. . .

همگانی آرمین آرلرت در اتک آن تایتان رسما نامیرا است! | دانستنی انیمه ای

تالار متفرقه انیمه و انیمیشن

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,076
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #11

11/ اگه هیستوریا به دادشون نمیرسید احتمالا آرمین فداکاری میکرد!​

بعد از اینکه تایتان مونث خودش رو نشون داد، آرمین، جان و راینر با دو تا اسب و چندتا جراحت، در گوشه دنیای خطرناک بیرون دیوار مونده بودن. خب، از اونجا که سه نفر بودن و فقط دو اسب داشتن، آخر سر داشتن درباره این حرف میزدن که چه کسی باید فداکاری کنه. که آرمین شروع کرد به گفتن اینکه: من مجروحم، شما من رو بذارید و برید و… .

که بعدش هیستوریا سوار بر اسب قهوه ای ظاهر شد، به دادشون رسید و یه آهنگ هندی هم در پس زمینه پخش شد و این صحنه، به یکی از نهایتا 5 صحنه کمدی اتک تبدیل شد!

البته با اینکه ممکن بود آرمین بخواد فداکاری کنه، ولی همزمان احتمال بالایی وجود داشت که راینر بگه من اینجا میمونم و دوباره جایگاه خودش رو بین “رفقاش” بالاتر ببره. آخر سر هم به طرز معجزه آسایی نجات پیدا میکرد. هرچند، اگه این اتفاق میفتاد، اروین خیلی زود بهش شک میکرد و هویتش به عنوان دشمن لو میرفت.
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,076
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #12
آرمین آرلت در اتک آن تایتان

12/ بعد از تبدیل شدن برتولد روی دیوار، نزدیک بود پرت بشه پایین ولی ساشا نجاتش داد!​

یکی از ناراحت کننده ترین صحنه های اتک، اونجایی بود که راینر هویت خودش و برتولد رو لو داد. اونجا با اینکه برای خیلی از ما این موضوع قابل حدس بود، ولی احتمالا 90 درصد ما داشتیم پا به پای ارن اشک میریختیم.

و موقعی که برتولد تبدیل شد، و با اون شکل وحشتناک شروع به سقوط کرد، احتمالا هیچ کس حواسش نبود که بخار تایتان عظیم الجثه، داره آرمین رو با خودش میییبره! اما خب من از اونجایی که خیلی به گوشه ها توجه میکنم، دیدم که حتی احتمالش بود که اونجا هم آرمین در بدترین حالت بمیره یا مجروح یشه. اما خب ساشا مثل زمان ظهور تایتان عظیم الجثه در تروست سرعت عمل داشت و نذاشت آرمین رو باد با خودش ببره!
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,076
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #13
آرمین آرلت در اتک آن تایتان

13/ اونقدری خوش شانس بود که تایتانه فقط بشینه و اون و جان رو نگاه کنه!​

قسمت آخر فصل دوم، واقعا تاثیرگذار بود. و فراموش نشدنی. از خداحافظی هیستوریا و یمیر گرفته تا دیالوگ مشهور “آریگاتوووو، ارن!” همگی بار احساسی بالایی داشتن.

و احتمالا طرفدارای ارمیکا، موقعی که وسط حرفای میکاسا آرمین نشون داده میشد که داره نا امیدانه شمشیرش رو میچرخونه، میخواستن اول آرمین رو بکشن و بعد خودشون رو!

بعد از اینکه وسط نبرد خونینی که اروین سربازانش رو به درونش هدایت میکرد، جان مجروح شد، آرمین برای نجات دوستش اسبش رو رها کرد و جان رو گرفت و زیر یه درخت نشست. بعد، از شانس قشنگ جان، یه تایتان اومد جلوشون نشست و با کنجکاوی برای چند دقیقه فقط نگاهشون کرد. همییییین!! هیچ اقدام دیگه ای نکرد! و در کمال احترام، شمشیر چرخوندن آرمین هیچ ربطی به این قضیه نداشت!

بعد، ارن بلند شد و یه مشت به تایتان متبسم Smiling titan زد و بقیه تایتان ها هم به اون تایتان حمله کردن. حالا شما فکرش رو بکنید که نه تنها اون تایتان خوردن جان و آرمین رو این همه طول داد، بلکه ارن اونقدری عصبانی بود که بلند بشه و دست خالی به یه تایتان مشت بزنه! که تمرکز تایتان ها از روی آدما به اون تایتان تغییر جهت بده!

این دیگه واقعا فراتر از شانس بود…!
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,076
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #14
IMG_20210325_213627_112.jpg


14/ حتی موقعی که کاملا سوخته بود، باز هم نفس می کشید!​

قسمت 17 فصل دوم، قهرمان، یکی از اشک درآرترین اپیزودهای اتک بود. از کشته شدن اون همه سرباز گرفته تا فداکاری تاثیرگذار – و البته دردناک – آرمین، همگی دست به دست هم دادن تا یه اپیزود غمناک و با شکوه رو بسازن. و اگه قسمت 17 و 18 رو دقیقا پشت سر هم ببینین، قسمت 18 حتی به ناراحتی شما شدت خواهد داد. در قسمت 18، ما دیدیم که لیوای و ارن، مجبور میشن با کسی که همیشه همراهش بودن خداحافظی کنن.

و درست زمانی که فکر میکردیم آرمین کم کم داره به دروازه بهشت نزدیک میشه، یهو دیدیم که یه نفس عمیق کشید! و حالا خودتون تا ادامه ماجرا رو مرور کنید…
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,076
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #15
IMG_20210325_213618_965.jpg


15/ وقتی پرید توی دهان یه تایتان – مادر کنی – کنی نجاتش داد!​

آرمین یه عشق خودکشی واقعیه! آدمی که از همون فصل اول، موقع حرف زدن با کنی و آنی، کاملا نشون داد که دنبال راهی برای مردنه! باید بگم که استعدادش داره حیف میشه. ای کاش دازای – سگ های ولگرد بانگو – پیداش میکرد و استعدادش رو پرورش میداد!

یکی از مواقعی که آرمین به معنای واقعی کلمه ثابت کرد که چقدر مردن رو دوست داره، زمانی بود که گریه کنان به خاطر اینکه فکر میکرد به درد نمیخوره پرید تا این بار به گودال خاطره ها دست پیدا کنه! و خب تایتان مادر کنی هم کاملا آماده یه تایتان شیفتر بود!

با این حال، کنی، یکبار دیگه آرمین رو نجات داد و اجازه نداد که خورده بشه.
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,076
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #16
IMG_20210325_213617_641.jpg

16/ با وجود اینکه سه تا تیر خورده بود ولی همچنان زنده موند!​

پیک، ارن رو به شلیک گلوله تهدید کرد. چرا؟ چون حتی اگه تایتان شیفتر باشی، اگه تیر بخوره به مغزت، جان به جان آفرین تسلیم میکنی.

اما، ما اینجا آرمین آرلرت رو داریم! کسی که سه تیر در نواحی حساس بهش خورده و همچنان نفس میکشه! با اینکه تیر به مغرش نخورد، ولی باید قبول کنیم که فقط یه میلیمتر مونده بود! از اون دز انگار هر کاری بر میومد! و دوباره، کنی آرمین رو با کشتن دز نجات داد.

(به این فرمول دقت کردین؟ آرمین جان رو نجات میده، خودش هم توسط کنی نجات پیدا میکنه!)
 

ARA.O.O

فرازین بازنشسته
شاعر
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
300
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-16
آخرین بازدید
موضوعات
519
نوشته‌ها
4,411
راه‌حل‌ها
183
پسندها
35,076
امتیازها
1,008
سن
19
محل سکونت
خرابه‌‌های خاطرات :‌‌)

  • #17
IMG_20210323_155107_740.jpg

17/ با وجود اینکه بلعیده شده بود، ولی نجات یافت!​

چپتر 136 و 137 اینجوری بودن که انگار دیگه “ارن، ارن” میکاسا به اندازه “آرمین، آرمین” آنی اهمیتی نداره! البته لااقل از نظر آنی!

درست زمانی که حتی خود آرمین هم داشت میگفت: “آخیییش، بازنشسته شدم.” ما فهمیدیم از اونجا که آرمین داره خودش رو سرزنش میکنه، یعنی زنده ست! بله، و با اینکه توسط یه چیز چندش آور بلعیده شده بود، اما از اونجا که عزرائیل با آرمین قهر کرده بود، اونجا هم سراغش نرفت. و موقعی که آرمین در حال سقوط کردن بود، آنی نجاتش داد. (اونجا خیلی شبیه یکی از صحنه های پایانی انیمیشن موانا بود!)
 

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین