انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
امور فرهنگی
ادبیات
متفرقه ادبیات
کتاب دفترچهها | آلبرکامو
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote=". MaHta ." data-source="post: 60101" data-attributes="member: 777"><p><strong><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">جملات برگزیدهی کتاب دفترچهها:</span></span></strong></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'"><strong>- </strong>آدمى که فهمیده براى زندگىکردن، باید ثروتمند باشد، همهى تلاشش را براى به دست آوردن ثروت به خرج مىدهد، موفق به کسب آن مىشود، خوشبخت زندگى مىکند و خوشبخت مىمیرد.</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">- این خودپرستى عجیب آدمها که بقیهى چیزها را رها مىکنند و مىخواهند باور داشته باشند در پى به دست آوردن حقیقتاند، حال آنکه از این دنیا، عشق را مىطلبند.</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">- این که فرد بخواهد به دیگران بفهماند از همه برتر است، بیآنکه براى این کار آدم برترى باشد، ثابتکردنش کار دشوارى است. و برترى حقیقى ...</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">- انسان صبح یا عصر دربارهى یک موضوع به طور یکسان فکر نمىکند. اما حقیقت در کدام یکى نهفته است، فکر شبانه یا روحیهى نیمروزى؟ دو پاسخ براى دو نژاد از آدمها.</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'"><strong>در بخشی از کتاب دفترچهها میخوانیم:</strong></span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">از این حیاطى که در آن سوى پنجره است، فقط دیوارهایش را مىبینم. و چند شاخ و برگى که روشنایى رویش روان است. بالاتر باز هم شاخ و برگهایى هستند. بالاتر خورشید است. و از همهى این حالت شادمانهى هواى بیرون که آدم احساسش مىکند، از همهى این شادىاى که در سراسر جهان پخش شده، من فقط سایههاى شاخ و برگها را مىبینم که روى پردههاى سفید درنوسانند. همچنین پنج پرتو خورشید را که با شکیبایى عطر علفهاى خشک شده را همهجا مىپراکنند. نسیمى مىوزد و به سایههاى روى پرده جان مىبخشد. کافى است ابرى خورشید را بپوشاند و بعد از رویش بگذرد تا سایهى زرد درخشانى روى این گلدان میموزا پدیدار شود. تنها همین روشنایى تازه پدیدار شده کافى است تا غرق در شادىاى نامشخص و گیجکننده شوم.</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">در این غار زندانىام و در برابر سایهى جهان تنها ماندهام. بعدازظهر روزى از ماه ژانویه. اما سرما در ژرفاى هوا باقى مانده. همهجا پرتوى از خورشید که همهچیز را با نوک ناخن مىخراشد و همزمان جامهى لبخندى ابدى به همهچیز مىپوشاند. من کى هستم و چه مىتوانم بکنم، جز اینکه وارد بازى شاخ و برگها و روشنایى شوم. پرتوى از خورشید شوم که سیگارم در آن مىسوزد و تبدیل به خاکستر مىشود، ملایمت و احساس پرشور و پنهانىاى شوم که پراکنده در هوا مىتوان تنفسش کرد. اگر بکوشم به خودم دست یابم، کاملا در عمق این روشنایى است. اگر هم بکوشم این طعم دلپذیرى را که راز جهان را فاش مىکند، مزهمزه کنم، خودم هستم که در ژرفاى جهان مىیابمش.</span></span></p><h2><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">فهرست مطالب کتاب</span></span></h2><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">یادداشت ناشر فرانسوى</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">یادداشت گزارنده</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">دفتر اول: فوریه 1942 مه 1935</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">بخش اول: سپتامبر 1937 مه 1935</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">بخش دوم: آوریل 1939 سپتامبر 1937</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">بخش سوم: فوریه 1942 آوریل 1939</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">دفتر دوم: مارس 1951 ژانویه 1942</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">بخش چهارم: سپتامبر 1945 ژانویه 1942</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">بخش پنجم: آوریل 1948 سپتامبر 1945</span></span></p><p><span style="font-size: 15px"><span style="font-family: 'Parastoo'">بخش ششم: مارس 1951 آوریل 1948</span></span></p></blockquote><p></p>
[QUOTE=". MaHta ., post: 60101, member: 777"] [B][SIZE=15px][FONT=Parastoo]جملات برگزیدهی کتاب دفترچهها:[/FONT][/SIZE][/B] [SIZE=15px][FONT=Parastoo][B]- [/B]آدمى که فهمیده براى زندگىکردن، باید ثروتمند باشد، همهى تلاشش را براى به دست آوردن ثروت به خرج مىدهد، موفق به کسب آن مىشود، خوشبخت زندگى مىکند و خوشبخت مىمیرد. - این خودپرستى عجیب آدمها که بقیهى چیزها را رها مىکنند و مىخواهند باور داشته باشند در پى به دست آوردن حقیقتاند، حال آنکه از این دنیا، عشق را مىطلبند. - این که فرد بخواهد به دیگران بفهماند از همه برتر است، بیآنکه براى این کار آدم برترى باشد، ثابتکردنش کار دشوارى است. و برترى حقیقى ... - انسان صبح یا عصر دربارهى یک موضوع به طور یکسان فکر نمىکند. اما حقیقت در کدام یکى نهفته است، فکر شبانه یا روحیهى نیمروزى؟ دو پاسخ براى دو نژاد از آدمها. [B]در بخشی از کتاب دفترچهها میخوانیم:[/B] از این حیاطى که در آن سوى پنجره است، فقط دیوارهایش را مىبینم. و چند شاخ و برگى که روشنایى رویش روان است. بالاتر باز هم شاخ و برگهایى هستند. بالاتر خورشید است. و از همهى این حالت شادمانهى هواى بیرون که آدم احساسش مىکند، از همهى این شادىاى که در سراسر جهان پخش شده، من فقط سایههاى شاخ و برگها را مىبینم که روى پردههاى سفید درنوسانند. همچنین پنج پرتو خورشید را که با شکیبایى عطر علفهاى خشک شده را همهجا مىپراکنند. نسیمى مىوزد و به سایههاى روى پرده جان مىبخشد. کافى است ابرى خورشید را بپوشاند و بعد از رویش بگذرد تا سایهى زرد درخشانى روى این گلدان میموزا پدیدار شود. تنها همین روشنایى تازه پدیدار شده کافى است تا غرق در شادىاى نامشخص و گیجکننده شوم. در این غار زندانىام و در برابر سایهى جهان تنها ماندهام. بعدازظهر روزى از ماه ژانویه. اما سرما در ژرفاى هوا باقى مانده. همهجا پرتوى از خورشید که همهچیز را با نوک ناخن مىخراشد و همزمان جامهى لبخندى ابدى به همهچیز مىپوشاند. من کى هستم و چه مىتوانم بکنم، جز اینکه وارد بازى شاخ و برگها و روشنایى شوم. پرتوى از خورشید شوم که سیگارم در آن مىسوزد و تبدیل به خاکستر مىشود، ملایمت و احساس پرشور و پنهانىاى شوم که پراکنده در هوا مىتوان تنفسش کرد. اگر بکوشم به خودم دست یابم، کاملا در عمق این روشنایى است. اگر هم بکوشم این طعم دلپذیرى را که راز جهان را فاش مىکند، مزهمزه کنم، خودم هستم که در ژرفاى جهان مىیابمش.[/FONT][/SIZE] [HEADING=1][SIZE=15px][FONT=Parastoo]فهرست مطالب کتاب[/FONT][/SIZE][/HEADING] [SIZE=15px][FONT=Parastoo]یادداشت ناشر فرانسوى یادداشت گزارنده دفتر اول: فوریه 1942 مه 1935 بخش اول: سپتامبر 1937 مه 1935 بخش دوم: آوریل 1939 سپتامبر 1937 بخش سوم: فوریه 1942 آوریل 1939 دفتر دوم: مارس 1951 ژانویه 1942 بخش چهارم: سپتامبر 1945 ژانویه 1942 بخش پنجم: آوریل 1948 سپتامبر 1945 بخش ششم: مارس 1951 آوریل 1948[/FONT][/SIZE] [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
امور فرهنگی
ادبیات
متفرقه ادبیات
کتاب دفترچهها | آلبرکامو
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین