نقد و بررسی Pieces Of A Woman (تکه‌های یک زن)

[mohadese]

خلاصه داستان:
ارتا و شان، زوجی جوان هستند که در آستانه پدر و مادر شدن قرار دارند، اما سهل‌انگاری پرستار باعث می‌شود فرزندشان را هنگام زایمان از دست بدهند. مارتا با داغ از دست دادن فرزندش یک سفر احساسی را آغاز می‌کند.

فیلم‌سازانی که مسئولیت ساخت « تکه‌های یک زن » ( Pieces of a Woman ) را به عهده داشته اند از ویژگی‌های صادقانه‌ی آن در تایید زندگی لذت می‌برند. این فیلم نگاهی احساسی و پیچیده به تاثیری است که از دست دادن یک نوزاد می‌تواند نه تنها بر روی خود پدر و مادر اثر سنگینی بگذارد، بلکه رابطه‌ی آن‌ها را هم می‌تواند تغییر بدهد. من شنیده‌ام که حتی قوی‌ترین روابط ازدواج هم نمی‌توانند در برابر غم از دست دادن یک نوزاد دوام بیاورند؛ « تکه‌های یک زن » کالبدشکافی این فرآیند تجزیه و متلاشی‌شدن است.

 

[Maedeh]

این فیلم برای کسانی نیست که به دنبال یک سرگرمی ساده و فرح‌بخش اند. در عوض برای کسانی است که به دنبال یک تجربه‌ی عمیق و دقیق از یک فیلم سینمایی اند.
فیلم بعد از یک قسمت ابتدایی که پیش‌زمینه‌ی شخصیتی و داستانی برای کاراکترها و موقعیت آن‌ها خلق می‌کند، وارد یک شرح داستان ۳۰ دقیقه‌ای ترک برداشت از فرآیند به دنیا آمدن یک بچه می‌شود. « مارتا » ( با بازی ونسا کربی) و شریک زندگی او یعنی « شان » ( با بازی شایا لبوف ) تصمیم گرفته اند تا محیط سرد بیمارستان را برای ورود دختر کوچک‌شان رها کنند. آن‌ها با انتخاب گزینه‌ی به دنیا آوردن بچه در منزل، به سراغ یک ماما رفته اند تا در این فرآیند کمک‌شان کنند. اگرچه اما وقتی که زمان این کار می‌رسد، مامایی که انتخاب کرده بودند در دسترس نیست و یک جایزین به اسم « ایوا » ( مولی پارکر ) را به جای خود می‌فرستد. در ابتدا به نظر همه چیز بدون مشکل است اما وقتی که ضربان قلب بچه ضعیف‌تر از چیزی است که به نظر می‌رسد،

 

[Maedeh]

« ایوا » می‌گوید که بچه باید زودتر به دنیا بیاید. او همچنین به « شان » می‌گوید که به اورژانس خبر بدهد. اما همه‌ی این کارها بی‌ثمر اند. اگرچه که بچه در ابتدا به نظر سالم است اما خیلی زود بعد از به دنیا آمدن می‌میرد و « مارتا » و « شان » را با غم از دست رفتن خود تنها می‌گذارد.
فیلم به ۳ بخش مختلف تقسیم شده است. اولین بخش به دنیا آمدن بچه را پوشش می‌دهد. بخش دوم به متلاشی شدن زندگی « مارتا » و « شان » می‌پردازد. سومین بخش به سراغ مراحل دادگاهی شدن آن ماما و همچنین مسیر « مارتا » به سوی آینده می‌رود.

 

[Maedeh]

اگر بخواهیم تنها یک ایراد از فیلم‌نامه‌ی این اثر بگیریم، می‌توان به سکانس‌های دادگاه اشاره کرد که بیشتر به ملودرام‌های سطحی هالیوودی شبیه است و به همین خاطر قدرت و حس رئالیسم قدرتمند اثر که در ۱۰۰ دقیقه‌ی دیگر آن جریان دارد را تقلیل می‌دهد. گویی که کارگردان یعنی آقای « کورنل موندراکزو » تصمیم گرفته که بعد از فرو رفتن به داخل تاریکی مطلق، کمی هم روشنایی به ما نشان بدهد. چه راهی بهتر از اینکه یک سخنرانی پرشور در فضای پر از آدم دادگاه داشته باشیم؟

 

[Maedeh]

« تکه‌های یک زن » آن فیلمی است که فردی برای داشتن یک تجربه‌ی احساسی خاص تماشا می‌کند. بخش‌هایی از آن امیدوارکننده اند، بخش‌های دیگر نابودکننده. فیلم تلاش ندارد داستان را الکی تغییر بدهد، بلکه می‌خواهد آن را طوری به ما ارائه کند که باعث بشود بیننده ارتباط عمیقی با شخصیت‌ها برقرار کند، داستانی که بسیار رایج‌تر از چیزی است که احتمالا خیلی‌ها باور داشته باشند. در این فیلم هیچ شخصیت منفی‌ای وجود ندارد. آدم‌هایی که به خاطر غم و تلخی روزگار تکه تکه شده اند رفتارهای ناشایستی از خود نشان می‌دهند اما فیلم‌سازان کاملا مراقب اند تا آن‌ها را قضاوت نکنند.