انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
متفرقه آموزش نویسندگی
سوژه های رمانی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="Thumbelina" data-source="post: 124854" data-attributes="member: 3925"><p>این قسمت:ورود به دانشگاه!🏬🎓</p><p></p><p>یکی از همین مسائل ورود شخص محترم به دانشگاهه!</p><p>همینجوری توی کلاس نشسته بودیمو داشتیم حرف می زدیم که یه دفعه در کلاس باز شد.نگاهمو به سمت اون ور چرخوندم و...همینجوری هنگ کردم!دهنم از زور تعجب باز مونده بود.عجب استاد جیگری!خوش به حال ننش!(حالا اینجا نویسنده میره سراغ توصیف)چشمای درشت مشکی👀 نافذ.موهای آلمانی قهوه ای با رگه های طلائی.دماغ خوش فرم که خدا خودش عملش کرده بود.لبای گوشتی و خوش فرم.هیکل مردونه که سیکس پکاش از زیر بلیز جذبش مشخص بود!همینجوری غرق استاده بودم که سنگینی نگاهمو احساس کردو به طرفم برگشت.نگاهش رو من قفل شد.همینجوری بر و بر داشت منو نگاه می کرد که با تک سرفه ی ساناز به خودش اومدو نگاهشو ازم گرفت!وای خدا چه جیگرییی!!!!با آرنجم زدم تو دل ساناز:</p><p>-ساناز!!!دیدی اینووو؟؟؟</p><p>-وای آره!چقدر جیگره این!</p><p>شروع به صحبت کرد.آخ من قربون اون صدای خوشگلت بشم!اسمش آرتان تهرانی بود.ای قربون اسم و فامیل خوشگلت!😅</p><p>بگذریم که همین دو نفر بعدا عاشق هم می شن و کارشون به ازدواج ختم می شه!ویا حتی در مواردی هم دیده شده فامیل از اب دراومدن!🤔</p><p>الان اینجا چند تا سوال پیش میاد:</p><p>چرا استادای دانشگاه اینا این شکلیه ولی استاد دانشگاهای ما یه پیرمرد هشتاد ساله با دماغ عقابی گوشتی و صورت چروکیده و چشمای قد نخود و موهای(اصلا مو نداره!چهار تا تار موئه فقط!)سفید و لبایی که اگه نبودن سنگین تر بودن از بس ریزن و با یه شیکم ورقلمبیدس؟!</p><p>جوابش سادس!نویسنده ی عزیز چون می خواد شخصیت دختر قصشو که شخصیت اصلی هم هست به این استاد خوشگل بندازه!پس قطعا باید یه همچین ویژگی هایی داشته باشه!وگرنه به شخصیت اون شخصیت بر می خوره!</p><p>عشق در یک نگاه که میگن همینه؟نه؟</p><p>خب الان در قصه ی بالا مشاهده کردید که همون اول بسمه الله نگاه اون استاد خوشگل یاهمون آرتان خان توی چشمای شخصیت اصلی گیر کرده بود!نویسنده همین اول جرقه رو زد!</p><p>چرا اکثر استادای توی رمان سیکس پکن؟</p><p>هر چه قدر راجع به این موضوع فکر کردم جوابش مربوط به سوال اول می شه!</p><p>چرا همش آرتان و آرتام و آرشام و آرسام و...؟مگه اصغر و اکبر و...اسم نیستن؟</p><p>این قسمت مربوط که کلاس گذاشتن نویسنده می شه!البته این اسمام قشنگن!ولی دیگه خز شدن:|!😐</p><p>فامیلی تهرانی و تهرانی نسب و تهرانی اصیل و تهرانی فلان و تهران بصار دقیقا چه گیرایی و جذابیتی داره که انقدر مورد استفاده قرار می گیره؟</p><p>خب کلا تهرانی بودن مثل این که کلاسش بالاست:|!انقدر این فامیلی مورد استفاده قرار گرفته که اکثر شخصیت ها از رمان های مختلف الان یه جامعه ای از تهرانی ها تشکیل دادن!</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Thumbelina, post: 124854, member: 3925"] این قسمت:ورود به دانشگاه!🏬🎓 یکی از همین مسائل ورود شخص محترم به دانشگاهه! همینجوری توی کلاس نشسته بودیمو داشتیم حرف می زدیم که یه دفعه در کلاس باز شد.نگاهمو به سمت اون ور چرخوندم و...همینجوری هنگ کردم!دهنم از زور تعجب باز مونده بود.عجب استاد جیگری!خوش به حال ننش!(حالا اینجا نویسنده میره سراغ توصیف)چشمای درشت مشکی👀 نافذ.موهای آلمانی قهوه ای با رگه های طلائی.دماغ خوش فرم که خدا خودش عملش کرده بود.لبای گوشتی و خوش فرم.هیکل مردونه که سیکس پکاش از زیر بلیز جذبش مشخص بود!همینجوری غرق استاده بودم که سنگینی نگاهمو احساس کردو به طرفم برگشت.نگاهش رو من قفل شد.همینجوری بر و بر داشت منو نگاه می کرد که با تک سرفه ی ساناز به خودش اومدو نگاهشو ازم گرفت!وای خدا چه جیگرییی!!!!با آرنجم زدم تو دل ساناز: -ساناز!!!دیدی اینووو؟؟؟ -وای آره!چقدر جیگره این! شروع به صحبت کرد.آخ من قربون اون صدای خوشگلت بشم!اسمش آرتان تهرانی بود.ای قربون اسم و فامیل خوشگلت!😅 بگذریم که همین دو نفر بعدا عاشق هم می شن و کارشون به ازدواج ختم می شه!ویا حتی در مواردی هم دیده شده فامیل از اب دراومدن!🤔 الان اینجا چند تا سوال پیش میاد: چرا استادای دانشگاه اینا این شکلیه ولی استاد دانشگاهای ما یه پیرمرد هشتاد ساله با دماغ عقابی گوشتی و صورت چروکیده و چشمای قد نخود و موهای(اصلا مو نداره!چهار تا تار موئه فقط!)سفید و لبایی که اگه نبودن سنگین تر بودن از بس ریزن و با یه شیکم ورقلمبیدس؟! جوابش سادس!نویسنده ی عزیز چون می خواد شخصیت دختر قصشو که شخصیت اصلی هم هست به این استاد خوشگل بندازه!پس قطعا باید یه همچین ویژگی هایی داشته باشه!وگرنه به شخصیت اون شخصیت بر می خوره! عشق در یک نگاه که میگن همینه؟نه؟ خب الان در قصه ی بالا مشاهده کردید که همون اول بسمه الله نگاه اون استاد خوشگل یاهمون آرتان خان توی چشمای شخصیت اصلی گیر کرده بود!نویسنده همین اول جرقه رو زد! چرا اکثر استادای توی رمان سیکس پکن؟ هر چه قدر راجع به این موضوع فکر کردم جوابش مربوط به سوال اول می شه! چرا همش آرتان و آرتام و آرشام و آرسام و...؟مگه اصغر و اکبر و...اسم نیستن؟ این قسمت مربوط که کلاس گذاشتن نویسنده می شه!البته این اسمام قشنگن!ولی دیگه خز شدن:|!😐 فامیلی تهرانی و تهرانی نسب و تهرانی اصیل و تهرانی فلان و تهران بصار دقیقا چه گیرایی و جذابیتی داره که انقدر مورد استفاده قرار می گیره؟ خب کلا تهرانی بودن مثل این که کلاسش بالاست:|!انقدر این فامیلی مورد استفاده قرار گرفته که اکثر شخصیت ها از رمان های مختلف الان یه جامعه ای از تهرانی ها تشکیل دادن! [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
متفرقه آموزش نویسندگی
سوژه های رمانی
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین