. . .

دلتنگی

  1. در دست اقدام دلنوشته سپیده دم | آیدا

    عنوان دلنوشته: سپیده دم نام نویسنده:آیدا_نوروزی ژانر:عاشقانه مقدمه: میخوام بدونم همنقدر که من دوست دارم و دلتنگت میشم توام دلت تنگ میشه؟ توام مثل من وقتی یه سکانس از یه فیلم عاشقانه پخش میشه یادم میوفتی؟ وقتایی که آهنگ مورد علاقم پخش میشه بهم فکر میکنی؟ توام مثل من نگران میشی که چرا تکست نمیده؟...
  2. Luna🌙

    متن متن اهنگامیرحسین عزیزی دلتنگی

    هنوز دارم میبینمت هر گوشه و کنار شهر کم که باهم خاطره نداریم حتی وقتایی که قهر میکردی با من ندیدی چه حالی دارم چه شبایی که با صدات تا صبح بیدارم بذار اصن دلیل خنده ی همه شم خیالی نیس نه بذا اصن همه فکر کنن که جای تو خالی نیس مهم منم و قلبم که جفتمون اینو میدونیم صدسال دیگه هم بگذره به یاد تو...
  3. ستاره سودا

    دانلود آهنگ وقتی که دلتنگی زیاد | علی صدیقی

    https://media-vip.my-pishvaz.com/musicdel/Music/98/10/Music/Ali%20Sedighi%20-%20Vaghti%20Deltangi%20ziyad.mp3?st=V-2TRS8kCV7in1IoBUAwvg&e=1686301722
  4. متروکه رمان شکاف قلبم | ستایش پورشیر علی

    نام رمان : شکاف قلبم نام نویسنده : ستایش پورشیرعلی ژانز : #عاشقانه#تراژدی ناظر: @MoOn! خلاصه : اتفاقای بد زندگی ، باعث شد شکست بخورم ،، پدر و مادرم رو از دست دادم ،، قلبم شکاف برداره ..روز به روز شکاف قلبم بزرگ و بزرگ تر میشد ، به حدی که تو بعضی مواقع درد عجیب و بدی تو ناحیه قلبم حس میکردم...
  5. Maleficent

    متروکه رمان افکار بی‌ریشه | maleficent

    نام رمان: افکار بی‌ریشه نویسنده: maleficent ناظر: @FAZA-F ژانر: اجتماعی خلاصه: من هر چه سنم بیشتر می‌شد، بیشتر به افکار و تصمیماتم مطمئن بودم؛ اما زندگی همیشه یک قدم از من جلوتر بود و مرا در دام شکست و دلتنگی می‌انداخت. اسم من، شنایا یعنی همه‌چیزدان؛ اما من هر چه بزرگ‌تر می‌شوم فکر این‌که هیچ...
  6. هاویر

    شعر ترانه های دلتنگی

    این جا گویی صدای انسان هرگز به گوش نخواهد رسید تنها بادهای عصرِ سنگی بر دروازه‌های سیاه می کوبند. این جا گویی در زیر این آسمان تنها من زنده مانده‌ام زیرا نخستین انسانی بودم که آرزوی جام شوکران کردم .......... آنا آخماتووار
  7. Artist girl

    متروکه دلنوشته دلم برایت تنگ می شود | فاطمه سالاری

    دلنوشته: دلم برایت تنگ می شود... نویسنده :فاطمه سالاری/Artist girl ژانر :عاشقانه مقدمه :باران که می بارد دلم برایت تنگ تر میشود تو دستت را در دست دیگری میگذاری و میخندی اما نمی دانی که من در هر ثانیه چگونه جلوی چشمهایت ذره ذره خودم را می باختم و چه بی رحمانه مرا فقط هم بازی بچگی هایت می دانستی.
بالا پایین