انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
سلام نویسندهی عزیز، یک نکتهی خیلی مهمی رو لازمه بدونی و اون هم اینه که در فرایند
رصد،
طراحی،
نقد،
ویراستاری،
کپیست،
و ... اگر ایرادی میبینی همون زمان به تیم مربوطه اطلاع بده. بعد از تایید شدن، هیچ تغییری در مرحلهی قبل داده نمیشه.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
کتابدونی
نقد و بررسی
نقد خوانندگان آثار
نقد و بررسی رمان گس مثل خون|شادی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="noom" data-source="post: 102319" data-attributes="member: 2806"><p>سلام</p><p>نمیشه گفت اسم رمان نوعه، بخاطر تکراری بودن کلمات <span style="color: rgb(184, 49, 47)"><strong>مثل</strong></span> و <span style="color: rgb(184, 49, 47)"><strong>خون</strong></span></p><p>و ی جورایی ساده س، خیلی ساده</p><p>نمیتونم تصور کنم معنیش رو (مطلقا بخاطر خودمه ن مشکل از جایی باشه) بخاطر همین نمیتونم بگم که با ژانرها ارتباط داره یا ن، ولی ب طور کلی بخاطر همون سادگی و تکراری بودن کلمات؛ انتخابهای بهتری هم میشه داشت.</p><p></p><p><strong><span style="color: rgb(209, 72, 65)">در این داستان</span></strong></p><p>با این تیکه از خلاصه و جمله بندی یه ادامه ی این قسمت زیاد راحت نیستم و خلاصه جای کار داشت.</p><p>ی جورایی خیلی کلی بود.</p><p></p><p>مقدمه از نویسنده نبود ولی خیلی زیبا بود.</p><p>توصیفات شروع قشنگ بود ولی هر چی صبر کردم توصیفات رنگی نداشتن و ی جورایی برام زنده نبودن</p><p>مثلا وقتی رو فرش خوابیده میشه اونو توصیف کنه غیر مستقیم یا وقتی تو بغل باباشه از رنگ و اندازهی لباس اون بگه (اینا صرفا مثال برا بیان منظور بود)</p><p></p><p>توصیفات چهره میتونست بیشتر بکار برده بشه تو این چند پارت، اگه درست بگم تو اینا از <strong>(سفیدی پوست دختره، زردی پوست، چشمان سرخ از اشک، موهای ژولیده و زخمهایی که بعد از کتک خوردن بود)</strong> گفته شده بود که کم بود و میشد ی کوچولو از مشخصات ظاهری صورت و به پوشش اشاره کرد</p><p></p><p><strong><span style="color: rgb(209, 72, 65)">مادر و پدر</span></strong> تکرار داشت، میشه (البته این به قلم و خواست نویسنده برمیگرده) بجاشون از اسمشون تکو توک استفاده کنی</p><p></p><p>و نکته ی اخریه ک،</p><p>تا ی جایی خوب بود ولی از ی قسمتی از متن به بعد جملات خیلی بلند میشد در حد بند.</p><p>جمله با علامتای تعجب و سوال و نقطه تموم میشن دیگه؟ منظورم اینه اینا نذاشته بودی و ی تیکه بودن باعث میشه خواننده توی خوندن اذیت بشه، مثلا این :') </p><p><span style="font-size: 10px">+ جملات ی جورایی بخاطر یه دست بودن توضیح لحظه تکرار زیاد داشتن ک اضافهان، حذف کنی بهتره</span></p><p><span style="color: rgb(61, 142, 185)"><strong>مادر باجیغ کوتاهی پایان صحبتش را مثل همیشه اعلام کرد ولی گویی آرامش درونی خود را نتوانسته بود بدست بیاورد بنابراین با سرعت به سمت در اتاق دخترکها حرکت کرد، قفل در را بازکرد و با خشونت در را باز کرد که در با صدای نا به هنجاری به دیوار برخورد کرد و کمی از دیوار فاصله گرفت با اخمی درهم رفته لحظه مکث کرد و به صورت زرد و موهای ژولیده و بدن لرزان دخترک که در کنج اتاق درخود جمع شده بود نگاهی انداخت و در کسری از ثانیه کمر بندی که در پشت در اتاق آویزان بود را برداشت و با آن شروع به زدن بر تن نحیف دخترک ضربه اول ،ضربه دوم ، ضربه سوم را نزده دستش درمیانه راه متوقف شد،مادر با اخم و صورتی سرخ سرش را به راست متمایل کرد تا علت احاطه شدن دستش و توقف توست دستان پدر را بداند صدای گریه دخترک بلند شده بود و به هق هق افتاده بود و گویی جان از تنش خارج شده بود)</strong></span></p><p>امیدوارم جایی از نظرم رو بد بیان نکرده باشم.. </p><p>قلمت سبز💚</p><p></p><p>[USER=185]@Error_brain404[/USER] </p><p>[USER=123]@نویسنده بیگانه:)[/USER]</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="noom, post: 102319, member: 2806"] سلام نمیشه گفت اسم رمان نوعه، بخاطر تکراری بودن کلمات [COLOR=rgb(184, 49, 47)][B]مثل[/B][/COLOR] و [COLOR=rgb(184, 49, 47)][B]خون[/B][/COLOR] و ی جورایی ساده س، خیلی ساده نمیتونم تصور کنم معنیش رو (مطلقا بخاطر خودمه ن مشکل از جایی باشه) بخاطر همین نمیتونم بگم که با ژانرها ارتباط داره یا ن، ولی ب طور کلی بخاطر همون سادگی و تکراری بودن کلمات؛ انتخابهای بهتری هم میشه داشت. [B][COLOR=rgb(209, 72, 65)]در این داستان[/COLOR][/B] با این تیکه از خلاصه و جمله بندی یه ادامه ی این قسمت زیاد راحت نیستم و خلاصه جای کار داشت. ی جورایی خیلی کلی بود. مقدمه از نویسنده نبود ولی خیلی زیبا بود. توصیفات شروع قشنگ بود ولی هر چی صبر کردم توصیفات رنگی نداشتن و ی جورایی برام زنده نبودن مثلا وقتی رو فرش خوابیده میشه اونو توصیف کنه غیر مستقیم یا وقتی تو بغل باباشه از رنگ و اندازهی لباس اون بگه (اینا صرفا مثال برا بیان منظور بود) توصیفات چهره میتونست بیشتر بکار برده بشه تو این چند پارت، اگه درست بگم تو اینا از [B](سفیدی پوست دختره، زردی پوست، چشمان سرخ از اشک، موهای ژولیده و زخمهایی که بعد از کتک خوردن بود)[/B] گفته شده بود که کم بود و میشد ی کوچولو از مشخصات ظاهری صورت و به پوشش اشاره کرد [B][COLOR=rgb(209, 72, 65)]مادر و پدر[/COLOR][/B] تکرار داشت، میشه (البته این به قلم و خواست نویسنده برمیگرده) بجاشون از اسمشون تکو توک استفاده کنی و نکته ی اخریه ک، تا ی جایی خوب بود ولی از ی قسمتی از متن به بعد جملات خیلی بلند میشد در حد بند. جمله با علامتای تعجب و سوال و نقطه تموم میشن دیگه؟ منظورم اینه اینا نذاشته بودی و ی تیکه بودن باعث میشه خواننده توی خوندن اذیت بشه، مثلا این :') [SIZE=10px]+ جملات ی جورایی بخاطر یه دست بودن توضیح لحظه تکرار زیاد داشتن ک اضافهان، حذف کنی بهتره[/SIZE] [COLOR=rgb(61, 142, 185)][B]مادر باجیغ کوتاهی پایان صحبتش را مثل همیشه اعلام کرد ولی گویی آرامش درونی خود را نتوانسته بود بدست بیاورد بنابراین با سرعت به سمت در اتاق دخترکها حرکت کرد، قفل در را بازکرد و با خشونت در را باز کرد که در با صدای نا به هنجاری به دیوار برخورد کرد و کمی از دیوار فاصله گرفت با اخمی درهم رفته لحظه مکث کرد و به صورت زرد و موهای ژولیده و بدن لرزان دخترک که در کنج اتاق درخود جمع شده بود نگاهی انداخت و در کسری از ثانیه کمر بندی که در پشت در اتاق آویزان بود را برداشت و با آن شروع به زدن بر تن نحیف دخترک ضربه اول ،ضربه دوم ، ضربه سوم را نزده دستش درمیانه راه متوقف شد،مادر با اخم و صورتی سرخ سرش را به راست متمایل کرد تا علت احاطه شدن دستش و توقف توست دستان پدر را بداند صدای گریه دخترک بلند شده بود و به هق هق افتاده بود و گویی جان از تنش خارج شده بود)[/B][/COLOR] امیدوارم جایی از نظرم رو بد بیان نکرده باشم.. قلمت سبز💚 [USER=185]@Error_brain404[/USER] [USER=123]@نویسنده بیگانه:)[/USER] [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
کتابدونی
نقد و بررسی
نقد خوانندگان آثار
نقد و بررسی رمان گس مثل خون|شادی
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین