انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
آموزش نویسندگی از اولین گام تا آخرین گام
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="دمیــــــورژ" data-source="post: 48013" data-attributes="member: 123"><p> <ol> <li data-xf-list-type="ol">پس اولین گام خود شما هستین</li> <li data-xf-list-type="ol"><span style="color: rgb(26, 188, 156)">اما دوما گام و مهم ترین گام. نویسنده برای اینکه بتونه یک اثر خلق کنه ابتدا باید ایده داشته باشه. ایده یعنی داستانی که ذهن شمارو دربرگرفته و میخواین اون رو بنویسین. ایده درواقع اتفاقات رمان، اصل رمان، و اساس رمانه. نویسنده باید تمام سعی خودش رو بکنه تا ایدش شبیه ایده فیلم یا رمان دیگه ای نباشه، در غیر این صورت نمیتونه خوشحال باشه. چرا؟ چون ایده مال اون نیست، نمیتونه بگه اینو من خلق کردم و من ساختم! این احساس مالکیت بسیار ارزشمند و مهمه تو نویسندگی :coffee:;) خوبیش اونجاست که وقتی ایده مال شماست خالق رمان خودتون میشین.</span></li> </ol><p></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(44, 130, 201)">حالا باید بگم که ایده چند نوع داره. اولین ایده با توجه به زندگی اطرافیان و حوادثی هست که بر اونا گذشته! اینجور ایده ها بیشتر جنبه اجتماعی دارن و شما حقیقت ماجرایی که می بینین رو به تصویر میکشین.:coffee::)</span></span></p><p><span style="font-size: 18px"></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(226, 80, 65)">دومین ایده ناگهانی تو ذهنتون جرقه میزنه. ایده ای که فقط متعلق به دنیای ذهنتونه و مثل شمع ناگهان تو تاریکی ذهنتون روشن میشه. این ایده ها گاها تخیلی هستن و از قوه تخیل شما خلق شدن، گاها عاشقانه هستن و شما یک موضوع عاشقانه رو به ذهنتون راه دادین.</span></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(226, 80, 65)">این جرقه ها با دیدن یک چیز یا رخ دادن یک اتفاق تو ذهن شکل میگیرن.</span></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(226, 80, 65)">درواقع اصلا مربوط به اتفاقی که افتاده نیستن، فقط ناگهانی الهام میشن.:geek:</span></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(226, 80, 65)">مثلا نویسنده با دیدن یک لیوان قهوه که روش عکس قلب هست، میتونه ناگهان ایده ای تو ذهنش ایجاد بشه... یک حس عاشقانه!<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite1560" alt=":love:" title="love :love:" loading="lazy" data-shortname=":love:" /></span></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(226, 80, 65)"></span></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(226, 80, 65)">ممکنه روی تخت دراز بکشین به سقف نگاه کنین و تو رویا غرق بشین، مثلا دوست داشته باشین فلان پرنسس یا شاهزاده باشین..... از اینجا ناگهان یک ایده به ذهنتون میاد! ایده ای که صرفا مربوط به پرنسس و شاهزاده نیست، شما اونارو ضمینه قرار میدین و یک دنیای بزرگ و تخیلی و یک شاهنشاهی توی رمان می سازین.<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite1630" alt=":star:" title="star :star:" loading="lazy" data-shortname=":star:" /></span></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(226, 80, 65)"></span></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(226, 80, 65)">پس ایده ها میتونن به این شکل به ذهنتون راه پیدا کنن.</span></span></p><p><span style="font-size: 18px"></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(147, 101, 184)">ایده بعدی ممکنه با حس و حالی که در شما به وجود اومده، ظاهر بشه. مثلا در یک موقعیتی هستین که ترسناکه، دلشوره و دلهره دارین، میترسین! یا یک کابوس ترسناک دیدین. اینا میتونن رو حالاتتون تاثیر بذارن و باعث بشن یک ایده ترسناک به ذهنتون بیاد و شما تلاش کنین این ایده رو خلق کنین<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite1557" alt=":llorona:" title="llorona :llorona:" loading="lazy" data-shortname=":llorona:" /><img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite1609" alt=":sconf:" title="sconf :sconf:" loading="lazy" data-shortname=":sconf:" /></span></span></p><p><span style="font-size: 18px"></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(65, 168, 95)">پس ایده ها به سه دسته تقسیم شدن. </span></span></p><p> <span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(65, 168, 95)">اساس هر رمان یا داستان، و هرچیز دیگه ای، ایده هست!</span></span></p><p><span style="font-size: 18px"><span style="color: rgb(65, 168, 95)">این دومین گام یک نویسندست که ایده هارو به فرصت نوشتن تبدیل کنن<img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite1640" alt=":thumbsup:" title="thumbsup :thumbsup:" loading="lazy" data-shortname=":thumbsup:" /><img src="data:image/gif;base64,R0lGODlhAQABAIAAAAAAAP///yH5BAEAAAAALAAAAAABAAEAAAIBRAA7" class="smilie smilie--sprite smilie--sprite1634" alt=":sun_smiley:" title="sun_smiley :sun_smiley:" loading="lazy" data-shortname=":sun_smiley:" /></span></span></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="دمیــــــورژ, post: 48013, member: 123"] [LIST=1] [*]پس اولین گام خود شما هستین [*][COLOR=rgb(26, 188, 156)]اما دوما گام و مهم ترین گام. نویسنده برای اینکه بتونه یک اثر خلق کنه ابتدا باید ایده داشته باشه. ایده یعنی داستانی که ذهن شمارو دربرگرفته و میخواین اون رو بنویسین. ایده درواقع اتفاقات رمان، اصل رمان، و اساس رمانه. نویسنده باید تمام سعی خودش رو بکنه تا ایدش شبیه ایده فیلم یا رمان دیگه ای نباشه، در غیر این صورت نمیتونه خوشحال باشه. چرا؟ چون ایده مال اون نیست، نمیتونه بگه اینو من خلق کردم و من ساختم! این احساس مالکیت بسیار ارزشمند و مهمه تو نویسندگی :coffee:;) خوبیش اونجاست که وقتی ایده مال شماست خالق رمان خودتون میشین.[/COLOR] [/LIST] [SIZE=18px][COLOR=rgb(44, 130, 201)]حالا باید بگم که ایده چند نوع داره. اولین ایده با توجه به زندگی اطرافیان و حوادثی هست که بر اونا گذشته! اینجور ایده ها بیشتر جنبه اجتماعی دارن و شما حقیقت ماجرایی که می بینین رو به تصویر میکشین.:coffee::)[/COLOR] [COLOR=rgb(226, 80, 65)]دومین ایده ناگهانی تو ذهنتون جرقه میزنه. ایده ای که فقط متعلق به دنیای ذهنتونه و مثل شمع ناگهان تو تاریکی ذهنتون روشن میشه. این ایده ها گاها تخیلی هستن و از قوه تخیل شما خلق شدن، گاها عاشقانه هستن و شما یک موضوع عاشقانه رو به ذهنتون راه دادین. این جرقه ها با دیدن یک چیز یا رخ دادن یک اتفاق تو ذهن شکل میگیرن. درواقع اصلا مربوط به اتفاقی که افتاده نیستن، فقط ناگهانی الهام میشن.:geek: مثلا نویسنده با دیدن یک لیوان قهوه که روش عکس قلب هست، میتونه ناگهان ایده ای تو ذهنش ایجاد بشه... یک حس عاشقانه!:love: ممکنه روی تخت دراز بکشین به سقف نگاه کنین و تو رویا غرق بشین، مثلا دوست داشته باشین فلان پرنسس یا شاهزاده باشین..... از اینجا ناگهان یک ایده به ذهنتون میاد! ایده ای که صرفا مربوط به پرنسس و شاهزاده نیست، شما اونارو ضمینه قرار میدین و یک دنیای بزرگ و تخیلی و یک شاهنشاهی توی رمان می سازین.:star: پس ایده ها میتونن به این شکل به ذهنتون راه پیدا کنن.[/COLOR] [COLOR=rgb(147, 101, 184)]ایده بعدی ممکنه با حس و حالی که در شما به وجود اومده، ظاهر بشه. مثلا در یک موقعیتی هستین که ترسناکه، دلشوره و دلهره دارین، میترسین! یا یک کابوس ترسناک دیدین. اینا میتونن رو حالاتتون تاثیر بذارن و باعث بشن یک ایده ترسناک به ذهنتون بیاد و شما تلاش کنین این ایده رو خلق کنین:llorona::sconf:[/COLOR] [COLOR=rgb(65, 168, 95)]پس ایده ها به سه دسته تقسیم شدن. اساس هر رمان یا داستان، و هرچیز دیگه ای، ایده هست! این دومین گام یک نویسندست که ایده هارو به فرصت نوشتن تبدیل کنن:thumbsup::sun_smiley:[/COLOR][/SIZE] [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
آموزش نویسندگی از اولین گام تا آخرین گام
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین