در نهایت
داستان انیمهی Fullmetal Alchemist: Brotherhood به هر صورت شاهکاری است که از ابتدا تا انتها بهترین روند ممکن را دارد. هر چند اگر بخواهم سختگیری کنم باید بگویم در مورد توضیح برخی قوانین به مخاطبان جدید خود بسیار سختگیرانه عمل میکند و آن ها را به حال خود رها میکند تا از سیستم کیمیاگری و ساز و کارش با مشاهده عملکرد حرفهایها، به گونه ای سر در بیاورند. با این حال از پردهی آغازین
داستان تا پردهی انتهایی
داستان بدون بیش از حد بزرگ کردن فضای
داستان، قطعاً دید شخصیتها و دنیای پیرامونشان گستردهتر شده است. من فکر می کنم مشکل اکثر انیمههای شونن اکشن مانند ناروتو، ماگی، بلیچ و حتی وان پیس، بیش از حد بزرگ شدن دنیای
داستان و ابعاد آن است. این روند در اکثر انیمههای شونن به گونه ای پیش می روند که شما با بخشی از دنیا آشنا میشوید و وقتی
داستان ابعاد عظیمتر و مهیبتری میگیرد انگار نقاط ابتدایی
داستان محو میشوند. انگار دیگر با رشد شخصیتها، این بخش از دنیای
داستان لیاقت و گنجایش آنها را ندارد و نمیتوانند با بزرگیای که در این مرحله ای
داستان دارند برابری کنند. وان پیس احتمالاً باید اپیتوم و اوج همچین روند عذاب آوری باشد. سیستم پیش روی جزیره به جزیره تا به انتها هر چند با هر جزیره بسیاری چیز جدید به مخاطب معرفی میکند. ولی در عین بسیاری از چیزهایی که در جزایر پیشین به مخاطب معرفی کرده بود را نیز دور میریزد. و اگر نخواهد دور بریزد، نویسنده با دنیای بزرگ و عظیمی روبرو میشود که کنترل و پوشش هر جای آن از عهدهاش خارج میشود. وان پیس از پس این کار به سختی برآمده هر چند بعضاً مجبور شده با سرعت غیرمنطقیای پتانسیل کامل نقطهای از دنیا را به گونهای پیش روی خدمه کلاه حصیریها بیرون بکشد که وقتی آن ها جزیره را ترک کردند و به آن بازگشتی نداشتند، مخاطب چیزی را از دست ندهد که به سبب آن روند پیشروی
داستان دچار بینظمیهای متعدد میشود و
داستان یک آرک گاهاً از چیزی که باید و شاید طولانیتر میشود.