انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
امور فرهنگی
سینما و تئاتر
نقد و بررسی سریال *شوق پرواز*
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote=".Mahdieh" data-source="post: 99047" data-attributes="member: 940"><p><strong>اما لحظات خوب و مستندی نیز در فیلم وجود داشت. بعد از پیدا شدن حلقۀ فیلمی از دوران تحصیل بابایی در امریکا در حالیکه چهار قسمت از سریال نیز پخش شده بود عوامل فیلم در مهر 1390 به ترکیه رفتند تا بر اساس این تصاویر برخی صحنههای امریکا را بازسازی کنند. همچنین است تصویر مستند محسن رضایی و درخواست او از عباس بابایی برای پشتیبانی از نیروهایش که در محاصرۀ عراق هستند، که متعاقباً خود بابایی به عنوان فرمانده در این عملیات هوایی شرکت میکند. در این سکانس برای نشان دادن تصویر محسن رضایی از یک حلقه فیلم مستند استفاده شده بود، هرچند که عوامل فیلم برای بازسازی صدای ضعیف آن فیلم مستند از جناب محسن رضایی خواستند تا آن مکالمه را تکرار کند.</strong></p><p><strong>دوران کودکی عباس تا حد زیادی خوب است و بازیگر آن نقش (علیرضا مظفری) بازی قابل تحسینی ارائه کرده است. ماجرای هواپیمای سمپاشی نیز هرچند از افزودنیهای فیلمنامه و مطابق الگوی فیلمهای هالیوودی است ولی قابل قبول از کار درآمده است.</strong></p><p><strong></strong></p><p><strong>اما ضعف عمدۀ این سریال از نبود یک فیلمنامهنویس متعهد است. نمیخواهم کسی را تخطئه کنم اما چرا گمان داریم که یک فیلمنامهنویس ورای زندگی خویش و آنچه بدان علاقه داشته و در زندگی به دنبال آن رفته است میتواند دربارۀ مسائل دیگری که بعضاً او در تقابل با آنها برآمده به کیفیت و خوبی مسائل محبوبش قلم بزند؟ آیا قصد عوامل فیلم این بوده تا در این مسیر جناب فرهاد توحیدی را که کار خود را با فیلمنامههایی چون مرد ع×و×ض×ی/ محمدرضا هنرمند (1376) و دنیا/ منوچهر مصیّری (1381) آغاز کرده را به یک باره متحول کنند؟ در این صورت باید گفت که جناب فرهاد توحیدی قبل از آنکه قدمی به سمت حق بردارد فیلم و فیلمنامه را به سمتی که خود میپندارد خواهد برد.</strong></p><p><strong></strong></p><p><strong>البته انتخاب آقای توحیدی توسط جناب مجید مجیدی صورت گرفته، و مجیدی خود مشاور هنری و اصطلاحاً دست راست تهیهکننده (نوروز بیگی) در این پروژه بوده است. او که کار خود را با حوزۀ هنری شروع کرد واضحاً پس از ساخت فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی ژست اپوزیسیون گرفت و از سال 1389 نیز در ساخت فیلم کودکی پیامبر(ص) فیلمنامه نویسانی را به کار دعوت کرد که نه تنها به نظام جمهوری اسلامی اعتقادی ندارند بلکه در ضدیت با آن فیلمهایی چون ما همه خوبیم/ بیژن میرباقری (1383) ساختهاند که با زبان سمبولیک قصد دارد اضمحلال جمهوری اسلامی را نشان دهد. چرا میخواهیم همه چیز را به طور حرفهای برگزار کنیم و تخصص را بر تعهد اولویت دهیم؟ الان که سال 1358 نیست که بگوییم ما فیلمساز یا فیلمنامهنویسانی که هم متعهد و هم متخصص باشند نداریم.</strong></p><p><strong></strong></p><p><strong>فرهاد توحیدی و دو همکار جوانش (حسین ترابنژاد، مهدی محمدنژادیان) در نزدیک کردن فیلمنامه به واقعیت، از عهده برنیامدهاند و در عوض تخیلات خود را داخل کردهاند. واضحاً تحقیقات آنها در خصوص شهید بابایی اندک بوده است. مطابق آنچه که در سایت این فیلم به نقل از مصاحبۀ ماهنامۀ سینما رسانه با ناصر دهقان مدیر عامل مؤسسه شاهد درج است جناب فرهاد توحیدی در عید فطر سال 1387 (مطابق با دهم مهر) کتباً استعفاء میدهد و مینویسد: «من در مورد این شخصیت و این آدم به بنبست رسیدم. اینقدر که این شخصیت عظیم و دستنایافتنی است... ما دربارة این آدم، به چیزهایی رسیدیم که اگر در فیلمنامه وارد کنیم، میگویند که اینها شعارزدگی است و دارند فیلم بازی میکنند. اگر داخل نکنیم که حق شهید را تضییع کردهایم».</strong></p><p><strong></strong></p><p><strong>این جملات نشان میدهد که اولاً زندگی و تفکرات جناب فرهاد توحیدی از حیات مبارک شهدا دور است. ثانیاً پس از تماشای فیلم متوجه میشویم که او برای آنکه به گمان خود به شعارزدگی نیفتد حق شهید بابایی را تضییع کرده است. به گونهای که بسیاری از تخیلات خود را به جای واقعیت در فیلمنامه گنجانده و از بسیاری از وقایع صرف نظر نموده است. جناب مجید مجیدی نیز به عنوان مدیر هنری فیلم، بدون اینکه فرصت تحقیقات از زندگی این شهید داشته باشد پیشنهادات زیادی به مجموعه داده که اکثراً پذیرفته شده است. چرا شهرت کسی همچون مجید مجیدی باعث میشود که ما واقعیات را مغفول بگذاریم و به تخیل و ذوقیات روی آوریم؟</strong></p></blockquote><p></p>
[QUOTE=".Mahdieh, post: 99047, member: 940"] [B]اما لحظات خوب و مستندی نیز در فیلم وجود داشت. بعد از پیدا شدن حلقۀ فیلمی از دوران تحصیل بابایی در امریکا در حالیکه چهار قسمت از سریال نیز پخش شده بود عوامل فیلم در مهر 1390 به ترکیه رفتند تا بر اساس این تصاویر برخی صحنههای امریکا را بازسازی کنند. همچنین است تصویر مستند محسن رضایی و درخواست او از عباس بابایی برای پشتیبانی از نیروهایش که در محاصرۀ عراق هستند، که متعاقباً خود بابایی به عنوان فرمانده در این عملیات هوایی شرکت میکند. در این سکانس برای نشان دادن تصویر محسن رضایی از یک حلقه فیلم مستند استفاده شده بود، هرچند که عوامل فیلم برای بازسازی صدای ضعیف آن فیلم مستند از جناب محسن رضایی خواستند تا آن مکالمه را تکرار کند. دوران کودکی عباس تا حد زیادی خوب است و بازیگر آن نقش (علیرضا مظفری) بازی قابل تحسینی ارائه کرده است. ماجرای هواپیمای سمپاشی نیز هرچند از افزودنیهای فیلمنامه و مطابق الگوی فیلمهای هالیوودی است ولی قابل قبول از کار درآمده است. اما ضعف عمدۀ این سریال از نبود یک فیلمنامهنویس متعهد است. نمیخواهم کسی را تخطئه کنم اما چرا گمان داریم که یک فیلمنامهنویس ورای زندگی خویش و آنچه بدان علاقه داشته و در زندگی به دنبال آن رفته است میتواند دربارۀ مسائل دیگری که بعضاً او در تقابل با آنها برآمده به کیفیت و خوبی مسائل محبوبش قلم بزند؟ آیا قصد عوامل فیلم این بوده تا در این مسیر جناب فرهاد توحیدی را که کار خود را با فیلمنامههایی چون مرد ع×و×ض×ی/ محمدرضا هنرمند (1376) و دنیا/ منوچهر مصیّری (1381) آغاز کرده را به یک باره متحول کنند؟ در این صورت باید گفت که جناب فرهاد توحیدی قبل از آنکه قدمی به سمت حق بردارد فیلم و فیلمنامه را به سمتی که خود میپندارد خواهد برد. البته انتخاب آقای توحیدی توسط جناب مجید مجیدی صورت گرفته، و مجیدی خود مشاور هنری و اصطلاحاً دست راست تهیهکننده (نوروز بیگی) در این پروژه بوده است. او که کار خود را با حوزۀ هنری شروع کرد واضحاً پس از ساخت فیلم تبلیغاتی میرحسین موسوی ژست اپوزیسیون گرفت و از سال 1389 نیز در ساخت فیلم کودکی پیامبر(ص) فیلمنامه نویسانی را به کار دعوت کرد که نه تنها به نظام جمهوری اسلامی اعتقادی ندارند بلکه در ضدیت با آن فیلمهایی چون ما همه خوبیم/ بیژن میرباقری (1383) ساختهاند که با زبان سمبولیک قصد دارد اضمحلال جمهوری اسلامی را نشان دهد. چرا میخواهیم همه چیز را به طور حرفهای برگزار کنیم و تخصص را بر تعهد اولویت دهیم؟ الان که سال 1358 نیست که بگوییم ما فیلمساز یا فیلمنامهنویسانی که هم متعهد و هم متخصص باشند نداریم. فرهاد توحیدی و دو همکار جوانش (حسین ترابنژاد، مهدی محمدنژادیان) در نزدیک کردن فیلمنامه به واقعیت، از عهده برنیامدهاند و در عوض تخیلات خود را داخل کردهاند. واضحاً تحقیقات آنها در خصوص شهید بابایی اندک بوده است. مطابق آنچه که در سایت این فیلم به نقل از مصاحبۀ ماهنامۀ سینما رسانه با ناصر دهقان مدیر عامل مؤسسه شاهد درج است جناب فرهاد توحیدی در عید فطر سال 1387 (مطابق با دهم مهر) کتباً استعفاء میدهد و مینویسد: «من در مورد این شخصیت و این آدم به بنبست رسیدم. اینقدر که این شخصیت عظیم و دستنایافتنی است... ما دربارة این آدم، به چیزهایی رسیدیم که اگر در فیلمنامه وارد کنیم، میگویند که اینها شعارزدگی است و دارند فیلم بازی میکنند. اگر داخل نکنیم که حق شهید را تضییع کردهایم». این جملات نشان میدهد که اولاً زندگی و تفکرات جناب فرهاد توحیدی از حیات مبارک شهدا دور است. ثانیاً پس از تماشای فیلم متوجه میشویم که او برای آنکه به گمان خود به شعارزدگی نیفتد حق شهید بابایی را تضییع کرده است. به گونهای که بسیاری از تخیلات خود را به جای واقعیت در فیلمنامه گنجانده و از بسیاری از وقایع صرف نظر نموده است. جناب مجید مجیدی نیز به عنوان مدیر هنری فیلم، بدون اینکه فرصت تحقیقات از زندگی این شهید داشته باشد پیشنهادات زیادی به مجموعه داده که اکثراً پذیرفته شده است. چرا شهرت کسی همچون مجید مجیدی باعث میشود که ما واقعیات را مغفول بگذاریم و به تخیل و ذوقیات روی آوریم؟[/B] [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
امور فرهنگی
سینما و تئاتر
نقد و بررسی سریال *شوق پرواز*
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین