انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
✍25 نکته کاربردی درباره اصول نویسندگی ✍
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="HELMET" data-source="post: 71138" data-attributes="member: 1049"><p><h2><strong>ده کلمه مورد علاقه شما چیست؟</strong></h2><p><img src="https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-12.jpg" alt="عشق به کلمه و کلمات" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p>این قطعۀ زیبا از <strong>ادوادردو گالهآنو</strong> را با هم بخوانیم:</p><p></p><h4>«اِلِنا بییاگرا خواب دید شاعرها به خانۀ کلمات میآمدند. کلمات، که در بطریهای شیشهای نگهداری میشدند، منتظر شاعرها بودند، دیوانهوار میل داشتند برگزیده شوند و خود را به آنها عرضه میکردند: کلمات به شاعرها التماس میکردند که آنها را نگاه کنند، که آنها را بو بکشند، که آنها لمس کنند، که آنها را بلیسند. شاعرها بطریها را باز میکردند، کلمات را با انگشت امتحان میکردند و آن وقت یا لب خود را میلیسیدند یا بینیشان را جمع میکردند، شاعران به دنبال کلماتی بودند که نمیشناختند، و به دنبال کلماتی بودند که میشناختند و گم کرده بودند.</h4><h4>در خانۀ کلمات میزی پر از رنگ وجود داشت. در دیسهای بزرگی رنگها خود را عرضه میکردند و هر شاعر از رنگی که لازم داشت برمیداشت. زرد لیمویی یا زرد خورشیدی، آبی دریا یا آبی دودی، قرمز لاکی، قرمز سرخ، قرمز شرابی…» (کتاب دلبستگیها، ترجمۀ نازنین نوذری)</h4><p>تابهحال فکر کردهاید که کلمات موردعلاقه شما چه کلماتی هستند؟</p><p></p><p>فکر کردن به واژگان محبوبمان و نوشتن دربارۀ آنها میتواند موتور خلاقیت ما را روشن کند.</p><p></p><p>این کار ساده و لذتبخش را اینگونه انجام دهید: همین الان یک کاغذ بردارید و ده کلمه موردعلاقهتان را بنویسید؛ سپس بگویید که چرا این کلمات را دوست داری؟ این کلمات چه مفاهیم و خاطراتی را برای شما تداعی میکنند؟</p><p></p><p>میتوانید هر چند وقت یکبار فهرست کلماتتان را مرور کنید و ببیند نظرتان درباره این کلمهها تغییر کرده یا نه. گاهی واژههای دیگری را جایگزین واژههای قبلی کنید.</p><p></p><p><strong>یک پیشنهاد دیگر:</strong> دربارۀ هر کلمه یک یادداشت یا داستان بنویسید.</p><p></p><h3><strong>تیتربازی</strong></h3><p><img src="https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-13-1.jpg" alt="برای کت دکمه دوختن" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p>تیتر یا عنوان تأثیر بسیاری روی موفقیت یک متن دارد؛ میتوان گفت بخش زیادی از مسئولیت جلب توجه خواننده به عهدۀ عنوان است. گاهی یک تیتر نامناسب و بیرمق ممکن است منجر به دفن نوشتهای ارزشمند شود.</p><p></p><p>سرمایه گذاری روی مهارت تیترنویسی یکی از هوشمندانهترین تصمیمهای یک نویسنده و تولیدکننده حرفهای محتوا حرفهای است.</p><p></p><p>حتی عناوین خوب و خلاقانه میتواند در ایدهیابی به شما کمک کند:</p><p></p><p>دوست دارید کتاب بنویسید و ایده ندارید؟</p><p></p><p>از عنوان شروع کنید.</p><p></p><p>یک عالمه عنوان بنویسید تا در نهایت یکی را انتخاب کنید. بعضی عناوین انگیزه و اشتیاق شما برای نوشتن یک کتاب را چند برابر میکنند.</p><p></p><p>میخواهید محتوا تولید کنید؟</p><p></p><p>یک دفترچه را به تیترهای مختلف اختصاص بدهید و پیش از هر کاری تیتر مطالبی که دوست دارید بنویسید را یادداشت کنید.</p><p></p><p>شاید در ابتدا هیچ ایدهای برای نوشتن دربارۀ تیترهایتان نداشته باشید. اما نگران نباشید. با نوشتن عناوین به ناخودآگاه خودتان فرمان میدهید تا برای دکمهای که پیدا کردهاید کت بدوزد.</p><p></p><p><strong>بارنابی کُنراد</strong> میگوید:</p><p></p><p></p><p>تیتربازی تمرینی برای تسلط بر این هنر است.</p><p></p><p><strong>+</strong></p><p></p><p>اسم کنجکاویبرانگیز این کتاب را ببینید، شاید برایتان الهامبخش باشد:</p><p></p><h4><img src="https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/%D8%AA%D8%A7-%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87.jpg" alt="تا-طلاق-نگرفتند-کتاب-ننوشتند-فردین-علیخواه" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></h4><h4><strong>کپیرایتینگ خلاقانه در نوشتن عنوان یک کتاب</strong></h4><h4>کپیرایتینگ فقط برای خدمات و کالاهای تجاری نیست. برای ترویج کالاهای فرهنگی یا امور خیریه هم به کپیرایتینگ نیاز داریم.</h4><h4>تو بازار نشر دنیا، ناشرها دقت زیادی رو عناوین کتابها دارن. گاهی یک عنوان خوب، سرنوشت یک کتاب رو به کلی تغییر میده.</h4><h4>یکی از دلایل پرفروش شدن خیلی از کتابها، عنوان جذاب اونهاست.</h4><h4>کتابی که تصویر جلدش رو میبینید عنوان کنجکاوی برانگیزی داره؛ و میتونه منبع الهام کپیرایترها و تولیدکنندگان محتوا باشه. (<a href="https://www.instagram.com/mohtavatim" target="_blank">+</a>)</h4><p></p><h2><strong>ایجاد نظم نوشتن با یک روش کاربردی</strong></h2><p><img src="https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-14.jpg" alt="نظم و عادت نوشتن-عادت نویسندگی" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p>احساس میکنید وقتی برای نوشتن ندارید؟</p><p></p><p>باید تصورتان را دربارۀ زمان عوض کنید، تسلط بر مهارت مدیریت زمان برای یک نویسنده حیاتی است؛ اما نیاز نیست کار عجیب و غریبی بکنید.</p><p></p><p>اگر واقعاً شیفتۀ نویسندگی هستید برای نوشتن وقت بدزدید. بله، دزدی در روز روشن!</p><p></p><p>در میان تمام کارها به دنبال اندک فرصتی باشید که میتوان آن را صرف نوشتن چند جملۀ تازه کرد. همین برای ایجاد نظم نوشتن کفایت میکند.</p><p></p><p></p><p>اما در عمل شاید نتوانید مانند ترالاپ یا برخی نویسندههای دیگر بنویسید. پس باید دنبال راه و روش مناسبتری باشیم:</p><p></p><p>یک الگوی کاربردی:</p><p></p><h4>برنامۀ نویسندگیتان را در سه سطح تنظیم کنید:</h4><h4>خرد: ۵ دقیقه یا ۵ خط (یا ۵۰ کلمه)</h4><h4>خوب: ۲۵ دقیقه یا ۳ صفحه (۵۰۰ کلمه)</h4><h4>عالی: ۹۰ دقیقه یا ۱۰ صفحه (۲۰۰۰ کلمه)</h4><h4>هر روز هر سه این گزینهها را همیشه پیش چشم داشته باشید، و بسته به توان و انرژیتان یکی از گزینهها را برای انجام دادن انتخاب کنید.</h4><h4>فقط مهمترین نکته موفقیت با این شیوه را از یاد نبرید: حالت خرد درست به اندازۀ حالت عالی اهمیت و ارزش دارد. در اصل این عادت خرد است که ضامن تبدیل شدن نوشتن به یک عادت روزانه است. پس همیشه پس از انجام آن حس پیروزی کنید. هیچ گاه عذاب وجدان نداشته باشید که چرا چند روز است که فقط در سطح خرد ماندهاید. گاهی اوقات برای تجدید قوای نوشتاریمان باید به عادتهای ریز بسنده کنیم. همیشه نمیتوان کارهای خرکی کرد.</h4><h4>پس خودتان را نیازاید و برای خودتان حکم صادر نکنید که من هر روز تحت هر شریطی مثل آنتونی ترالاپ سر فلان ساعت چند هزار کلمه مینویسم. این شیوه اشتباه است و ممکن است پس از چند بار شکست اعتماد به نفس شما را نابود کند و باعث شود دیگر سراغ نوشتن را نگیرید.</h4><h4>اما نکته جالب اینجاست، وقتی هر سه گزینه را در پیش رو دارید، بسیاری از روزها حس جالبی از رقابت و بازی در شما شکل میگیرد. میبینید بعد از پنج دقیقه نوشتن دلتان میخواهد کمی دیگر بنویسید و به سطح متوسط برسید؛ نور علی نور. اما اگر هم نرسیدید فدای سرتان. مهم حفظ ریزترین شکل عادت نوشتن است.</h4><h4>اگر در طول ماه دو سه نشست نوشتاری عالی هم داشته باشید کافی است.</h4><h4>من این ایدۀ درجهیک را از <strong>استفان گایز</strong> وام گرفتهام. امتحان کنید. فرایند عادتسازی شما برای همیشه دگرگون خواهد شد.</h4><p>اگر از این الگو پیروی کنید حتی آغاز جنگ جهان سوم هم تأثیری روی برنامه نویسندگی شما نخواهد داشت.</p><p></p><p>نظم فیزیکی به نظم ذهنی هم منجر میشود و بهمرورزمان بهترین ایدهها را به ارمغان میآورد.</p><p></p><h2><strong>با چی بنویسیم؟</strong></h2><p><img src="https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-15.jpg" alt="ابزار مناسب نوشتن" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p>روی کاغذ بنویسیم؛ با کامپیوتر تایپ کنیم؛ یا توی موبایل بنویسیم؟ کدام بهتر و موثرتر است؟ آیا اینها با هم فرق میکنند؟ آیا الزماً باید ابزاری را انتخاب کنیم که راحتتر است؟</p><p></p><p>در پاسخ به این سوالات چیزهای مختلفی میتوان گفت.</p><p></p><p><strong>سعید عقیقی</strong> در کتاب «داستان گویی در فیلم کوتاه» مینویسد:</p><p></p><h4>«آنچه نویسنده و مشخصا فیلمنامهنویس را نجات میدهد نظم است. او در هر زمینهای میتواند کاملاً بینظم باشد. اما بهتر است نظم نوشتن را بپذیرد. وقتی برای نوشتن هر ایدهای فرصت را غنیمت میشماریم، داریم به مرحلۀ یافتنِ ایدۀ جادویی نزدیک میشویم. خوشبختانه پیشرفت تکنولوژی به ما کمک کرده تا بتوانیم با استفاده از یک یا چند دگمه از صفحۀ گوشیهایمان همچون دفترچه یادداشت استفاده کنیم، اما حواسمان باشد که کمترین اتفاقی برای گوشی، همه چیز را بر باد میدهد. اگر ایدههایمان را واقعاً دوست داریم و گمان میکنیم از آنها فیلمنامۀ به درد بخوری درمیآید، و اگر به حقیقت عاشق سینما هستیم، همراه داشتنِ دفترچهای کوچک و قلمی کنار ان، کمترین کاریست که میتوانیم برای عشقمان بکنیم. پس به قیمت عشق، میتوانیم پرسش بسیاری از دوستان شناخته و ناشناختۀ شبکههای اجتماعی، و پیامهای پیش پاافتاده را بیپاسخ بگذاریم و به عشقمان بپردازیم. نهایتِ فرضِ دیگران دربارۀ شما این خواهد بود که متکبر و بیتوجهاید. اما کسی نمیداند که در آن لحظه به سراغ چه رویداد مهمی رفتهاید و در نبرد با خودتان فقط و فقط نیازمند تنهایی و دانایی و خویش هستید.»</h4><p>من این پاره از کتاب را نقل کردم تا علاوه بر نکتهای که دربارۀ ابزار کار دارد به سایر نکات مهم آن نیز توجه کنیم.</p><p></p><p>اما دربارۀ ابزار: ممکن است شما بگویید با نوشتن در برخی اپلیکیشنها حتی در صورت نابودی موبایلمان، نوشتههایمان قابل بازیابی است و فقط کافی است شماره یا ایمیلمان را وارد کنیم و از نو وارد پروفایل خودمان در آن برنامه بشویم. بله این درست، اصلاً مگر دفترچه کاغذی کاملاً دور از گزند است؟ ممکن است گم شود، بسوزد، همراه با لباس شما در ماشین لباسشویی شسته شود.</p><p></p><p>ولی نکتۀ اصلی اینحاست: گوشی موبایل ابزار حواسپرتی است. برای من صد بار پیش آمده که موبایلم را باز کردهام تا ایدهای را ثبت کنم اما دیدهایم پیام تازهای دارم، و چنان درگیر پیام تازه و سیار نوتیفیکیشنها شدهام که گاه ساعتها بعد فهمیدهام که گوشی را برداشته بودم تا ایدهای را ثبت کنم.</p><p></p><p>حالا این دربارۀ ثبت ایده است. گوشی برای نوشتن اصل متن فاجعه است. داری یک صحنه از داستانت را مینویسی ناگهان شوهر عمهات زنگ میزند که بجنب فلان جا وام کمبهره میدهند. نتیجه روشن است. احتمالا به فکر چک ضمانت و ضامن معتبر میفتی. عجالتاً گور بابای داستان!</p><p></p><p>خب، با این حساب روی گوشی را خط میکشیم. گوشی فقط به کار کپشننوییسی و استوری هوا کردن میخورد. تازه کپشن و استوری درستودرمان را هم بهتر است که اول روی کاغذ یا توی کامپیوتر بپزیم.</p><p></p><p>میماند انتخاب بین کاغذ و کامپیوتر.</p><p></p><p>نظرم من این است که نویسندۀ حرفهای به هر دو نیاز دارد.</p><p></p><p>من از آن دست از افراد متعصب نیستم که روی یکی از اینها پافشاری کنم. هر روز هم با قلم و کاغذ مینویسم هم با لپتاپ تایپ میکنم. از هر دو هم به شکل متفاوتی لذت میبرم.</p><p></p><p>نویسندۀ حرفهای ناگزیر از تایپ است، چرا که با جابجا کردن سریع جملات و پاراگرافهای متن کارای مهم و خلاقانهای میتوان کرد که روی کاغذ به سهولت امکانپذیر نیست. (البته که لازم نیست به خاطر سرعت کم تایپ خودتان را سرزنش کنید یا حتما تایپ ده انگشتی یاد بگیرید. البته که به یادگرفتنش میارزد. اما در هر صورت با کمی مداومت در تایپ سرعتتان خودبهخود بیشتر میشود.)</p><p></p><p>دربارۀ مزیت کار با کامپیوتر<strong> محمد قائد</strong> حرف جالبی دارد:</p><p></p><p>«اگر کامپیوتر نبود مجبور بودم اختراعش کنم. با دست واقعاً نمیشود این کارها را کرد، با دست جابهجا کردن پاراگرافها و کلمات در کتاب یا حتی متنی چند هزار کلمهای عملاً ناممکن است. به این میماند که بخواهی از تهران با دوچرخه به کرج بروی ناهار بخوری و برگردی. پیش از ورود کامپیوتر با قلمهای نوکمدادی مینوشتم و پاک میکردم و حرکت از نو…گاهی از متن پرینت میگیرم و دوباره پاراگرافها را جابهجا میکنم و دوباره پرینت میگیرم تا ببینم بهتر شده یا نه. کاری است پر زحمت و گیجکننده. در تحمل هر کسی نیست.» (<a href="https://madresenevisandegi.com/13959/%d9%86%d9%88%d8%b4%d8%aa%d9%86-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1-%d9%81%da%a9%d8%b1-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86/" target="_blank">+</a>)</p><p></p><p>میتوان گفت که نوشتن با هر ابزاری به خروجی متفاوتی منجر میشود. نوشتن یک فکر با قلم و کاغذ ممکن است با نوشتن همان فکر توسط کامپیوتر کاملاً متفاوت باشد؛ بنابراین بهتر است از ابزارهای گوناگون بهره بگیریم.</p><p></p><p>روش کار <strong>ماریو بارگاس یوسا</strong> جالب است:</p><p></p><h4>«اول با دست مینویسم. همیشه صبحها کار میکنم و در ساعات اولیۀ روز، همیشه با دست مینویسم. این ساعت زمانی است که خلاقیت من در اوج است. بیشتر از دو ساعت به این روش کار نمیکنم؛ چون دستانم خشک میشوند. سپس آن چیزهایی را که با دست نوشتهام تایپ میکنم و همینطورکه تایپ میکنم، تغییر هم ایجاد میکنم. این اولین مرحلۀ بازنویسی است؛ ولی همیشه چند خط را تایپ نمیکنم تا روز بعد، با تایپ آنچه از قبل نوشتهام، شروع کنم.»</h4></blockquote><p></p>
[QUOTE="HELMET, post: 71138, member: 1049"] [HEADING=1][B]ده کلمه مورد علاقه شما چیست؟[/B][/HEADING] [IMG alt="عشق به کلمه و کلمات"]https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-12.jpg[/IMG] این قطعۀ زیبا از [B]ادوادردو گالهآنو[/B] را با هم بخوانیم: [HEADING=3]«اِلِنا بییاگرا خواب دید شاعرها به خانۀ کلمات میآمدند. کلمات، که در بطریهای شیشهای نگهداری میشدند، منتظر شاعرها بودند، دیوانهوار میل داشتند برگزیده شوند و خود را به آنها عرضه میکردند: کلمات به شاعرها التماس میکردند که آنها را نگاه کنند، که آنها را بو بکشند، که آنها لمس کنند، که آنها را بلیسند. شاعرها بطریها را باز میکردند، کلمات را با انگشت امتحان میکردند و آن وقت یا لب خود را میلیسیدند یا بینیشان را جمع میکردند، شاعران به دنبال کلماتی بودند که نمیشناختند، و به دنبال کلماتی بودند که میشناختند و گم کرده بودند.[/HEADING] [HEADING=3]در خانۀ کلمات میزی پر از رنگ وجود داشت. در دیسهای بزرگی رنگها خود را عرضه میکردند و هر شاعر از رنگی که لازم داشت برمیداشت. زرد لیمویی یا زرد خورشیدی، آبی دریا یا آبی دودی، قرمز لاکی، قرمز سرخ، قرمز شرابی…» (کتاب دلبستگیها، ترجمۀ نازنین نوذری)[/HEADING] تابهحال فکر کردهاید که کلمات موردعلاقه شما چه کلماتی هستند؟ فکر کردن به واژگان محبوبمان و نوشتن دربارۀ آنها میتواند موتور خلاقیت ما را روشن کند. این کار ساده و لذتبخش را اینگونه انجام دهید: همین الان یک کاغذ بردارید و ده کلمه موردعلاقهتان را بنویسید؛ سپس بگویید که چرا این کلمات را دوست داری؟ این کلمات چه مفاهیم و خاطراتی را برای شما تداعی میکنند؟ میتوانید هر چند وقت یکبار فهرست کلماتتان را مرور کنید و ببیند نظرتان درباره این کلمهها تغییر کرده یا نه. گاهی واژههای دیگری را جایگزین واژههای قبلی کنید. [B]یک پیشنهاد دیگر:[/B] دربارۀ هر کلمه یک یادداشت یا داستان بنویسید. [HEADING=2][B]تیتربازی[/B][/HEADING] [IMG alt="برای کت دکمه دوختن"]https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-13-1.jpg[/IMG] تیتر یا عنوان تأثیر بسیاری روی موفقیت یک متن دارد؛ میتوان گفت بخش زیادی از مسئولیت جلب توجه خواننده به عهدۀ عنوان است. گاهی یک تیتر نامناسب و بیرمق ممکن است منجر به دفن نوشتهای ارزشمند شود. سرمایه گذاری روی مهارت تیترنویسی یکی از هوشمندانهترین تصمیمهای یک نویسنده و تولیدکننده حرفهای محتوا حرفهای است. حتی عناوین خوب و خلاقانه میتواند در ایدهیابی به شما کمک کند: دوست دارید کتاب بنویسید و ایده ندارید؟ از عنوان شروع کنید. یک عالمه عنوان بنویسید تا در نهایت یکی را انتخاب کنید. بعضی عناوین انگیزه و اشتیاق شما برای نوشتن یک کتاب را چند برابر میکنند. میخواهید محتوا تولید کنید؟ یک دفترچه را به تیترهای مختلف اختصاص بدهید و پیش از هر کاری تیتر مطالبی که دوست دارید بنویسید را یادداشت کنید. شاید در ابتدا هیچ ایدهای برای نوشتن دربارۀ تیترهایتان نداشته باشید. اما نگران نباشید. با نوشتن عناوین به ناخودآگاه خودتان فرمان میدهید تا برای دکمهای که پیدا کردهاید کت بدوزد. [B]بارنابی کُنراد[/B] میگوید: تیتربازی تمرینی برای تسلط بر این هنر است. [B]+[/B] اسم کنجکاویبرانگیز این کتاب را ببینید، شاید برایتان الهامبخش باشد: [HEADING=3][IMG alt="تا-طلاق-نگرفتند-کتاب-ننوشتند-فردین-علیخواه"]https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/%D8%AA%D8%A7-%D8%B7%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%86%DA%AF%D8%B1%D9%81%D8%AA%D9%86%D8%AF-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%86%D9%86%D9%88%D8%B4%D8%AA%D9%86%D8%AF-%D9%81%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87.jpg[/IMG][/HEADING] [HEADING=3][B]کپیرایتینگ خلاقانه در نوشتن عنوان یک کتاب[/B][/HEADING] [HEADING=3]کپیرایتینگ فقط برای خدمات و کالاهای تجاری نیست. برای ترویج کالاهای فرهنگی یا امور خیریه هم به کپیرایتینگ نیاز داریم.[/HEADING] [HEADING=3]تو بازار نشر دنیا، ناشرها دقت زیادی رو عناوین کتابها دارن. گاهی یک عنوان خوب، سرنوشت یک کتاب رو به کلی تغییر میده.[/HEADING] [HEADING=3]یکی از دلایل پرفروش شدن خیلی از کتابها، عنوان جذاب اونهاست.[/HEADING] [HEADING=3]کتابی که تصویر جلدش رو میبینید عنوان کنجکاوی برانگیزی داره؛ و میتونه منبع الهام کپیرایترها و تولیدکنندگان محتوا باشه. ([URL='https://www.instagram.com/mohtavatim']+[/URL])[/HEADING] [HEADING=1][B]ایجاد نظم نوشتن با یک روش کاربردی[/B][/HEADING] [IMG alt="نظم و عادت نوشتن-عادت نویسندگی"]https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-14.jpg[/IMG] احساس میکنید وقتی برای نوشتن ندارید؟ باید تصورتان را دربارۀ زمان عوض کنید، تسلط بر مهارت مدیریت زمان برای یک نویسنده حیاتی است؛ اما نیاز نیست کار عجیب و غریبی بکنید. اگر واقعاً شیفتۀ نویسندگی هستید برای نوشتن وقت بدزدید. بله، دزدی در روز روشن! در میان تمام کارها به دنبال اندک فرصتی باشید که میتوان آن را صرف نوشتن چند جملۀ تازه کرد. همین برای ایجاد نظم نوشتن کفایت میکند. اما در عمل شاید نتوانید مانند ترالاپ یا برخی نویسندههای دیگر بنویسید. پس باید دنبال راه و روش مناسبتری باشیم: یک الگوی کاربردی: [HEADING=3]برنامۀ نویسندگیتان را در سه سطح تنظیم کنید:[/HEADING] [HEADING=3]خرد: ۵ دقیقه یا ۵ خط (یا ۵۰ کلمه)[/HEADING] [HEADING=3]خوب: ۲۵ دقیقه یا ۳ صفحه (۵۰۰ کلمه)[/HEADING] [HEADING=3]عالی: ۹۰ دقیقه یا ۱۰ صفحه (۲۰۰۰ کلمه)[/HEADING] [HEADING=3]هر روز هر سه این گزینهها را همیشه پیش چشم داشته باشید، و بسته به توان و انرژیتان یکی از گزینهها را برای انجام دادن انتخاب کنید.[/HEADING] [HEADING=3]فقط مهمترین نکته موفقیت با این شیوه را از یاد نبرید: حالت خرد درست به اندازۀ حالت عالی اهمیت و ارزش دارد. در اصل این عادت خرد است که ضامن تبدیل شدن نوشتن به یک عادت روزانه است. پس همیشه پس از انجام آن حس پیروزی کنید. هیچ گاه عذاب وجدان نداشته باشید که چرا چند روز است که فقط در سطح خرد ماندهاید. گاهی اوقات برای تجدید قوای نوشتاریمان باید به عادتهای ریز بسنده کنیم. همیشه نمیتوان کارهای خرکی کرد.[/HEADING] [HEADING=3]پس خودتان را نیازاید و برای خودتان حکم صادر نکنید که من هر روز تحت هر شریطی مثل آنتونی ترالاپ سر فلان ساعت چند هزار کلمه مینویسم. این شیوه اشتباه است و ممکن است پس از چند بار شکست اعتماد به نفس شما را نابود کند و باعث شود دیگر سراغ نوشتن را نگیرید.[/HEADING] [HEADING=3]اما نکته جالب اینجاست، وقتی هر سه گزینه را در پیش رو دارید، بسیاری از روزها حس جالبی از رقابت و بازی در شما شکل میگیرد. میبینید بعد از پنج دقیقه نوشتن دلتان میخواهد کمی دیگر بنویسید و به سطح متوسط برسید؛ نور علی نور. اما اگر هم نرسیدید فدای سرتان. مهم حفظ ریزترین شکل عادت نوشتن است.[/HEADING] [HEADING=3]اگر در طول ماه دو سه نشست نوشتاری عالی هم داشته باشید کافی است.[/HEADING] [HEADING=3]من این ایدۀ درجهیک را از [B]استفان گایز[/B] وام گرفتهام. امتحان کنید. فرایند عادتسازی شما برای همیشه دگرگون خواهد شد.[/HEADING] اگر از این الگو پیروی کنید حتی آغاز جنگ جهان سوم هم تأثیری روی برنامه نویسندگی شما نخواهد داشت. نظم فیزیکی به نظم ذهنی هم منجر میشود و بهمرورزمان بهترین ایدهها را به ارمغان میآورد. [HEADING=1][B]با چی بنویسیم؟[/B][/HEADING] [IMG alt="ابزار مناسب نوشتن"]https://shahinkalantari.com/wp-content/uploads/shahin-kalantari-cartoon-15.jpg[/IMG] روی کاغذ بنویسیم؛ با کامپیوتر تایپ کنیم؛ یا توی موبایل بنویسیم؟ کدام بهتر و موثرتر است؟ آیا اینها با هم فرق میکنند؟ آیا الزماً باید ابزاری را انتخاب کنیم که راحتتر است؟ در پاسخ به این سوالات چیزهای مختلفی میتوان گفت. [B]سعید عقیقی[/B] در کتاب «داستان گویی در فیلم کوتاه» مینویسد: [HEADING=3]«آنچه نویسنده و مشخصا فیلمنامهنویس را نجات میدهد نظم است. او در هر زمینهای میتواند کاملاً بینظم باشد. اما بهتر است نظم نوشتن را بپذیرد. وقتی برای نوشتن هر ایدهای فرصت را غنیمت میشماریم، داریم به مرحلۀ یافتنِ ایدۀ جادویی نزدیک میشویم. خوشبختانه پیشرفت تکنولوژی به ما کمک کرده تا بتوانیم با استفاده از یک یا چند دگمه از صفحۀ گوشیهایمان همچون دفترچه یادداشت استفاده کنیم، اما حواسمان باشد که کمترین اتفاقی برای گوشی، همه چیز را بر باد میدهد. اگر ایدههایمان را واقعاً دوست داریم و گمان میکنیم از آنها فیلمنامۀ به درد بخوری درمیآید، و اگر به حقیقت عاشق سینما هستیم، همراه داشتنِ دفترچهای کوچک و قلمی کنار ان، کمترین کاریست که میتوانیم برای عشقمان بکنیم. پس به قیمت عشق، میتوانیم پرسش بسیاری از دوستان شناخته و ناشناختۀ شبکههای اجتماعی، و پیامهای پیش پاافتاده را بیپاسخ بگذاریم و به عشقمان بپردازیم. نهایتِ فرضِ دیگران دربارۀ شما این خواهد بود که متکبر و بیتوجهاید. اما کسی نمیداند که در آن لحظه به سراغ چه رویداد مهمی رفتهاید و در نبرد با خودتان فقط و فقط نیازمند تنهایی و دانایی و خویش هستید.»[/HEADING] من این پاره از کتاب را نقل کردم تا علاوه بر نکتهای که دربارۀ ابزار کار دارد به سایر نکات مهم آن نیز توجه کنیم. اما دربارۀ ابزار: ممکن است شما بگویید با نوشتن در برخی اپلیکیشنها حتی در صورت نابودی موبایلمان، نوشتههایمان قابل بازیابی است و فقط کافی است شماره یا ایمیلمان را وارد کنیم و از نو وارد پروفایل خودمان در آن برنامه بشویم. بله این درست، اصلاً مگر دفترچه کاغذی کاملاً دور از گزند است؟ ممکن است گم شود، بسوزد، همراه با لباس شما در ماشین لباسشویی شسته شود. ولی نکتۀ اصلی اینحاست: گوشی موبایل ابزار حواسپرتی است. برای من صد بار پیش آمده که موبایلم را باز کردهام تا ایدهای را ثبت کنم اما دیدهایم پیام تازهای دارم، و چنان درگیر پیام تازه و سیار نوتیفیکیشنها شدهام که گاه ساعتها بعد فهمیدهام که گوشی را برداشته بودم تا ایدهای را ثبت کنم. حالا این دربارۀ ثبت ایده است. گوشی برای نوشتن اصل متن فاجعه است. داری یک صحنه از داستانت را مینویسی ناگهان شوهر عمهات زنگ میزند که بجنب فلان جا وام کمبهره میدهند. نتیجه روشن است. احتمالا به فکر چک ضمانت و ضامن معتبر میفتی. عجالتاً گور بابای داستان! خب، با این حساب روی گوشی را خط میکشیم. گوشی فقط به کار کپشننوییسی و استوری هوا کردن میخورد. تازه کپشن و استوری درستودرمان را هم بهتر است که اول روی کاغذ یا توی کامپیوتر بپزیم. میماند انتخاب بین کاغذ و کامپیوتر. نظرم من این است که نویسندۀ حرفهای به هر دو نیاز دارد. من از آن دست از افراد متعصب نیستم که روی یکی از اینها پافشاری کنم. هر روز هم با قلم و کاغذ مینویسم هم با لپتاپ تایپ میکنم. از هر دو هم به شکل متفاوتی لذت میبرم. نویسندۀ حرفهای ناگزیر از تایپ است، چرا که با جابجا کردن سریع جملات و پاراگرافهای متن کارای مهم و خلاقانهای میتوان کرد که روی کاغذ به سهولت امکانپذیر نیست. (البته که لازم نیست به خاطر سرعت کم تایپ خودتان را سرزنش کنید یا حتما تایپ ده انگشتی یاد بگیرید. البته که به یادگرفتنش میارزد. اما در هر صورت با کمی مداومت در تایپ سرعتتان خودبهخود بیشتر میشود.) دربارۀ مزیت کار با کامپیوتر[B] محمد قائد[/B] حرف جالبی دارد: «اگر کامپیوتر نبود مجبور بودم اختراعش کنم. با دست واقعاً نمیشود این کارها را کرد، با دست جابهجا کردن پاراگرافها و کلمات در کتاب یا حتی متنی چند هزار کلمهای عملاً ناممکن است. به این میماند که بخواهی از تهران با دوچرخه به کرج بروی ناهار بخوری و برگردی. پیش از ورود کامپیوتر با قلمهای نوکمدادی مینوشتم و پاک میکردم و حرکت از نو…گاهی از متن پرینت میگیرم و دوباره پاراگرافها را جابهجا میکنم و دوباره پرینت میگیرم تا ببینم بهتر شده یا نه. کاری است پر زحمت و گیجکننده. در تحمل هر کسی نیست.» ([URL='https://madresenevisandegi.com/13959/%d9%86%d9%88%d8%b4%d8%aa%d9%86-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%db%8c-%d8%a8%d9%87%d8%aa%d8%b1-%d9%81%da%a9%d8%b1-%da%a9%d8%b1%d8%af%d9%86/']+[/URL]) میتوان گفت که نوشتن با هر ابزاری به خروجی متفاوتی منجر میشود. نوشتن یک فکر با قلم و کاغذ ممکن است با نوشتن همان فکر توسط کامپیوتر کاملاً متفاوت باشد؛ بنابراین بهتر است از ابزارهای گوناگون بهره بگیریم. روش کار [B]ماریو بارگاس یوسا[/B] جالب است: [HEADING=3]«اول با دست مینویسم. همیشه صبحها کار میکنم و در ساعات اولیۀ روز، همیشه با دست مینویسم. این ساعت زمانی است که خلاقیت من در اوج است. بیشتر از دو ساعت به این روش کار نمیکنم؛ چون دستانم خشک میشوند. سپس آن چیزهایی را که با دست نوشتهام تایپ میکنم و همینطورکه تایپ میکنم، تغییر هم ایجاد میکنم. این اولین مرحلۀ بازنویسی است؛ ولی همیشه چند خط را تایپ نمیکنم تا روز بعد، با تایپ آنچه از قبل نوشتهام، شروع کنم.»[/HEADING] [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
مطالب آموزش نویسندگی
✍25 نکته کاربردی درباره اصول نویسندگی ✍
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین