی از پارتا یه پروانه میاد میشینه رو دست پاپلی، همین

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

خلاصه رمان

خب خلاصه نداشتین و نمیتونم با محتوای رمان مقایسش کنم و این زیاد خوب نیس

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

مقدمه رمان

خب این قسمتو زیاد کشش نمیدم که حرفم طولانی نشه و بالاهم گفتم چون اسم رمانتون با مقدمه همخونی داره یه پله میاین بالاتر

محتوای مقدمه
محتوای مقدمه باید اونقدی جذاب باشه که خواننده رو جذب خوندن رمان بکنه. مقدمه ای که نوشتین یکم غمگینه ولی قشنگه با اینکه انگار درباره شکست خوردن پروانه میگه

اندازه مقدمه
توی سیستم که مقدمتون سه خطه. مقدمه باید مث اسم متعادل باشه. نه اونقد کوتاه که خواننده اصلا متوجهش نشه نه اونقد بلند که خواننده از خوندنش خسته بشه و ردش کنه چون مقدمه یجورایی میگه که ابتدا، وسط و انتهای رمان چطوریه

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

ژانر رمان

همخونی ژانر با محتوای رمان
ژانری که نویسنده برای رمانش انتخاب میکنه باید با محتوای رمان کاملا همخونی داشته باشه؛ مثلا اگه رمان پلیسیه باید توی بخش ژانر، ژانر پلیسی روهم ذکر کنید

ژانر صحیح
ژانر‌های صحیح عبارت‌اند از:
عاشقانه، اجتماعی، تراژدی، طنز، معمایی، پلیسی-مافیایی، پلیسی-جنایی، علمی-تخیلی، فانتزی، تاریخی، ترسناک و مذهبی.
ژانر رمان شما عاشقانه و درام بود که بهم میخورن؛ مثلا اگه تراژدی و طنز ژانر رمانتون بود مسلما ژانر اشتباهی رو انتخاب کرده بودید

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

جلد رمان

خب متاسفانه توی پست معرفی رمانتون من جلدی ندیدم که بخوام بر اساس اون بگم که با ایده رمانتون همخونی داره یا نه، ترکیب رنگ و کیفیتش زیباییش چطوره

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

شروع رمان

شروع رمان یکی از مهمترین بخش های رمانه که باعث میشه خواننده به ادامه دادن رمان بپردازه یا اونو منصرف کنه. چون اگه کلیشه ای باشه خواننده یاد یه رمان دیگه میوفته فک میکنه اینم مث همونه فقد اسامی اشخاص و اماکن توش تغییر کرده. شروع رمان باید جوری باشه که خواننده با خوندن یه پارت، یه صفحه یا حداقل یه پاراگراف اشتیاقش برای ادامه دادن رمان بیشتر باشه و تا اخر رمانو بخونه.

خب راستش شروع رمانتون کلیشه ای بود؛ تقریبا از سال 98 به بعد نمیدونم برچه اساسی رمانارو اینجوری شروع میکنن؛ یعنی مثلا شخصیت اول میگه: بعد از خسته نباشید استاد کتاب و جزوه ام را داخل کوله ام گذاشتم و به سمت درب خروجی به راه افتادم(یا همچین مدل هایی)

البته اینم بگم که همه‌ی رمانا مث هم نیستن؛ یعنی ممکنه شما پارت اول رمانت مث یه رمان دیگه باشه با این تفاوت که ایده و و بقیه پارت هات شبیه هیچ رمانی نیس یا برعکس، شما ایده رمانت کپی شده از یه رمان دیگس ولی جوری این ایده رو باز کردی و بهش شاخو برگ دادی که ممکنه کمتر کسی بفهمه ایدت رو از روی یه رمان دیگه کپی کردی(شمای نوعی رو عرض کردم، منظورم شخص خاصی نیست!)

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

. سیر رمان
سیر رمان باید به گونه استاندارد، معقول و طبیعی باشه؛ یعنی نویسنده باید از روی حوادث و اتفاقات رمان با توصیفات متناسب عبور کنه چون اگر سیر رمان کند باشه باعث خستگی ذهن خواننده می‌شه و اگر هم به تندی باشه، باز هم خستگی خواننده رو به دنبال داره. حالا این اتفاقات باید به شکلی باشه که مخاطب بتونه خودش رو جای شخصیت‌ها بذاره و حال اون‌ها رو درک کنه
وقتی سیر رمان تند باشه به‌طور قطع خیلی از توصیفات، حالات و رفتارها نادیده گرفته می‌شه.
وقتی سیر کند باشه حوادث رمان، خیلی ریز و جزیی گفته و باعث طولانی شدن و خستگی مخاطب می‌شه.


〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

بررسی صحنه‌های رمان

هر حادثه و اتفاق داستان، یجایی و توی یه محدوده زمانی و مکانی خاصی اتفاق می‌افته.
صحنه‌های رمان شما شامل دانشگاه، پارکینگ، خونه، گالری نقاشی، باغ، رستوران و...

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

توصیفات

توی توصیفات یکم ضعیف بودین و نتونستین کاراکترها، اماکن، احساسات، حالات و زمان رو کامل توصیف کنید

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

تکرار
تکرار بیش از حد کلمه‌ایی یا علائم نگارشی، از زیبایی جمله و به دنبالش از زیبایی رمان کم می‌کنه و برای خواننده کسل کننده می‌شه.

توی پارت شونزدهم تکرار کلمات داشتین( دریا و خاطرات، ابرها و خاطرات، باران و حاطرات، برف و خاطرات، من و خاطرات، او و خاطرات. لعنت به خاطره‌ها.)

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

غلط‌های املایی

اصول درست نویسی
وقتی یه نویسنده نگارش ضعیفی داشته باشه ممکنه خواننده های رمانش نتونن پیامشو بفهمن بخاطر همین بهتره نویسنده قبل از نوشتن نکاتی درباره اصول درست نویسی بخونه

اشکالات تایپی
از آدم‌های دیوانه و خسته کننده دور برم(دور و برم✅)

من همان موجود رنگانگی هستم(رنگارنگی✅)

زود باش بیا مهمون ها اومدن.(مهمون‌ها✅)

بر بازویش میکوبم.(می‌کوبم)

لب میزند(می‌زند)

- چته؟!(علامت تعجب حذف شه)

- ولم کن، میخوام برم.(می‌خوام)

بی اختیارم کرد.(بی‌اختیارم)

- ممنون از شما.(علامت تعجب بذارید)

به طبع من هم لبخندی می‌زنم.(تبع)

افکار بچگانه ام لبخند روی لبهایم می‌آورد.(بچگانه‌ام)(لب‌هایم)

من هیج حسی به این مرد ندارم.(علامت تعجب بذارید)

حتما می‌آیم.(توی دیالوگ از زبان محاوره ای استفاده کنید تا خواننده راحت تر بتونه نوشته رو بفهمه)

- پاپلی پاشو دختر. لنگ ظهر و تو هنوز خوابی.(لنگ ظهر شد)

برای خراب کردن حالم کافی است.(اخرش نقطه ویرگول بذارین)

آه، ناخدااگاه از سینه‌ام خارج می‌شوم‌.(فک کنم منظورتون "ناخودآگاه آهی از سینه‌ام خارج می‌شود" باشه)

برای سیوایی که گفته است ساعت ۹ منتظرم است(استفاده از عدد توی نوشته غلطه. به حروف بنویسید)

وای بر خاطراتی که دست از سرم برنمی‌دارند.(اخرش علامت تعجب بذارین)

که گردنم درد می‌گیرد، اما دیر است(بجای ویرگول، نقطه ویرگول بذارین)

تو موهامو(موهام رو) می‌شوری، خشک میکنی(می‌کنی)، شونه می‌کنی، میبندی(می‌بندی) که موی بلندم می‌خوای.(اخرش علامت سوال بذارین)

حق نداری موهاتو کوتاه کن.(موهات رو)

نکنه نمی‌دونستی تو مال منی!(علامت سوال بذارین)

از تخت بلند می‌شوم(از روی)

هزاران لعن(لعنت) به قلب عاشق و بی‌جنبه‌ام. (نقطه رو پاک کنین) که با شنیدن چنان جمله ساده‌ایی در دلم قند اب(آب) نکنند.

زیر دوش آب سرد می‌ایستم. (نقطه حذف شه) بلکه مغزم از کار بایستد

پارچه... سورمه ایی رنگ را برمی‌دارم.(سه نقطه حذف شه)

اقا(آقا) از این دو متر بدید لطفا.(اخرش علامت تعجب بذارین)

بریم نهار؟(نهار یه کلمه عربیه که معنی "روز" رو میده؛ پس باید بنویسید "ناهار")

بزویم را تکان می‌دهد (بازویم✅)

تا وقتی نجواهای آرتوش زیر گوشم زمزمه می‌شود و طلقی خاطرات می‌شود. (اخرش ویرگول بذارین)

ب×و×س×ه بر موهای می‌کارد(موهایم)(ولی این جمله چون ممنوعه باید حذف شه)

و در حالی که قابی بزرگ در دست داشت و دختری با موهای بلند و بور روبه‌رویش ایستاده بود. (این جملتون اشتباهه؛ درواقع یه تیکش کمه. وقتی میگین " در حالی که..." باید یه اتفاقی بیوفته، یچیزی بشه؛ ولی شما هیچی نگفتین و جمله رو نصفه گذاشتین. یا یه اتفاق بهش اضافه کنید یا اون "و" ای که قرمزش کردمو پاک کنید)

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

رعایت فعل و فاعل در متن

توی مونولوگ‌ها بهتره فاعل در اول و فعل در اخر جمله قرار بگیره تا تناسب جمله بهم نریزه و از زیبایی اثر کم نشه؛ ولی در دیالوگ‌ها آزادی بیان داریم و اشکالی نداره.

توی پارت چهارم، جمله اخر نوشته بودین(قدم تند می‌کنم و با سرعتی بیش فرار) طبق حرف بالا که گفتم فعل اخر جمله میاد این مونولوگ غلطه؛ ولی برای اینکه از زیبایی جمله‌ی ادبی کم نشه و تکرار فعل بوجود نیاد نیازی به ویرایش زدن و قرار دادن "می‌کنم" برای بار دوم توی اخر جمله نیست.

پارت شیشم: زرد بردارم خوبه از نظرت؟ = به نظرت خوبه زرد بردارم؟

پارت یازدهم: تو رفیق منی یا اون سیوا؟! = سیوا تو رفیق منی یا اون؟

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

دیالوگ و مونولوگ

بررسی دیالوگ ها و جدا سازی از گفتگو
وقتی نویسنده مونولوگ رو تموم می‌کنه و نوبت دیالوگ هست، باید واضح از متن جداسازی شده باشه.

بررسی حجم دیالوگ ها نسبت به مونولوگ ها
خب شکل پارت‌هاتون جوریه که دقیقا مشخص نیس که مونولوگ بیشتره یا دیالوگ و این تقریبا حد متعادل حجم دیالوگ ها نسبت مونولوگ هارو نشون میده

مونولوگ نویسی
مونولوگ‌ها جملات ساده و روانی هستن که نویسنده به کار می‌بره و نقش خیلی مهمی توی داستان ایفا می‌کنه.
خب خوشبختانه دیالوگ هارو چسبیده به مونولوگ ننوشتین. از علائم نگارشی اضافه ای هم استفاده نکردین و اینا پوئن مثبت حساب میشن

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

 

ansel

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
مدیر
ناظر
مدیر
نظارت
شناسه کاربر
15
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-26
آخرین بازدید
موضوعات
147
نوشته‌ها
1,551
راه‌حل‌ها
24
پسندها
6,250
امتیازها
619

  • #3
رعایت و هدفمند سازی پارت ها

هدفمند سازی پارت
هر پارت باید با یک هدفی نوشته بشه تا خواننده رو از یک چیزی مطلع کنه ولی فک کنم زیاد برا پایان دادن به پارت‌هاتون هدف نداشتین چون معمولا جوری تموم میشدن که وقتی میرفتی پارت بعدی متوجه نمیشدی چیشد؟ الان داره زمان حالو میگه یا فلش بک زده به گذشته؟

حجم پارت ها
تعداد پارت ها باید به یک اندازه باشن. در گوشی باید بین 60 تا 70 خط و در لپ تاپ یا کامپیوتر بین 30 تا 40 خط باشن
حجم پارت‌هاتون جوریه که اگه دقت کنی میبینی نسبت به بقیه رمانا کمه ولی این قضیه زیاد مشخص نیس و اونقدی هم کوتاه نیستن که درجا خونده بشن ولی باید طولانی تر میبودن

〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰

رعایت شرع و قانون اسلام+نکات اخلاقی

ممنوعات
هرگونه ب×و×س×ه کلا ممنوعه ولی شما یکی دوجا ازش استفاده کردین که باید ویرایش شه. یکیشم تو اشکالات تایپی گفتم.
از کلمه خیا*نت استفاده کردین که اونم باید براش جایگزین پیدا کنید.
تو پارت یازدهم پاپلی تو بغل ارتوش بود ک اینم ممنوعه

فحاشی در سیر رمان
1.اما حیف که درک و شعور این ملت کمتر از آن است.
2. چه مرگته تو؟
3. خفه شو
@S O-O M
@Yekta
چون بیشتر از ده هزار کلمه بود مجبور شدم توی دوتا پست ارسالش کنم|:
 

emma

رمانیکی تلاشگر
رمانیکی
شناسه کاربر
148
تاریخ ثبت‌نام
2020-11-11
موضوعات
1
نوشته‌ها
112
پسندها
263
امتیازها
148

  • #4
سلام . خب ... اسم رمانت از نظر من خوب بود.
و اینکه فکر میکنم اگه یه خلاصه مینوشتید براش خیلی بیشتر میتونه مخاطب رو جذب کنه.
به نظرم خیلی خوبه که داستانتون رو قدم به قدم پیش میبرید . نه آنقدر تند که آدم نفهمه چی به چی شده نه اونقدر کنده که آدم از خواندنش خسته بشه ولی بهتره که وقتایی که مثلا فلش بک میزنین یا خود شخصیت داره با خودش حرف میزنه یه علامتی چیزی باشه که بفهمیم الان در چه موقعیتی هست .
در کل خوب بود. ممنون ! خسته نباشید .

@Yekta
@S O-O M
 

KAYA...

رمانیکی تلاشگر
رمانیکی
شناسه کاربر
99
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-17
آخرین بازدید
موضوعات
15
نوشته‌ها
251
پسندها
828
امتیازها
138

  • #5
اول اسم رمان

اسم در مرحله اول مخاطب رو جذب رمان شما می کنه، پس باید به دور از کلیشه و در عین حال با موضوع و محتوای رمان همخونی داشته باشه.
بنظرم اسمی که انتخاب کردی خوبه.ولی میتونه بهترم باشه

خلاصه رمان

خب خلاصه روایتگر رمان به زبان گنگ و مبهمه، باید جوری نوشته بشه که ذهن خواننده پر از علامت سوال هایی که در نهایت منجر به خوندن ادامه رمان میشه، بشه.
میشه خلاصه رو مبهم تر و حتی جذاب تر نوشت. از جملات ساده استفاده کردی که بهتره با جملات سنگین که باعث کشش خوانننده میشه، جای گزین کنی؛ چون خلاصه نقش خیلی مهمی داره و باید عالی نوشته بشه تا افراد به سمت رمانت بیان. ولی خلاصه نداشتی!بنویس خلاصتو ...

مقدمه رمان

میتونه قسمتی از اشعار یا متون زیبای دیگران و یا نوشته ای نویسنده نویس باشه، که روش دومی بهتره.
ربطشو به رمانت نفهمیدم. ولی قشنگ بود

ژانررمان

توی ساده ترین تعریف ژانر قالب رمان هس و اتفاقات و حوادث باید تکیه به ژانر مد نظر خلق و نوشته بشه.
ژانر های انتخابی شما عاشقانه و درام هست که من تا پارت آخر جملات عاشقانه زیادی ندیدم. ببین اگه ژانر عاشقانه رو انتخاب میکنی باید طوری بنویسی که خواننده با خوندن خط به خط رمان عشق و عطوفت رو حس کنه. بهتره ترتیب ژانرتو از درام به عاشقانه تغییر بدی

پارت اول رمان

اگه رمان به خوبی شروع شده باشه خواننده با خوندن پارت اول به ادامه اش هم کشیده میشه.
شروع شما بد نبود؛ ولی از نظر من خوب هم نیست. میتونه بهتر باشه.

سیر رمان
سیر رمان نباید تند یا کند باشه. سیر باید دقیقا مثل حالت طبیعی باشه. خب سیر رمانت تا حدی خوبه. ژانر باید توی سیر رمان دیده بشه که من هیچ کدوم رو زیاد ندیدم.

توصیفات

زمان هم دقیقا زمانی هست که شخصیت توش سیر می کنه. تا حدی رعایت کرده بودی؛ ولی باید بیشتر توضیح بدی.اما نه جوری که کلا خواننده بفهمه چی به چیه وسط رمان ولش کنه

حالت ها

شامل حالت های شخصیت هست. مثلا وقتی عصبی، ناراحت، خوشحال و... میشه. این مورد هم کم رعایت شده بود.

تو باید جوری حالت های شخصیتو بنویسی که خواننده کامل درک کنه

دیدی بعضی نویسنده ها جوری رمانو مینویسن که اول تا اخر خواننده اشک میریزه؟! منظورم اینه کلا

شخصیت ها

باید شکل و ظاهر شخصیت رو توصیف کنی. به طوری که خواننده بتونه به راحتی داخل ذهنش تصویری کامل از شخصیت ها بسازه. تصفه نگو یا خیلی گنگ که خواننده چیزی نفهمه

موفق باشید
 

S O-O M

مدیرکل بازنشسته
کاربر نقره‌ای
مدیر بازنشسته
نام هنری
تست🤨
شناسه کاربر
36
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-30
آخرین بازدید
موضوعات
307
نوشته‌ها
5,234
راه‌حل‌ها
74
پسندها
20,225
امتیازها
833
سن
124
محل سکونت
خونمون :|

  • #6
سلام *-*
رمانتو دوست داشتم. دوست دارم ادامه‌ش رو بخونم. اسم جذابی داره. مقدمه‌ش هم خوشگله *-* فقط نکاتی رو باید بگم که اگه درست کنی عاولی میشه:

داشتن خلاصه خیلی مهمه. زودتر برای رمانت خلاصه بنویس خوشگل *-*
بعضی جاها مثلا نوشته بودی: خانه‌ایی در صورتی که صحیحش خانه‌ای هستش.
توی پارت سوم فکر میکنم، توی دیالوگ بعضی جاهارو ادبی نوشته بودی. مثلا: همه منتظر سخنرانی‌اند.
یکی دو مورد هم علائم نگارشی رو اشتباه گذاشته بودی.
و اینکه به نظرم اگه هر پارت پرش زمانی نداشته باشی خیلی بهتر میشه *-*
و اینکه جمله های مرتبط به هم رو پشت سر هم بنویس و نرو خط بعد (رعایت پاراگراف ها)

دیگه فعلا همینا یادمه *-* موفق باشی :rose:

??تیم کتابخوان??
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 2, کاربران: 0, مهمان‌ها: 2)

بالا پایین