. . .

غزلیات

  1. Alex

    شعر غزلیات شاهدی

    شد خاک راه این سر سودا نوشت ما این شد مگر ز روز ازل سرنوشت ما از کوی دوست ما سوی جنت چرا رویم رضوان حسد برد ز نعیم و بهشت ما تخم اَمَل که دل به هوای تو کشته بود جز دانه‌های اشک نیاید ز کشت ما ور برده چون محرک جمع صور یکی است بنگر محرک و منگر خوب و زشت ما مقصود شاهدی چو تویی هر کجا که هست دیگر...
  2. Alex

    شعر غزلیات سنایی

    احسنت و زه ای نگار زیبا آراسته آمدی بر ما امروز به جای تو کسم نیست کز تو به خودم نماند پروا بگشای کمر پیاله بستان آراسته کن تو مجلس ما تا کی کمر و کلاه و موزه تا کی سفر و نشاط صحرا امروز زمانه خوش گذاریم بدرود کنیم دی و فردا من طاقت هجر تو ندارم با تو چکنم به جز مدارا
  3. Alex

    شعر غزلیات امیر معزی

    بیار آنچه دل ما به یکدگر کشدا به ‌سرکش آنچه بلا و الم به سرکشدا غلام ساقی خو‌یشم که بامداد پگاه مرا ز مشرق خم آفتاب برکشدا چو تیغ باده بر آهیجم از میان قدح زمانه باید تا پیش من سپر کشدا چه ‌زر و سیم و چه خاشاک‌ پیش من ‌آن روز که از میانه ی سیماب آب زر کشدا خوش است م×س×ت×ی و آن روزگار بیخبری که چرخ...
  4. Alex

    شعر غزلیات شمس مغربی

    خورشید رخت چو گشت پیدا ذرّات دو کَون شد هویدا مهر رخ تو چو سایه انداخت زان سایه پدید گشت اشیاء هر ذرّه ز نور مهر رویت خورشید صفت شد آشکارا هم ذرّه به مهر گشت موجود هم مهر به ذرّه گشت پیدا دریای وجود موج زن شد موجی بفکند سوی صحرا آن موج فرو شد و بر آمد در کسوت و صورتی دلارا بر رسته بنفشۀ معانی...
  5. شعر غزلیات وحدت کرمانشاهی

    طهماسب‌قلی‌خان کلهر (زادهٔ ۱۲۰۴ هجری شمسی در کرمانشاه - درگذشتهٔ ۱۲۶۲ هجری شمسی در تهران) متخلص به وحدت و ملقب به افصح‌المتکلمین، عارف و شاعر عصر قاجاریه بود. وی فرزند رستم خان از خوانین ایل کلهر بود که با شاگردی میرزا حسن در کرمانشاه و آخوند ملا ولی‌الله (از شاگردان حسین‌علیشاه) در همدان، به...
  6. Alex

    شعر غزلیات کمال‌الدین اسماعیل

    کمال‌الدین اسماعیل فرزند جمال‌الدین محمد بن عبدالرزاق اصفهانی، معروف به خلاق المعانی (۵۶۸-۶۳۵ ه.ق) به اعتقاد بعضی آخرین قصیده‌سرای بزرگ ایران است که در جریان حمله مغول و به دست آنان کشته شد. پدرش (جمال‌الدین عبدالرزاق اصفهانی) نیز از شعرای بزرگ ایران است. دیوان کمال‌الدین اسماعیل به همت آقای...
  7. Alex

    شعر غزلیات عبید زاکانی

    خواجه نظام‌الدین عبیدالله زاکانی شاعر و لطیفه‌پردازِ نامدارایران در قرن هشتم هجری است. وی ازخاندان زاکانیان بوده و زاکانیان تیره‌ای از اعراب هستند که به قزوین مهاجرت کرده و آنجا ساکن شده بودند. وی به لحاظ وضعیت اجتماعی آن روزگار، به طنز روی آورد و نظم و نثر خود را وسیلهٔ حمله به عرفها و عادات...
بالا پایین