. . .

شعر اشعار یوشیج

تالار متفرقه‌ی شعرکده

دنیا شجری بخشایش

مدیر ادبیات
پرسنل مدیریت
مقام‌دار آزمایشی
مدیر
بازرس
ناظر
آموزگار
هنرجو
رمانیکی‌خوان
نام هنری
آسـانـا
انتشاریافته‌ها
1
مدیر
آز ادبیات
شناسه کاربر
5878
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-16
موضوعات
43
نوشته‌ها
503
پسندها
1,286
امتیازها
178

  • #1
می‌میرم صد بار پس مرگ تنم

می‌گرید باز تنم هم تنم در کفنم

زان رو که دگر روی تو نتوانم دید

ای مهوش من، ای وطنم، ای وطنم



یک چند به گیر و دار بگذشت مرا

یک چند در انتظار بگذشت مرا

باقی همه صرف حسرت روی تو شد

بنگر که چه روزگار بگذشت مرا



من ندانم با که گویم شرح درد

قصه رنگ پریده، خون سَرد

هرکه با من همره و پیمانه شد

عاقبت شیدا دل و دیوانه شد

قصه‌ام عشاق را دلخون کند

عاقبت خواننده را مجنون کند

آتش عشق ست و گیرد در کسی

کاو، ز سوز عشق می‌سوزد بسی…


از شعرم خلقی بهم انگیخته‌ام

خوب و بدشان بهم درآمیخته‌ام

خود گوشه گرفته‌ام تماشا را

کآب در خوابگه مورچگان ریخته‌ام
 
آخرین ویرایش:
نام موضوع : اشعار یوشیج دسته : متفرقه‌ی شعرکده

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

کاربرانی که این موضوع را خوانده‌اند (مجموع کاربران: 2)

بالا پایین