انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
آموزش قدم به قدم نویسندگی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="shaparak4567" data-source="post: 53214" data-attributes="member: 660"><p>وی نا، به شدت آزارم می داد . تو نور کم جونی که از زیر در میومد، می تونستم قالیچه ی پاره و نخ نمای پهن شده ی کف اتاقک تاریک رو ببینم . تکیه دادم به دیوار و گذاشتم دیوار سیمانیِ قدیمی، کمرم رو خراش بده. خسته بودم! خسته تر از هر آدمی که تا به حال پا گذاشته به این قفسِ تنگ. </p><p></p><p>۲ـ شیاطین همه جا هستند؛ حتی در خانه ی چهل و پنج متری ما که مادر در آشپزخانه ی آن نماز می خواند و پدر در حیاطش %%%%% می خورد! حتی در اتاقِ کوچک من که در و دیوارش پر از عکس توست؛ و حتی در دل خواهر کوچکم که ناخن هایش را لاک می زند و از مادرم فحش می شنود و می خندد. خانه کوچکمان شده پناهگاه شیاطین خفته در شب.</p><p></p><p>۳ـاشک هایی که رو صورتم می ریخت از درموندگی بود. گمش کرده بودم، به همین سادگی! به درخت کاج بزرگی که کنارم بود لگدی زدم و اسمش رو برای بار هزارم فریاد زدم. نبود! از بین درخت های سر به فلک کشیده، نور ماه کمی جنگل رو روشن کرده بود. با صدای زوزه ی گرگ، تنم لرزید و برخلاف میلم با سرعت دویدم سمت کلبه. </p><p></p><p>تو هر سه مورد ، فضای حاکم بر داستان رو با تشبیهات و توصیفات بیان کردم، نه مستقیم ! </p><p>و این نکته رو هم در نظر داشته باشین که از توصیفات غیر ضروری به شدت پرهیز کنین، چون خیلی خسته کننده ست. </p><p>اصلا نیازی نیست شما بنویسی : از جا بلند شدم، بعد چرخ زدن تو اتاق سفید صورتیم رفتم دستشویی. بعد شستن دست و صورتم مسواک زدم، بعدش رفتم جلو آینه موهامو شونه زدم. بعدش ارایش کردم ، بعد ..... </p><p>من چنین داستانی رو دو خط بیشتر تحمل نمی کنم </p><p></p><p>برای تمرینِ فضا سازی ، میتونید مکانی که خیلی دوستش دارید و برای خودتون توصیف کنید و بنویسید.</p><p></p><p> حس آمیزی : </p><p>برای حس آمیزی از تشبیهات استفاده کنید و با کلمات بازی کنید که روح بدین به نوشته تون . متنی که خشک باشه مخاطب رو خسته میکنه و به دل نمیشینه .</p><p>حس آمیزی و فضا سازی دو عنصر مهم و جدا نشدنی از نویسندگی هستن . یه نویسنده ی خوب باید جوری از این دو تکنیک استفاده کنه که نه اغراق باشه تو نوشته هاش ، نه بی روح و خشک باشه.</p><p></p><p> حس آمیزی عبارت است از نسبت دادن صفت و ویژگی یک حس به حس دیگر؛ آمیختن دو یا چند حس از حواس پنج گانه با هم </p><p></p><p>حواس پنج گانه : بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه . </p><p> به طو مثال زمانی که میگیم « نگاهم کرد » از حس امیزی استفاده نکردیم ..</p><p>ولی وقتی بگیم « نگاهِ تلخش رو دیدم» تلخ، که یک صفت برای حس چشایی هست رو نسبت دادیم به نگاه که مربوط به حس بینایی میشه .</p><p>صداشو شنیدم (️ صدای گرمشو شنیدم)</p><p>صورتش رو دیدم (️ صورت شیرینش رو دیدم)</p><p> </p><p>اگر دایره ی لغاتتونو گسترش بدید مطمئنا حس آمیزیهای قویی خواهید داشت</p><p></p><p>سعی کردم به ساده ترین شکل ممکن عناصر و چیزهایی که لازمه توضیح بدم ، امیدوارم بهره ی کافی برده باشید . </p><p>توصیه ی اکید من به شما مطالعه ست فکر نکنید با خواندن چهار داستان در فضای مجازی یا ده کتاب چاپی و شکل گرفتن یک داستان در ذهنتون میشه نویسنده شد .</p><p>قریحه ، استعداد ، اطلاعات، دیالوگهای قوی ، تجربه و.... در نوشتن یک داستان الزامیه. خواهش میکنم پیش از اینکه دست به قلم بشید سوژه رو در ذهنتون پردازش کنید شخصیتها رو روی کاغذ بنویسید حتی ظاهرشونو؛ سیر داستان و به طور کلی بنویسید و بعد شروع به نوشتن جزئیات کنید </p><p>موفق باشید</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="shaparak4567, post: 53214, member: 660"] وی نا، به شدت آزارم می داد . تو نور کم جونی که از زیر در میومد، می تونستم قالیچه ی پاره و نخ نمای پهن شده ی کف اتاقک تاریک رو ببینم . تکیه دادم به دیوار و گذاشتم دیوار سیمانیِ قدیمی، کمرم رو خراش بده. خسته بودم! خسته تر از هر آدمی که تا به حال پا گذاشته به این قفسِ تنگ. ۲ـ شیاطین همه جا هستند؛ حتی در خانه ی چهل و پنج متری ما که مادر در آشپزخانه ی آن نماز می خواند و پدر در حیاطش %%%%% می خورد! حتی در اتاقِ کوچک من که در و دیوارش پر از عکس توست؛ و حتی در دل خواهر کوچکم که ناخن هایش را لاک می زند و از مادرم فحش می شنود و می خندد. خانه کوچکمان شده پناهگاه شیاطین خفته در شب. ۳ـاشک هایی که رو صورتم می ریخت از درموندگی بود. گمش کرده بودم، به همین سادگی! به درخت کاج بزرگی که کنارم بود لگدی زدم و اسمش رو برای بار هزارم فریاد زدم. نبود! از بین درخت های سر به فلک کشیده، نور ماه کمی جنگل رو روشن کرده بود. با صدای زوزه ی گرگ، تنم لرزید و برخلاف میلم با سرعت دویدم سمت کلبه. تو هر سه مورد ، فضای حاکم بر داستان رو با تشبیهات و توصیفات بیان کردم، نه مستقیم ! و این نکته رو هم در نظر داشته باشین که از توصیفات غیر ضروری به شدت پرهیز کنین، چون خیلی خسته کننده ست. اصلا نیازی نیست شما بنویسی : از جا بلند شدم، بعد چرخ زدن تو اتاق سفید صورتیم رفتم دستشویی. بعد شستن دست و صورتم مسواک زدم، بعدش رفتم جلو آینه موهامو شونه زدم. بعدش ارایش کردم ، بعد ..... من چنین داستانی رو دو خط بیشتر تحمل نمی کنم برای تمرینِ فضا سازی ، میتونید مکانی که خیلی دوستش دارید و برای خودتون توصیف کنید و بنویسید. حس آمیزی : برای حس آمیزی از تشبیهات استفاده کنید و با کلمات بازی کنید که روح بدین به نوشته تون . متنی که خشک باشه مخاطب رو خسته میکنه و به دل نمیشینه . حس آمیزی و فضا سازی دو عنصر مهم و جدا نشدنی از نویسندگی هستن . یه نویسنده ی خوب باید جوری از این دو تکنیک استفاده کنه که نه اغراق باشه تو نوشته هاش ، نه بی روح و خشک باشه. حس آمیزی عبارت است از نسبت دادن صفت و ویژگی یک حس به حس دیگر؛ آمیختن دو یا چند حس از حواس پنج گانه با هم حواس پنج گانه : بینایی، شنوایی، بویایی، چشایی، لامسه . به طو مثال زمانی که میگیم « نگاهم کرد » از حس امیزی استفاده نکردیم .. ولی وقتی بگیم « نگاهِ تلخش رو دیدم» تلخ، که یک صفت برای حس چشایی هست رو نسبت دادیم به نگاه که مربوط به حس بینایی میشه . صداشو شنیدم (️ صدای گرمشو شنیدم) صورتش رو دیدم (️ صورت شیرینش رو دیدم) اگر دایره ی لغاتتونو گسترش بدید مطمئنا حس آمیزیهای قویی خواهید داشت سعی کردم به ساده ترین شکل ممکن عناصر و چیزهایی که لازمه توضیح بدم ، امیدوارم بهره ی کافی برده باشید . توصیه ی اکید من به شما مطالعه ست فکر نکنید با خواندن چهار داستان در فضای مجازی یا ده کتاب چاپی و شکل گرفتن یک داستان در ذهنتون میشه نویسنده شد . قریحه ، استعداد ، اطلاعات، دیالوگهای قوی ، تجربه و.... در نوشتن یک داستان الزامیه. خواهش میکنم پیش از اینکه دست به قلم بشید سوژه رو در ذهنتون پردازش کنید شخصیتها رو روی کاغذ بنویسید حتی ظاهرشونو؛ سیر داستان و به طور کلی بنویسید و بعد شروع به نوشتن جزئیات کنید موفق باشید [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
آموزش قدم به قدم نویسندگی
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین