بیوگرافی بیوگرافی لادن طباطبایی

[Alex]

لادن طباطبایی بازیگر ایرانی و متولد سال ۱۳۴۹ در تهران می باشد .او با سعید تهرانی که از بازیگران بود ازدواج کرد ولی ازدواجشان به جدایی کشید . حاصل این ازدواج دختری به نام سها می باشد که مبتلا به اوتیسم است و لادن طباطبایی به خاطر دخترش برای همیشه به آمریکا مهاجرت کرد .

بیوگرافی لادن طباطبایی بازیگر سینما و تلویزیون​

در بیوگرافی لادن طباطبایی آمده است که سیده لادن طباطبائی متولد ۹ اردیبهشت ۱۳۴۹ در تهران می باشد.

 

[Alex]

او رشته تئاتر را در دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران خوانده است . وی تا کنون موفق به دریافت جوایز متعدد در سینما و تئاتر شده‌است. در تاریخ ۱۷ شهریور ۱۳۹۱ لادن طباطبایی در برنامه هفت اعلام کرد که قصد دارد برای همیشه از سینما و تلویزیون خداحافظی کند. وی در سال ۱۳۹۴ به همراه دخترش به ایالات متحده آمریکا مهاجرت کرد. دختر او به اوتیسم مبتلاست. وی هم اکنون خارج از ایران و ساکن ایالات متحده است.

 

[Alex]

او می گوید ۱۸ساله داشتم که دانشگاه قبول شدم. اما همه چیز به گونه‌ای پیش رفت که من دانشگاه ثبت‌نام نکردم. در آن زمان دخترها یا باید درس می‌خواندند یا ازدواج می‌کردند. پس خانواده صلاح دانستند که با پسرعمه‌ای ازدواج کنم که دانشجوی خارج از کشور بود. چون پدرم اجازه نمی‌داد من تنها برای ادامه تحصیل بیرون از ایران بروم.

تمام هدف و سعی و تلاش من این بود که مثل پدر و مادرم زندگی کنم و الگوی من آنها بوند. چند ماه بعداز رفتن، با همسرم به ایران برگشتیم و از دانشگاه برایم نامه آمد که می‌توانم ثبت‌نام کنم و در همان دوره باردار شده بودم. با این حال ادامه تحصیل دادم و وارد رشته تئاتر شدم.

 

[Alex]

صحبت های لادن طباطبایی درباره مادرش​

مادرم سؤال‌های امتحان فردا را طرح می‌کرد و روی میز می‌گذاشت؛ من طرف آنها هم نمی‌رفتم. نگو که حالا او از دور مواظب بود و من را امتحان می‌کرد. از آن زمان مادر به من خیلی اعتماد دارد و می‌گوید لادن از بچگی خیلی صداقت داشت و قابل اعتماد است. مادرم دبیر خیلی محبوب و فعالی بود و با بچه‌ها خیلی جور بود. البته بیشتر از آنکه من از نظر احساسی با مادرم نزدیک باشم همکلاسی‌هایم با او نزدیک بودند. آن روزها نفهمیدم و اذیت نشدم. سال‌ها بعد، یعنی بعد از ازدواجم حس کردم خیلی لطمه خوردم. البته مادر برای من و خواهرم خیلی وقت می‌گذاشت اما فاصله را با ما حفظ می‌کرد.

 

[Alex]

نحوه بازیگر شدن لادن طباطبایی​

در آن دوره از توی خیابان بازیگر پیدا نمی‌کردند. کارگردان‌ها به محیط دانشجویی می‌آمدند و چهره پیدا می‌کردند. آن موقع یک سینمای جوان بود و دانشگاه. کلاس بازیگری متداول نبود. اولین کارگاه خصوصی فیلمسازی درایران خیابان وزرا بود. این کلاس به نام آقای فریدون جیرانی تاسیس شد. البته من در ۱۷سالگی این دوره را گذراندم و بعد از ازدواج هم که تئاتر را آغاز کردم.

 

[Alex]

آن زمان مجله فیلم تازه چاپ می‌شد. من از شماره ۲ آن را داشتم. دور و بر من همه مهندس و دکتر بودند و معلم و پرستار. کسی هنر را به عنوان حرفه اصلی انتخاب نکرده بود. با اینکه مادرم نقاشی رنگ روغن حرفه‌ای کار می‌کرد و پدرم حافظ‌شناس بود و عاشق موسیقی‌شناسی. مادرم طراحی لباس می‌کرد و من هم نقاشی و طراحی را از مادرم یاد گرفتم اما زمانی که من کنکور هنر داشتم دوران سختی را گذراندم. مادرم معتقد بود یک زن باید به همه هنرها آراسته باشد. اما پدرم اصلا موافق نبود من وارد رشته تئاتر شوم.

 

[Alex]

دو، سه تا از آدم‌های معتبر فامیل آمدند و پدرم را راضی کردند که اجازه دهند من در دانشگاه هنرهای زیبا ادامه تحصیل دهم و پدرم رضایت داد. او معتقد بود که محیط بهتر و سالم‌تر شده و این آغاز راه من شد. البته همسرم با هنر مخالفتی نداشت و یک ترم گذشت. ترم دوم دانشگاه بودم که شاهین به دنیا آمد. در واقع ما با هم کودکی می‌کردیم. آن موقع بیشتر با پسرم همبازی بودم تا مادر. مادرم و همسرم برای پسرم خیلی زحمت کشیدند و من یادم می‌آید که آن روزها با شاهین کاردستی درست می‌کردیم و کاغذ قیچی می‌کردیم و عروسک می‌ساختیم.

 

[Alex]

ترم اول واحد تربیت حس را برداشتم که استاد خدا بیامرز سمندریان استاد ما بودند و من سؤالی از ایشان پرسیدم، نگاهی به من کردند و گفتند: هنر‌جوی بازیگری هستی؟ گفتم هنوز نمی‌دانم. گفت بازیگری برای تو خیلی مناسب است و این سؤالی که از من پرسیدی یک بازیگر بالذات می‌پرسد و در تو یک بازیگر پنهان است؛ به این فکر کن. من اصلا به این قضیه فکر نمی‌کردم. صحنه را دوست داشتم و گرایش اصلی من نمایش عروسکی بود.

 

[Alex]

چون عاشق کارگاه بودم. اما بعد از یک سال گرایش خودم را تغییر دادم چون متوجه شدم در این رشته آدم‌های جدید را نمی‌پذیرند و کسی را راه نمی‌دهند و این حس را دوست نداشتم. البته در این سال کلی با شاهین عروسک می‌ساختیم و خلاقیت او هم به اینگونه رشد کرد. هر دوی ما دوباره با هم کودکی کردیم و تجربه کسب کردیم. خلاصه ترجیح دادم که رشته تئاتر را ادامه دهم.

مراقبت از پوست به سبک لادن طباطبایی​

در بیوگرافی لادن طباطبایی آمده است هیچ‌گاه استفاده از کرم ضدآفتاب را فراموش نمی‌کنم و از کرم‌هایی استفاده می‌کنم که حاوی حداقل SPF 15 باشند.

ماسک صورت من، ماسک عروس نام دارد که از سفیدآب روی و قلع کف دریا همراه با ۲ قاشق شیر تهیه می‌شود. این ماسک پاک‌کننده صورت است و حالت یک لایه‌بردار دارد. البته گاهی اتفاق می‌افتد که در سال فقط یک‌بار از آن استفاده کنم، آن هم وقتی که طولانی‌مدت سرکار هستم و متوجه می‌شوم که پوستم طراوت و شادابی خود را از دست داده است.

 

[Alex]

گفتگو با لادن طباطبایی​

خانم طباطبایی، از زمانی بگویید که متوجه شدید فرزندتان به اوتیسم مبتلاست.

۱۰ سال پیش وقتی دخترم به دنیا آمد، وضعیت اطلاع‌رسانی در زمینه اوتیسم به قدری ضعیف بود که من و اطرافیانم اصلا نمی‌دانستیم اوتیسم چیست. این ناآگاهی چند سال طول کشید، آن زمان نمی‌دانستم اوتیسم رشد تصاعدی در سراسر جهان دارد، فکر می‌کردم فقط تعداد محدودی به آن مبتلا می‌شوند و دختر من هم یکی از آنهاست. حتی منابع علمی و اطلاعات پزشکان در کشورمان محدود بود. آن زمان مثل خیلی‌ها فکر می‌کردم اوتیسم یک بیماری است در حالی که اوتیسم بیماری نیست بلکه یک اختلال است. دانستن اطلاعاتی که حالا درباره این اختلال دارم چند سال طول کشید و پنج سال پیش که از ایران خارج شدم بیشتر درباره این موضوع تحقیق کردم و نیازهای این افراد و دنیای عجیب و جالب آنها را بیشتر شناختم.