. . .

شعر اشعار میخائیل لرمانتاف

تالار اشعار شاعران غیر پارسی
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

CANDY

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
رصد کننده
تدوینگر
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Minok
انتشاریافته‌ها
3
بخشدار
- امور فرهنگی
مدیر
تدوین+میکس
شناسه کاربر
3457
تاریخ ثبت‌نام
2022-11-23
آخرین بازدید
موضوعات
1,006
نوشته‌ها
2,491
راه‌حل‌ها
51
پسندها
4,129
امتیازها
516
محل سکونت
جنگل‌متروکه‌افکار(:

  • #1
آی ابرکان سیاه
آوارگانِ جاودان به راه!
با دشت نیلگون
چون زنجیر دُر، کنون
شتابان می‌روید
چون من که به تبعید
از شمال محبوب
به سوی جنوب.

چه‌کس بیرون‌تان رانده؟
اِی زائران ناخوانده!
حکم سر نوشت بوده‌ است
یا دستی بد سرشت؟
حسادتی پنهان
یا افترای نیش‌دار رفیقان؟
و شاید جنایتی دیده‌اید
که این رنج راه را بر خود خریده‌اید؟

نه
شما دل‌گیر از کشت‌زاران بی‌حاصلید…
شما با شوق‌ها و رنج‌ها بیگانه‌اید
شما جاودانه سردید
جاودانه رها
شما را نه وطنی‌ست
و نه تبعیدی.
 

CANDY

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
رصد کننده
تدوینگر
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Minok
انتشاریافته‌ها
3
بخشدار
- امور فرهنگی
مدیر
تدوین+میکس
شناسه کاربر
3457
تاریخ ثبت‌نام
2022-11-23
آخرین بازدید
موضوعات
1,006
نوشته‌ها
2,491
راه‌حل‌ها
51
پسندها
4,129
امتیازها
516
محل سکونت
جنگل‌متروکه‌افکار(:

  • #2
طنین آرام صدایت
به گوش می‌رسد
چونان آواز پرنده‌ای در بند
که خواب را از سر می‌پراند.

نگاه‌ات را در می‌یابم
و چشمان نیل‌گون‌ات
در اشتیاق تو
روح‌ام را می‌فرازد.

چه خوش می‌گریم
در میانه‌ی شادمانی‌ام:
آه، تا در بَرَت گیرم
جایی حوالی قلب‌ام.
 

CANDY

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
رصد کننده
تدوینگر
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Minok
انتشاریافته‌ها
3
بخشدار
- امور فرهنگی
مدیر
تدوین+میکس
شناسه کاربر
3457
تاریخ ثبت‌نام
2022-11-23
آخرین بازدید
موضوعات
1,006
نوشته‌ها
2,491
راه‌حل‌ها
51
پسندها
4,129
امتیازها
516
محل سکونت
جنگل‌متروکه‌افکار(:

  • #3
من
ای مادر آسمانی
اینک به دعا نشسته‌ام
به تمثالت
ای مریم نورانی
نز برای درمانی
یا که نبردی در این عالمِ فانی
نز برای سپاس و توبه
یا پشیمانی
نز برای خویش
وین روح خشک بیابانی
بل برای روحی آواره
در این دریای بی‌نشانی

به تو می‌سپارم این قدیسه را
آری
به تو، ای پناه گرمِ دنیای خزانی.

به روح لایقش اما
کرامتی عطا کن جاودانی
و او را مرحمت دار
توش و توانی
جوانی‌اش قرین سعادت
و پیری‌اش قرین آرامی
و قلبی
خالی از نفرت انسانی
و یک جهان
امید نورانی.

وقت بدرود فرا می‌رسد آیا
به صبحی پر خروش
یا شبی ظلمانی ؟
امّا تو برای بستر اندوهش
برای روح زیبایش
بهترینِ فرشته را نازل کن
چونان که تو دانی.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین