انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
✍25 نکته کاربردی درباره اصول نویسندگی ✍
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="HELMET" data-source="post: 71140" data-attributes="member: 1049"><p><h2><strong>نوشتن به مثابۀ بازی</strong></h2><p><img src="https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-20.jpg" alt="نوشتن به مثابۀ بازی" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p>نگرش ما به نوشتن مهم است. یکی نوشتن را تکلیفی میداند مانند بسیاری از کارهای مشقتبار روزمره روزمره، دیگری نوشتن را نوعی بازی شیرین و سرگرمکننده میبیند. رفتار این دو فرد در عمل متفاوت است.</p><p></p><p></p><p>به فرایند کنار هم چیدن کلمات نگاه کنید، کاری جز بازیکردن نیست.</p><p></p><p>وقتی نوشتنبازی میکنید ترستان از نوشتن میریزد و با میل و رغبت بیشتری مینویسید.</p><p></p><p>پس کل فرایند نوشتن نوعی بازی است. این بازی میتواند شکلهای متنوعی هم داشته باشد.</p><p></p><p>اگر میخواهید نوشتن به بخش ثابتی از زندگی شما تبدیل شود و هرگز آن را ترک نکنید، باید بازیهای نوشتاری خودتان را ابداع کنید.</p><p></p><p>با نوشتن از چه موضوعاتی احساس میکنید در یک بازی شیرین هستید؟ با نوشتن در چه قالبی حس میکنید سرگرم بازی شدهاید؟ بودن و نوشتن در چه فضایی به شما حس بازی میدهد؟</p><p></p><p>شاید بهتر باشد این نکته را با پارهای از رمان <strong>شب هول</strong> کامل کنیم که بیربط با موضوع نیست:</p><p></p><h4>«…همۀ هستی نوعی بازی است. راستش را بگویم نوعی شوخی است. نحوۀ نگریستن خاص ما باعث میشود که نتوانیم این جنبۀ فلسفی را، دریابیم. بازی ذاتی حیات را. حرف مرا بد تعبیر نکن. منظورم از بازی و شوخی بیهودگی زندگی نیست. نه، بازی اتفاقاً خیلی خیلی جدی است. اما به هر حال بازی است… کسی که در بازی شرکت میکند دربارۀ بازیکردن فلسفه نمیبافد. وقتی وارد گود شدی و گرماگرم کشتیگرفتنی دیگر به فکر بحثکردن دربارۀ کشتیگرفتن نیستی. دیگر انتزاعی و تجریدی فکر نمیکنی. ع×ر×ق میریزی و کشتی میگیری. نفس بازی میشوی. جوهر زندگی هم همین است. هر کس هر موضع اخلاقی و فکری که میخواهد، بگیرد یا داشته باشد. مهم این است که عین بازی و واقعیت بازی بشود.»</h4><p>بازی نوشتن جدی است.</p><p></p><p></p><h2><strong>بهترین نوع افراط</strong></h2><p><img src="https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-21.jpg" alt="تلاش برای نوشتن" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p>خب، اول بگذارید با یک ضربالمثل دستمالیشده کارمان را شروع کنیم:</p><p></p><p></p><p><strong>بالزاک</strong> گفت ادبیات یعنی کار. و خودش در عمل به این حرف پایبند بود. میگویند بالزام از نیمۀ شب آغاز به کار میکرد، و پانزده تا هجده ساعت چیز مینوشت؛ و البته خیلی زود از پا درآمد و در پنجاه و یک سالگی ریق رحمت را سر کشید.</p><p></p><p>اما نترسید، نوشتن کسی را نمیکشد. همین که در طول ساعات شبانهروز، وقت و بیوقت چیزکی قلمی کنید کافی است.</p><p></p><p>افراط در تمرین مهارتی که دوست داریم میتواند یکی از هوشمندانهترین کارهایی باشد که در تمام عمرمان میکنیم.</p><p></p><p>زیادهروی در نوشتن توان و شجاعت ما را برای نوشتن از چیزهایی در سر میپرورانیم بیشتر میکند.</p><p></p><p></p><p>افراطی نوشتن یعنی توی حمام و دستشویی و مترو هم در حال نوشتن باشیم!</p><p></p><h2><strong>پس از نوشتن نسوزان</strong></h2><p><img src="https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-22-2.jpg" alt="نگهداری از نوشته ها" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p>من که دلم نمیآید حتی بیارزشترین و مغشوشترین نوشتههایم را دور بریزم. به خاطر همین یکی از اتاقهای دفتر کارم پر از کاغذ پارههای بیارزش است. (البته اصطلاح بیارزش را جلوی شما به کار میبرم، وگرنه در خلوت خودم قربان دست و پای بلورین چرکنویسهایم میروم! پنداری سندی تاریخیاند. این میل آشغال جمعکنی در پدر و پدربزرگ من هم بود؛ لابد با این توجیه: هر چیز که خوار آید، روزی به کار آید.)</p><p></p><p>خاصیت نگهداری از نوشتههای قدیمی این است که با مرور آنها پس از مدت معینی میتوان به نتایج جالبی درباره گذشته و سیر افکار خودمان برسیم.</p><p></p><p>ضمن اینکه بعدها ممکن است ببینید بعضی همین کاغذپارهها میتواند مادۀ خام نوشتن یادداشت و جستار و داستان باشد؛ البته این به سطح مهارت شما در کرهگرفتن از آب بستگی دارد.</p><p></p><p>باری، ماجرا فقط دربارۀ کاغذها نیست. من تمام چیزایی که با رایانه تایپ میکنم را هم بهدقت آرشیو میکنم. معمولاً تمام روزنوشتههای هر فصل را توی یک فایل مینویسم و همین باعث شده نوشتههایم بهتر و سادهتر طبقهبندی شود. لذت این کار در این است که مثلاً همین الان میتوانم بروم ببین در دو، سه یا چهارسال قبل در چنین روزی چه چیزهایی در سرم میگذشته.</p><p></p><p>در تصویر زیر آرشیو ارتکابات من در سالهای اخیر را ببینید:</p><p></p><p><img src="https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B1%DB%8C.jpg" alt="روزنوشتههای شاهین کلانتری" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p>معمولاً نوشتههای هر فصل بیش از صد هزار کلمه است.</p><p></p><p>ممکن است بنا به هر دلیلی -ازجمله فضولی اطرافیان- حس کنید جای امنی برای نگهداری از نوشتههایتان ندارید. پیشنهاد من این است که به جای دورریختن نوشتههایتان فکری به حال اطرافیانتان بکنید.</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="HELMET, post: 71140, member: 1049"] [HEADING=1][B]نوشتن به مثابۀ بازی[/B][/HEADING] [IMG alt="نوشتن به مثابۀ بازی"]https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-20.jpg[/IMG] نگرش ما به نوشتن مهم است. یکی نوشتن را تکلیفی میداند مانند بسیاری از کارهای مشقتبار روزمره روزمره، دیگری نوشتن را نوعی بازی شیرین و سرگرمکننده میبیند. رفتار این دو فرد در عمل متفاوت است. به فرایند کنار هم چیدن کلمات نگاه کنید، کاری جز بازیکردن نیست. وقتی نوشتنبازی میکنید ترستان از نوشتن میریزد و با میل و رغبت بیشتری مینویسید. پس کل فرایند نوشتن نوعی بازی است. این بازی میتواند شکلهای متنوعی هم داشته باشد. اگر میخواهید نوشتن به بخش ثابتی از زندگی شما تبدیل شود و هرگز آن را ترک نکنید، باید بازیهای نوشتاری خودتان را ابداع کنید. با نوشتن از چه موضوعاتی احساس میکنید در یک بازی شیرین هستید؟ با نوشتن در چه قالبی حس میکنید سرگرم بازی شدهاید؟ بودن و نوشتن در چه فضایی به شما حس بازی میدهد؟ شاید بهتر باشد این نکته را با پارهای از رمان [B]شب هول[/B] کامل کنیم که بیربط با موضوع نیست: [HEADING=3]«…همۀ هستی نوعی بازی است. راستش را بگویم نوعی شوخی است. نحوۀ نگریستن خاص ما باعث میشود که نتوانیم این جنبۀ فلسفی را، دریابیم. بازی ذاتی حیات را. حرف مرا بد تعبیر نکن. منظورم از بازی و شوخی بیهودگی زندگی نیست. نه، بازی اتفاقاً خیلی خیلی جدی است. اما به هر حال بازی است… کسی که در بازی شرکت میکند دربارۀ بازیکردن فلسفه نمیبافد. وقتی وارد گود شدی و گرماگرم کشتیگرفتنی دیگر به فکر بحثکردن دربارۀ کشتیگرفتن نیستی. دیگر انتزاعی و تجریدی فکر نمیکنی. ع×ر×ق میریزی و کشتی میگیری. نفس بازی میشوی. جوهر زندگی هم همین است. هر کس هر موضع اخلاقی و فکری که میخواهد، بگیرد یا داشته باشد. مهم این است که عین بازی و واقعیت بازی بشود.»[/HEADING] بازی نوشتن جدی است. [HEADING=1][B]بهترین نوع افراط[/B][/HEADING] [IMG alt="تلاش برای نوشتن"]https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-21.jpg[/IMG] خب، اول بگذارید با یک ضربالمثل دستمالیشده کارمان را شروع کنیم: [B]بالزاک[/B] گفت ادبیات یعنی کار. و خودش در عمل به این حرف پایبند بود. میگویند بالزام از نیمۀ شب آغاز به کار میکرد، و پانزده تا هجده ساعت چیز مینوشت؛ و البته خیلی زود از پا درآمد و در پنجاه و یک سالگی ریق رحمت را سر کشید. اما نترسید، نوشتن کسی را نمیکشد. همین که در طول ساعات شبانهروز، وقت و بیوقت چیزکی قلمی کنید کافی است. افراط در تمرین مهارتی که دوست داریم میتواند یکی از هوشمندانهترین کارهایی باشد که در تمام عمرمان میکنیم. زیادهروی در نوشتن توان و شجاعت ما را برای نوشتن از چیزهایی در سر میپرورانیم بیشتر میکند. افراطی نوشتن یعنی توی حمام و دستشویی و مترو هم در حال نوشتن باشیم! [HEADING=1][B]پس از نوشتن نسوزان[/B][/HEADING] [IMG alt="نگهداری از نوشته ها"]https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-22-2.jpg[/IMG] من که دلم نمیآید حتی بیارزشترین و مغشوشترین نوشتههایم را دور بریزم. به خاطر همین یکی از اتاقهای دفتر کارم پر از کاغذ پارههای بیارزش است. (البته اصطلاح بیارزش را جلوی شما به کار میبرم، وگرنه در خلوت خودم قربان دست و پای بلورین چرکنویسهایم میروم! پنداری سندی تاریخیاند. این میل آشغال جمعکنی در پدر و پدربزرگ من هم بود؛ لابد با این توجیه: هر چیز که خوار آید، روزی به کار آید.) خاصیت نگهداری از نوشتههای قدیمی این است که با مرور آنها پس از مدت معینی میتوان به نتایج جالبی درباره گذشته و سیر افکار خودمان برسیم. ضمن اینکه بعدها ممکن است ببینید بعضی همین کاغذپارهها میتواند مادۀ خام نوشتن یادداشت و جستار و داستان باشد؛ البته این به سطح مهارت شما در کرهگرفتن از آب بستگی دارد. باری، ماجرا فقط دربارۀ کاغذها نیست. من تمام چیزایی که با رایانه تایپ میکنم را هم بهدقت آرشیو میکنم. معمولاً تمام روزنوشتههای هر فصل را توی یک فایل مینویسم و همین باعث شده نوشتههایم بهتر و سادهتر طبقهبندی شود. لذت این کار در این است که مثلاً همین الان میتوانم بروم ببین در دو، سه یا چهارسال قبل در چنین روزی چه چیزهایی در سرم میگذشته. در تصویر زیر آرشیو ارتکابات من در سالهای اخیر را ببینید: [IMG alt="روزنوشتههای شاهین کلانتری"]https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/%D8%B1%D9%88%D8%B2%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B4%D8%A7%D9%87%DB%8C%D9%86-%DA%A9%D9%84%D8%A7%D9%86%D8%AA%D8%B1%DB%8C.jpg[/IMG] معمولاً نوشتههای هر فصل بیش از صد هزار کلمه است. ممکن است بنا به هر دلیلی -ازجمله فضولی اطرافیان- حس کنید جای امنی برای نگهداری از نوشتههایتان ندارید. پیشنهاد من این است که به جای دورریختن نوشتههایتان فکری به حال اطرافیانتان بکنید. [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
✍25 نکته کاربردی درباره اصول نویسندگی ✍
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین