. . .

شعر

  1. merzih

    در دست اقدام مجموعه شعر فروهر | مرضیه کاویانی پویا

    مجموعه شعر: فروهر شاعر :مرضیه کاویانی ژانر :تراژدی مقدمه: حال که رفتی مرا کردی فراموش چه کنم این دل تنگ است تو بگو من چه کنم این من تنهایی تنها چه کنم تو بگو من چه کنم شدم تنها میان این جهان شده خالی از رنگ خدا تو بگو با دل بی تاب چه کنم شده ام سرگردان تو من چه کنم
  2. در دست اقدام دیوان شعر در اوج بهار در قعر خزان |amingarreen

    عنوان: دیوان شعر در اوج بهار در قعر خزان شاعر: amingarreen ژانر: عاشقانه، اجتماعی، تخیلی، تراژدی مقدمه: گر این عشق بود که ما چشیدیم پس بدانید جام زهر سر کشیدیم اندر این چند صباح عمر غمگین اندازه دنیا ستم زی یارمان دیدیم
  3. شَفَــق

    شعر • محفل شُعَرا •

    سلام به همه‌ی شعر دوستای رمانیک🫀✨️ تو این تاپیک از شاعرهای مختلف شعرهای قشنگ می‌ذارم. " یه جورایی گلچین شعر هست" به حق نالم ز هجر دوست زارا سحرگاهان چو بر گلبن هَزارا قضا گر داد من نستاند از تو ز سوز دل بسوزانم قضا را چو عارض برفروزی می‌بسوزد چو من پروانه بر گردت هِزارا نگُنجم در لَحَد گر...
  4. zahrababazade83

    در دست اقدام مجموعه شعر باغبانی با گل‌های خسته| زهرا بابازاده

    مجموعه شعر: باغبانی با گل‌های خسته موضوع:کودکی‌هایم بخیر ترانه‌:بر وزن غزل شاعر:زهرا بابازاده ژانر:‌‌‌‌‌‌‌‌ تراژدی آسمونِ بختِ من، سیاه و تاریکه شباش دیگه‌ آواره و بیچاره شدن، رهگذراش کودکی، گوشه‌ی آسمون من گریه‌کنون میچکه آروم آروم، غصه و غم از تو چشاش هر چی که داد میزنه فایده نداره بخدا...
  5. CANDY

    شعر اشعار الهام امریاس

    مجالی گر بیفتد دستمان در،گاه تنهایی در آغوش تو خواهم خفت، اگر آغوش بگشایی جهانی جزوهِ غم داد به دست آرزو هایم تو استادم شو ،درس شادمانی ده بشیدایی گلوی شعرهایم را به حس تازه ای تر کن به حس تازه ای غیر از فراق و ناشکیبایی من از مِهر تو مرتاضم ،بجز باتو نمی سازم نه در بند تنی بودم ،نه پابند...
  6. CANDY

    شعر اشعار مژگان عباسلو

    دلتنگم و دلگیر، مگر ابر بهارم؟ کو چاره به جز اینکه در این گوشه ببارم؟ ای قایق توفان‌زده، ای دل! به چه امید گفتی که تو را باز به دریا بسپارم؟ موجم که شنید از لب ساحل دم آخر: برگرد، به غیر از تو کسی نیست کنارم ابرم که بریدم دل از اعماق تهی تا بر شانه‌ات ای کوه کمی سر بگذارم دلتنگم و دلگیر ولی...
  7. CANDY

    شعر اشعار طاهره داوری

    كلافه خسته و تنها در اين شبهاى تكرارى از اين پهلو به آن پهلو ميان خواب و بيدارى شب است و هجمه ى درد و مسكنهاى بى تاثير من و بى خوابى و تا صبح در گير خود آزارى نفس بى وقفه مى كوبد لگد بر سينه ى شعرم و دارى قطره قطره از نگاهم تلخ مى بارى چنان بر قاب افكار و خيالم نقش بستى كه براى لحظه اى دست از...
  8. CANDY

    شعر اشعار اصغر معاذی

    روزگاری داشتیم و عشق بود و عشق حالی داشت بی خیالِ زندگی بودیم و او در سر خیالی داشت با اشاراتِ نظر آرامشِ دنیای هم بودیم نامه هامان گرچه گاهی از غمِ دوری ملالی داشت در پناهِ گیسوانش دستمان بر گردنِ هم بود خلوتِ ما در هجومِ برف و باران، چتر و شالی داشت عشقِ "حافظ" بود و با "شاخ نباتش" زندگی می...
  9. CANDY

    شعر اشعار مرتضی درویشی

    درد من را بگذارید به شیدایی خویش ساغرم را بگذارید به اغوایی خویش چه هراسی ست مرا درد دمادم بدهند؟ خو گرفته به غمم صرف شکیبایی خویش عشق فرموده که رسوای جهانی بشوم حال من را بسپارید به رسوایی خویش همچو فواره که در اوج بیفتد ز غرور در سقوطم ز نفس های تماشایی خویش من همان خشت فرو ریخته از زلزله...
  10. CANDY

    شعر اشعار عبدالرحیم عبدالکریمی

    آشفته تر از موی تو دنیای تباهم عمریست تو را از همه سو چشم به راهم پاییز شد و فصل زبان ریزی شاعر لالم که تو را می نگرد چشم سیاهم در قدرت من نیست بگویم که تو را دوس... ای وای همین است همین است گناهم از دوری تو جان به لبم آمده جانا روزم شده شام و شب من هست پگاهم گاهی به خیال من بیچاره سفر کن من...
  11. CANDY

    شعر اشعار حسین منزوی

    اینکه گاه میخواهم کز تو دست بردارم حرف سرد مهری نیست مشکلی دگر دارم با تو عشق می ورزم ای پریچه و خود نیز از حضور یک دره در میان خبر دارم عشق من! اگر تقویم چند سال پس میرفت میشد این مزاحم را از میانه بردارم مشکلم بهار توست در خزان من آری آنچه پیشِ رو داری من به پشت سر دارم ورنه خوب میدانی بی...
  12. CANDY

    شعر اشعار رضا گرجی

    مثل یک بغض که هنگام سفر می شکند دیدن دشمنی از دوست کمر می شکند چون اجل حکم به کشتار درختان بدهد هرچه را "اَرِّه" نیانداخت، "تبر" می شکند اوجِ شق القمر این ست که هنگام وداع ماه در مردمکِ دیده ی تر می شکند از "قضا" قول مراعات گرفتیم ولی آنچه را دست قضا نیست "قَدَر" می شکند "ای که از کوچه ی...
  13. CANDY

    شعر اشعار سجاد سامانی

    سفر می‌کردی و کار تو را دشوار می‌کردم که چون ابر بهاری گریۀ بسیار می‌کردم ‌ همان "آغاز" باید بر حذر می‌بودم از عشقت همان دیدار "اول" باید استغفار می‌کردم ‌ ملاقات نخستین کاش بار آخرینم بود تو را دیگر میان خواب‌ها دیدار می‌کردم ‌ «به روی نامه‌هایت قطرۀ اشک است، غمگینی؟» تو می‌پرسیدی و با چشم...
  14. CANDY

    شعر اشعار سعید غمخوار

    ترازوی عدالت در جهانِ ما خراب است عدالت واژه ای زیبا فقط در یک کتاب است همیشه آدمِ بد از عدالت می گریزد همیشه سهمِ ما خوبان در این دنیا عذاب است شعارِ حق پرستی بر لبِ هر آدمی هست ولی وقتِ عمل،سود و زیان تنها حساب است عدالت واژه ی مظلومِ قرن ماست،عمریست عدالت مثل سنگِ سختِ زیر آسیاب است یکی...
  15. CANDY

    شعر اشعار مجیب مهرداد

    بیل دهقان خونین است وقتی از میان گندمزار نورس بلندش می کند سوزن زنان خونین است و نان کمیاب روی سفره ها خونین است دست مردان خونین است زیرا در این سرزمین برای دشمن هرکسی راه فرار بسته است و بطن مادر در این جا باشکوه ترین نقطه پایان است و تنها کودکان بداقبال از رحم مادران جان سالم به در می برند تا...
  16. زهرا بابازاده🌚✨️

    شعر شعر دو بیتی

    گلی بودی در آن گلدان خالی نواز کردمت، گفتم چه حالی؟! همی قلبم پر از غم بود آن شب خیالت مانده بود در آن حوالی
  17. nasrinhosseini

    در دست اقدام مجموعه شعر مرغ عشق|نسرین حسینی

    به نام خدا شاعر: نسرین حسینی قالب: غزل "مرغ ِ عشق" در نگاه خیس ِاشکش عاشقی مایوس بود گرچه این حالت برایش گنگ و نامانوس بود مدتی میشد که خود را درخودش گم کرده بود همدم شب‌های دردش تا سحر، افسوس بود گاه گاهی هم که پلک چشم‌هایش می‌نشست حاصل دنیای خوابش، وحشت و کابوس بود در تنش پیراهن ِ دل...
  18. .Dadmehr.

    شعر [~ دل نـوشتـه هـای کوچـــه پـشـتـی ~]

    دلــ ـــــم کــه میگیرد… به خودم وعــــــده های روز خوب را میدهـــــم از همــــان وعده های خوبــی که: سالهــــــاست به امیـــــد رسیدنشان تقویــ ــم را خط خطی میکنم :
  19. رسپینا

    شعر اشعار امیر امجد

    هر زمان بعد از دعا دستی کشیدی بر سرم مرغ آمین را کشاندی در هوای باورم با تو ام ای عشق! ای دریادل بی ادعا! با تو ام ای کوه! ای پشت و پناه آخرم! معجزات بی شماری از دعایت دیده‌ام تا دلم می‌سوخت، گل می‌ساخت از خاکسترم گفته بودی زندگی جنگ‌است اما بی گمان من نمیفهمم چه گفتی تا تویی همسنگرم لذت...
  20. رسپینا

    شعر اشعار فروغی بسطامی

    ای بی‌خبر از گریه مستانه‌ام امشب یک جرعهٔ تو م×س×ت کند هر دو جهان را از من بگریزید که می‌خورده‌ام امشب با من منشینید که دیوانه‌ام امشب بی حاصلم از عمر گرانمایه فروغی گر جان نرود در پی جانانه‌ام امشب #فروغی_بسطامی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
بالا پایین