″بسم التعالی″
داستان:پلکان معکوس
نویسنده:mojgan_a
ویراستار: @Nafas.h
خلاصه داستان:
- دوربین حاضره؟ یک، دو، سه! اوکی بریم. مارگریت استمز هستم، خبرنگار شبکه سی ان ای و اینجا آسایشگاه روانی ″ کلینتون ″ در بخش غربی ایالت فلوریداست. اینجا هستیم تا مصاحبه ای با یکی از بازماندگان پرونده قتل قلعهی ″ فریزر ″ داشته باشیم!
- آقای میلر میشه خودتون رو معرفی کنید؟
- کریستین...کریستین میلر.
- بسیار عالی، آم شما تنها شاهد پرونده های قتل دوتا از دوستان نزدیک خود هستید، درسته؟
- ویکتور...دیان...اونا مردن؛ مردن!
متاسفیم آقای میلر میشه برامون بگید چه اتفاقی افتاد؟ شما توی اون خونه چه چیزی رو دیدید؟
- پله ها...پله ها...
- آقا...آقای میلر حالتون خوبه؟ پرستار؟
پی نوشت:
ترسیدن گاهی بد نیست؛ همه ما در زندگی مان ترسی داریم که موجب نجاتمان میشود.
داستان:پلکان معکوس
نویسنده:mojgan_a
ویراستار: @Nafas.h
خلاصه داستان:
- دوربین حاضره؟ یک، دو، سه! اوکی بریم. مارگریت استمز هستم، خبرنگار شبکه سی ان ای و اینجا آسایشگاه روانی ″ کلینتون ″ در بخش غربی ایالت فلوریداست. اینجا هستیم تا مصاحبه ای با یکی از بازماندگان پرونده قتل قلعهی ″ فریزر ″ داشته باشیم!
- آقای میلر میشه خودتون رو معرفی کنید؟
- کریستین...کریستین میلر.
- بسیار عالی، آم شما تنها شاهد پرونده های قتل دوتا از دوستان نزدیک خود هستید، درسته؟
- ویکتور...دیان...اونا مردن؛ مردن!
متاسفیم آقای میلر میشه برامون بگید چه اتفاقی افتاد؟ شما توی اون خونه چه چیزی رو دیدید؟
- پله ها...پله ها...
- آقا...آقای میلر حالتون خوبه؟ پرستار؟
پی نوشت:
ترسیدن گاهی بد نیست؛ همه ما در زندگی مان ترسی داریم که موجب نجاتمان میشود.
آخرین ویرایش: