انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
بازدیدهای مهمان دارای محدودیت میباشند.
تعداد محدودی بازدید از انجمن برای شما باقی مانده است
3 بازدید باقیماندهی مهمان
برای حذف این محدودیت، اکنون ثبتنام کنید
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
از تلخی نوشتن تا شیرینی آفریدن
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="ARA.O.O" data-source="post: 48482" data-attributes="member: 300"><p>وقتی حرف خلق و خلاقیت میشود بعضیها با گسترش دامنۀ ماجرا میخواهد خیال خودشان را راحت کنند، مثلاً غذا پختن و جارو زدن و غیره را هم قاطى هنر و خلاقیت میکند؛ اما از شوخی که بگذریم، حد اعلای آفریدن و خلق کردن، هنر است و نقاشی و موسیقی و داستان و شعر و…</p><p></p><p>من گمان میکردم و میکنم که زندگی روزمره بدون آفریدن چیزی، وضعیتی است برزخی به شکل و صورت زیر:</p><p></p><p>یعنی تو حیوانی هستی، که نه امکانات انسانیت را کامل داری، و نه میتوانی مثل حیوانات، بکر و آزادانه لذت ببری.</p><p></p><p>آدم از جایی آدم میشود که خدای درونش بیدار میشود.</p><p></p><p>وگرنه در خوردن و خوابیدن و تولیدمثل، من و گربۀ من هر دو به یک سیاق عمل میکنیم. البته او کمی متبحرتر، با حرص و تنش کمتر.</p><p></p><p>سهم ما از زندگی، نه پول و نه خانه و نه حتی سلامتی و رفاه است، سهم ما الهامات و ایدههاییست که هستی بهسوی ما روانه میکند؛ اما الهام مادهای خام است. نقد کردن چک کار ماست: وقتی شروع به آفریدن میکنی، به هدیههای هستی شکل عینی میبخشی. کار هنرمند تبدیل روح به ماده است. برای اشتراکگذاری روح با دیگران.</p><p></p><p>با این نگاه، از همان زمان که پیراهن سبز چهارخانه و کلۀ کچل داشتم به معیار روشنی برای انتخابهایم رسیده بودم:</p><p></p><p>آیا کاری که انجام میدهم، به من فرصت خلق کردن میدهد؟ آیا در تمام روزهای من اندک چیزی خلق میشود؟ آیا من چیزی برای اضافه کردن به جهان ۳ دارم؟</p><p></p><p>باری، برای من دستهبندی آدمها به این شکل و صورت مطمئن و مفید است، هرچند در ذات خود غلط است.</p><p></p><p>پیشنهاد: دفعۀ بعدی که افسرده و مستأصل شدیم اول از خودمان بپرسیم: آیا من خدای درونم را کشتهام؟ و اگر جواب مثبت بود، با دست گرفتن، قلممو، ساز یا قلم، تکانش بدهیم، شاید با تنفس مصنوعی، هنوز امیدی به او باشد.</p><p></p><p><strong>قیصر امینپور</strong> زمانی نوشته بود:</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="ARA.O.O, post: 48482, member: 300"] وقتی حرف خلق و خلاقیت میشود بعضیها با گسترش دامنۀ ماجرا میخواهد خیال خودشان را راحت کنند، مثلاً غذا پختن و جارو زدن و غیره را هم قاطى هنر و خلاقیت میکند؛ اما از شوخی که بگذریم، حد اعلای آفریدن و خلق کردن، هنر است و نقاشی و موسیقی و داستان و شعر و… من گمان میکردم و میکنم که زندگی روزمره بدون آفریدن چیزی، وضعیتی است برزخی به شکل و صورت زیر: یعنی تو حیوانی هستی، که نه امکانات انسانیت را کامل داری، و نه میتوانی مثل حیوانات، بکر و آزادانه لذت ببری. آدم از جایی آدم میشود که خدای درونش بیدار میشود. وگرنه در خوردن و خوابیدن و تولیدمثل، من و گربۀ من هر دو به یک سیاق عمل میکنیم. البته او کمی متبحرتر، با حرص و تنش کمتر. سهم ما از زندگی، نه پول و نه خانه و نه حتی سلامتی و رفاه است، سهم ما الهامات و ایدههاییست که هستی بهسوی ما روانه میکند؛ اما الهام مادهای خام است. نقد کردن چک کار ماست: وقتی شروع به آفریدن میکنی، به هدیههای هستی شکل عینی میبخشی. کار هنرمند تبدیل روح به ماده است. برای اشتراکگذاری روح با دیگران. با این نگاه، از همان زمان که پیراهن سبز چهارخانه و کلۀ کچل داشتم به معیار روشنی برای انتخابهایم رسیده بودم: آیا کاری که انجام میدهم، به من فرصت خلق کردن میدهد؟ آیا در تمام روزهای من اندک چیزی خلق میشود؟ آیا من چیزی برای اضافه کردن به جهان ۳ دارم؟ باری، برای من دستهبندی آدمها به این شکل و صورت مطمئن و مفید است، هرچند در ذات خود غلط است. پیشنهاد: دفعۀ بعدی که افسرده و مستأصل شدیم اول از خودمان بپرسیم: آیا من خدای درونم را کشتهام؟ و اگر جواب مثبت بود، با دست گرفتن، قلممو، ساز یا قلم، تکانش بدهیم، شاید با تنفس مصنوعی، هنوز امیدی به او باشد. [B]قیصر امینپور[/B] زمانی نوشته بود: [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
از تلخی نوشتن تا شیرینی آفریدن
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین