انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
آموزش نویسندگی | چند نکته از زبان جان اشتاین بک
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="Mahi83M" data-source="post: 116767" data-attributes="member: 7282"><p>آموزش نویسندگی و به طور خاص داستاننویسی چیزی نیست که جان اشتاین بک آن را قبول داشته باشد.</p><p>او در سال ۱۹۶۳ چنین گفته است (+): «اگر جادویی در نوشتن باشد، که من قانع شدهام هست، تا کنون هیچک.س هرگز قادر نبوده آن را در حد یک نسخهی [ساده در قالب چند نکته] تنزل دهد. به شکلی که بتوان آن جادو را از فردی به فرد دیگر منتقل کرد.»</p><p>اما همه میدانیم که ما گاهی قواعد خود را برای عزیزانمان میشکنیم و ظاهراً اشتاین بک هم این کار را کرده است. اگر کتاب نامههای اشتاین بک (A Life in Letters) را بخوانید میبینید که او به بهانههای مختلف دربارهی شیوهی نوشتن با رابرت والستن (Robert Wallsten) حرف زده است.</p><p>البته شاید نتوان این حرفها را آموزش نویسندگی دانست، اما به هر حال به نظر میرسد والستن آنقدر برای اشتاین بک عزیز بوده که او بکوشد برخی از جنبههای جادوی نوشتن را برای او در قالب چند نکته برای نویسندگی فهرست کند.</p><p>در کتاب A Life in Letters نامههای متعددی خطاب به والستن وجود دارد و محتوا و لحن این نامهها به خوبی نشان میدهد که رابطهای نزدیک بین آن دو برقرار بوده است و اشتاین بک گاهی نقش منتور را برای او ایفا میکرده است.</p><p>جایی در کتاب گفته شده که اشتاین بک زمانی یک واژهنامه به او هدیه داده و داخل جلدش نوشته است: «با سر هم کردن کلماتی که داخل این کتاب آمده، میتوانی زیباترین چیزها را بیافرینی و میدانم که خواهی آفرید.»</p><p></p><p>وقتی نمیتوانیم بنویسیم</p><p></p><p></p><p>هر کسی دستی در نوشتن دارد میداند که گاه و بیگاه زمانهایی میرسد که دیگر نمیشود نوشت. انگار هیچ کلمهای به قلم نمیآید و سرچشمهای که باید حرفها و جملهها از آن بجوشند خشک میشود.</p><p>در مراحل نوشتن مقاله اشارهای به این نکته کردیم و گفتیم آن را Writer’s Block مینامند.</p><p>یکی از نامههای جالب اشتاین بک به والستن در فوریهی ۱۹۶۰ نوشته شده و به همین موضوع پرداخته است. اشتاین بک بیمقدمه نامه را چنین شروع میکند که بر اساس شنیدهها و شایعاتی که اینجا و آنجا به گوشش خورده، ظاهراً والستن مشکل نوشتن دارد.</p><p>او در ادامه میگوید که این احساس را میشناسد: «این حس را خیلی خوب میشناسم. هر بار میگویم دیگر به سراغم بازنخواهد گشت. اما باز هم میآید و ناگهان یک روز میبینم دوباره گریبانم را گرفته است.»</p><p>اشتین بک توضیح میدهد که باب اندرسن نمایشنامهنویس هم زمانی چنین مشکلی داشته و از او راهکار خواسته است. روش پیشنهادی اشتین بک جالب است:</p><p></p><p>اینجور وقتها شعر بنویس.</p><p>نه برای اینکه آنها را بفروشی، و نه حتی برای اینکه کسی آنها را ببیند. برای اینکه آنها را دور بریزی.</p><p>شعر، ریاضیات نوشتن است و بسیار شبیه به موسیقی. و البته بهترین درمان. چرا که گاهی مشکلات و دردها را بیرون میریزد.</p><p></p><p></p><p>ظاهراً اندرسن شش ماه به این شیوه عمل کرده و بعداً در نامههایی به اشتاین بک گفته که مشکلش حل شده است.</p><p>البته اشتاین بک توضیح میدهد که این راهکار در شرایطی مفید است که برای مدت طولانی، چشمهی کلامت خشک شده باشد و هیچ چیزی از آن نجوشد. وگرنه توقفهای کوتاه چندروزه، همیشه و هر جا ممکن است پیش بیایند.</p><p></p><p>این نکات را در نوشتن رعایت کن</p><p></p><p></p><p>نامهی جالب دیگری که آن را میتوان مصداق آموزش نوشتن دانست، دو سال بعد در فوریه ۱۹۶۲ برای والستن ارسال شده است. این بار هم ماجرا به نوشتن برمیگردد و اشتاین بک میگوید که میخواهد تجربهی خودش را «در مواجهه با ۴۰۰ صفحه کاغذ سفید که روی هم انباشته شده بودند و باید [با داستان] پُر میشدند» بیان کند.</p><p>البته متواضعانه توضیح میدهد که میداند هیچک.س علاقهای به شنیدن تجربهی دیگران ندارد و احتمالاً به همین علت است که مردم نصیحتهای خود را به رایگان عرضه میکنند.</p><p>و با همهی این مقدمات، چند نکتهی مهم را به والستن پیشنهاد میکند که آنها را با هم میخوانیم:</p><p>اشتاین بک در پایان دوباره تأکید میکند که میدانم هیچوقت یک روش برای دو نفر یکجور کار نمیکند. اما لااقل این نکات در اغلب موارد به کار من آمدهاند.</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Mahi83M, post: 116767, member: 7282"] آموزش نویسندگی و به طور خاص داستاننویسی چیزی نیست که جان اشتاین بک آن را قبول داشته باشد. او در سال ۱۹۶۳ چنین گفته است (+): «اگر جادویی در نوشتن باشد، که من قانع شدهام هست، تا کنون هیچک.س هرگز قادر نبوده آن را در حد یک نسخهی [ساده در قالب چند نکته] تنزل دهد. به شکلی که بتوان آن جادو را از فردی به فرد دیگر منتقل کرد.» اما همه میدانیم که ما گاهی قواعد خود را برای عزیزانمان میشکنیم و ظاهراً اشتاین بک هم این کار را کرده است. اگر کتاب نامههای اشتاین بک (A Life in Letters) را بخوانید میبینید که او به بهانههای مختلف دربارهی شیوهی نوشتن با رابرت والستن (Robert Wallsten) حرف زده است. البته شاید نتوان این حرفها را آموزش نویسندگی دانست، اما به هر حال به نظر میرسد والستن آنقدر برای اشتاین بک عزیز بوده که او بکوشد برخی از جنبههای جادوی نوشتن را برای او در قالب چند نکته برای نویسندگی فهرست کند. در کتاب A Life in Letters نامههای متعددی خطاب به والستن وجود دارد و محتوا و لحن این نامهها به خوبی نشان میدهد که رابطهای نزدیک بین آن دو برقرار بوده است و اشتاین بک گاهی نقش منتور را برای او ایفا میکرده است. جایی در کتاب گفته شده که اشتاین بک زمانی یک واژهنامه به او هدیه داده و داخل جلدش نوشته است: «با سر هم کردن کلماتی که داخل این کتاب آمده، میتوانی زیباترین چیزها را بیافرینی و میدانم که خواهی آفرید.» وقتی نمیتوانیم بنویسیم هر کسی دستی در نوشتن دارد میداند که گاه و بیگاه زمانهایی میرسد که دیگر نمیشود نوشت. انگار هیچ کلمهای به قلم نمیآید و سرچشمهای که باید حرفها و جملهها از آن بجوشند خشک میشود. در مراحل نوشتن مقاله اشارهای به این نکته کردیم و گفتیم آن را Writer’s Block مینامند. یکی از نامههای جالب اشتاین بک به والستن در فوریهی ۱۹۶۰ نوشته شده و به همین موضوع پرداخته است. اشتاین بک بیمقدمه نامه را چنین شروع میکند که بر اساس شنیدهها و شایعاتی که اینجا و آنجا به گوشش خورده، ظاهراً والستن مشکل نوشتن دارد. او در ادامه میگوید که این احساس را میشناسد: «این حس را خیلی خوب میشناسم. هر بار میگویم دیگر به سراغم بازنخواهد گشت. اما باز هم میآید و ناگهان یک روز میبینم دوباره گریبانم را گرفته است.» اشتین بک توضیح میدهد که باب اندرسن نمایشنامهنویس هم زمانی چنین مشکلی داشته و از او راهکار خواسته است. روش پیشنهادی اشتین بک جالب است: اینجور وقتها شعر بنویس. نه برای اینکه آنها را بفروشی، و نه حتی برای اینکه کسی آنها را ببیند. برای اینکه آنها را دور بریزی. شعر، ریاضیات نوشتن است و بسیار شبیه به موسیقی. و البته بهترین درمان. چرا که گاهی مشکلات و دردها را بیرون میریزد. ظاهراً اندرسن شش ماه به این شیوه عمل کرده و بعداً در نامههایی به اشتاین بک گفته که مشکلش حل شده است. البته اشتاین بک توضیح میدهد که این راهکار در شرایطی مفید است که برای مدت طولانی، چشمهی کلامت خشک شده باشد و هیچ چیزی از آن نجوشد. وگرنه توقفهای کوتاه چندروزه، همیشه و هر جا ممکن است پیش بیایند. این نکات را در نوشتن رعایت کن نامهی جالب دیگری که آن را میتوان مصداق آموزش نوشتن دانست، دو سال بعد در فوریه ۱۹۶۲ برای والستن ارسال شده است. این بار هم ماجرا به نوشتن برمیگردد و اشتاین بک میگوید که میخواهد تجربهی خودش را «در مواجهه با ۴۰۰ صفحه کاغذ سفید که روی هم انباشته شده بودند و باید [با داستان] پُر میشدند» بیان کند. البته متواضعانه توضیح میدهد که میداند هیچک.س علاقهای به شنیدن تجربهی دیگران ندارد و احتمالاً به همین علت است که مردم نصیحتهای خود را به رایگان عرضه میکنند. و با همهی این مقدمات، چند نکتهی مهم را به والستن پیشنهاد میکند که آنها را با هم میخوانیم: اشتاین بک در پایان دوباره تأکید میکند که میدانم هیچوقت یک روش برای دو نفر یکجور کار نمیکند. اما لااقل این نکات در اغلب موارد به کار من آمدهاند. [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
آموزش نویسندگی | چند نکته از زبان جان اشتاین بک
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین