Thumbelina
رمانیکی پیشرو
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
- نام هنری
- الینا فری
- آزمایشی
- مدیرتالار آموزش
- شناسه کاربر
- 3925
- تاریخ ثبت‌نام
- 2023-01-14
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 438
- نوشته‌ها
- 573
- پسندها
- 465
- امتیازها
- 278
- محل سکونت
- سرزمین پریان
برای اینکه رمان در انجمن خونده و تائید بشه، باید خلاصه نویس خوبی باشید. بخش خلاصه‌ای که توی شناسنامه رمان‌ها قرار می‌گیره مهم ترین بخش موجود در شروع رمان هست که بعد از نام رمان مورد توجه قرار می‌گیره.
نکته اول:
برای نوشتن خلاصه خوب شما باید به حجم خلاصه‌تون توجه کنید. یعنی نه باید کمتر از3خط باشه نه بیشتر از 10 خط! کوتاه بودن خلاصه رمانتون یعنی اینکه نمی‌تونید توضیح بیشتری در مورد رمان بنویسید و رمانتون مشکلی داره. اما اگه بیشتر از حد باشه و تعداد خطوط بالا باشه نشون دهنده اینکه شما نمی‌تونید موجز بنویسید و قدرت قلمتون زیر سوال میره. پس بهتر حد وسط رو قرار بدید با 5 خط خلاصه همه چی رو تموم کنید.
نکته دوم:
سوال ایجاد کنید. توی خلاصه نویسی نباید ماجرای اصلی رو لو بدید. شما فقط باید برخی از وقایع رو تا حدودی بگید که یه سری موارد آشکار بشه و یه سری سوال ایجاد شه. تنها در این صورت می‌تونید مخاطب رو راضی کنید که بره سراغ داستانتون و شروع به خوندن کنه.
نکته سوم:
با بهره گیری از کتاب ملت عشق میخوام در مورد اهمیت ایجاز در جمله بندی و نوشتن رو بنویسم.
در بخشی از کتاب اینطوری میخوانیم:«خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. ملت عشق. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور، کفش آهنی پایم کردم.»
نویسنده می‌توانست به جای این جمله شسته رفته از جمله‌ی زیر استفاده کنه:«مدت‌زمان زیادی در افکارم غرق شده و در این اندیشه بودم که رمانی با عنوان ملت عشق را بنویسم؛ اما وقتی می‌خواستم وارد عمل شوم جرئت و جسارت کافی پیدا نکردم. انگار هر آنچه می‌دانستم از ذهنم پریده بود و زبانم لال شده بود. قدرت حرف زدن روی کاغذ را نداشتم…»
قطعا اگر قرار باشد یکی از دو متن بالا را برای خواندن انتخاب کنید، همان جمله‌ی کوتاه زبانم لال شد، قلمم کور را ترجیح میدهید. دلیلش هم چیزی نیست جز حس انگیزی بی نظیری که در اثر ایجاز به وجود میاد. در نوشتن رمان این که شما بتونید جملات کوتاه تری رو بنویسید اهمیت داره؛ اما در خلاصه نویسی این مورد مهم تر و کاربردی تره.
یعنی شما تا می‌تونید با جملات خودتون رو کوتاه کنید.طوری که کوتاه‌تر از جمله‌ی شما نشه منظورتون رو رسوند. برای این‌کار هم بهترین تمرین همون توئیت نویسی داخل توئیتر هست که اگه با هدف انجام بشه خیلی خوب و کاربردی خواهد بود.
تا الان سه نکته رو گفتیم:
1- به حجم خلاصه‌تون توجه کنید.
2- سوال ایجاد کنیم و داستان رو لو ندیم.
3- ایجاز رو در جمله نویسی رعایت کنید.
نکته چهارم:
استفاده از کلمات تکراری رو به حداقل برسونید. با تکرار کلمات توی خلاصه، باعث می‌شید خلاصه ضعیف تری بنویسید. برای همین هم هر طور که شده سعی کنید کلمات تکراری رو حذف کنید.
برای مثال توی یک خلاصه نباید دو بار کلمه‌ای مانند او یا حالا بیاید؛ چون این ها باعث طولانی تر شدن خلاصه و عدم زیبایی متن شما می‌شوند.
نکته آخر:
ابتدا و انتهای خلاصه رو حذف کنید و دوباره بنویسید. این‌کار کمک می‌کند خلاصه بهتری رو تحویل خواننده بدید.
اگه می‌خواید تاثیر این‌کار رو ببینید، حتما امتحانش کنید. زمان زیادی ازتون نمی‌گیرد.
نکته اول:
برای نوشتن خلاصه خوب شما باید به حجم خلاصه‌تون توجه کنید. یعنی نه باید کمتر از3خط باشه نه بیشتر از 10 خط! کوتاه بودن خلاصه رمانتون یعنی اینکه نمی‌تونید توضیح بیشتری در مورد رمان بنویسید و رمانتون مشکلی داره. اما اگه بیشتر از حد باشه و تعداد خطوط بالا باشه نشون دهنده اینکه شما نمی‌تونید موجز بنویسید و قدرت قلمتون زیر سوال میره. پس بهتر حد وسط رو قرار بدید با 5 خط خلاصه همه چی رو تموم کنید.
نکته دوم:
سوال ایجاد کنید. توی خلاصه نویسی نباید ماجرای اصلی رو لو بدید. شما فقط باید برخی از وقایع رو تا حدودی بگید که یه سری موارد آشکار بشه و یه سری سوال ایجاد شه. تنها در این صورت می‌تونید مخاطب رو راضی کنید که بره سراغ داستانتون و شروع به خوندن کنه.
نکته سوم:
با بهره گیری از کتاب ملت عشق میخوام در مورد اهمیت ایجاز در جمله بندی و نوشتن رو بنویسم.
در بخشی از کتاب اینطوری میخوانیم:«خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. ملت عشق. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور، کفش آهنی پایم کردم.»
نویسنده می‌توانست به جای این جمله شسته رفته از جمله‌ی زیر استفاده کنه:«مدت‌زمان زیادی در افکارم غرق شده و در این اندیشه بودم که رمانی با عنوان ملت عشق را بنویسم؛ اما وقتی می‌خواستم وارد عمل شوم جرئت و جسارت کافی پیدا نکردم. انگار هر آنچه می‌دانستم از ذهنم پریده بود و زبانم لال شده بود. قدرت حرف زدن روی کاغذ را نداشتم…»
قطعا اگر قرار باشد یکی از دو متن بالا را برای خواندن انتخاب کنید، همان جمله‌ی کوتاه زبانم لال شد، قلمم کور را ترجیح میدهید. دلیلش هم چیزی نیست جز حس انگیزی بی نظیری که در اثر ایجاز به وجود میاد. در نوشتن رمان این که شما بتونید جملات کوتاه تری رو بنویسید اهمیت داره؛ اما در خلاصه نویسی این مورد مهم تر و کاربردی تره.
یعنی شما تا می‌تونید با جملات خودتون رو کوتاه کنید.طوری که کوتاه‌تر از جمله‌ی شما نشه منظورتون رو رسوند. برای این‌کار هم بهترین تمرین همون توئیت نویسی داخل توئیتر هست که اگه با هدف انجام بشه خیلی خوب و کاربردی خواهد بود.
تا الان سه نکته رو گفتیم:
1- به حجم خلاصه‌تون توجه کنید.
2- سوال ایجاد کنیم و داستان رو لو ندیم.
3- ایجاز رو در جمله نویسی رعایت کنید.
نکته چهارم:
استفاده از کلمات تکراری رو به حداقل برسونید. با تکرار کلمات توی خلاصه، باعث می‌شید خلاصه ضعیف تری بنویسید. برای همین هم هر طور که شده سعی کنید کلمات تکراری رو حذف کنید.
برای مثال توی یک خلاصه نباید دو بار کلمه‌ای مانند او یا حالا بیاید؛ چون این ها باعث طولانی تر شدن خلاصه و عدم زیبایی متن شما می‌شوند.
نکته آخر:
ابتدا و انتهای خلاصه رو حذف کنید و دوباره بنویسید. این‌کار کمک می‌کند خلاصه بهتری رو تحویل خواننده بدید.
اگه می‌خواید تاثیر این‌کار رو ببینید، حتما امتحانش کنید. زمان زیادی ازتون نمی‌گیرد.
آخرین ویرایش:
نام موضوع : خلاصه نویسی؛ هرآنچه در این مورد باید بدانید.
دسته : مطالب آموزش نویسندگی
