انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
عمومی
سایر تالارهای عمومی
کودکانه
داستانهای کودکانه
قصه موش کوچولو و مامان
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="هاویر" data-source="post: 51519" data-attributes="member: 185"><p>به نام خدای مهربون</p><p></p><p>یه روز مامان موشی داشت برای موش کوچولو غذا درست میکرد</p><p></p><p>که موش کوچولو امد سر صدا کرد مامان موش به موش کوچولو گفت که یه گوشه بشینه اما موش کوچولو فقط شیطونی میکرد</p><p></p><p>مامان هم به موش موشی توجه نکرد</p><p></p><p>موش کوچولو لبانش روی هم انداخت رفت و رفت</p><p></p><p>رسید به سنجاقک و گفت:</p><p></p><p>سنجاقک مهربون</p><p></p><p>سنجاقک قشنگم</p><p></p><p>تو که این قدر خوبی</p><p></p><p>از همه مهربون تری</p><p></p><p>مامان من میشی</p><p></p><p>سنجاقک گفت</p><p></p><p>نه که نمیشم نه که نمیشم</p><p></p><p>من خودم بچه دارم</p><p></p><p>موش کوچولو رفت و رفت تا رسید به خاله سوسک و گفت: سلام سلام خاله سوسکه مهربون</p><p></p><p>سوسکه قشنگم</p><p></p><p>تو که این قدر مهربونی</p><p></p><p>مامان من میشی؟</p><p></p><p>خاله سوسکه گفت آخه من خودم بچه دارم نه نمیشم نه نمیشم</p><p></p><p>موش کوچولو سرش پایین انداخت و رفت به سنجاب گفت:</p><p></p><p>آهای آهای سنجاب جونم</p><p></p><p>تو که این قدر خوبی</p><p></p><p>مامانم میشی</p><p></p><p>سنجاب گفت: آخه من خودم بچه دارم نه نه نمیشه برو</p><p></p><p>موش کوچولو لباش روی هم انداخت و رفت و رفت رفت دید مامان موش وایساده مامان موش منتظر اون بود تا برگرده مامان موش موش کوچولو رو بغل کرد و موش کوچولو گفت: قول میدم دیگه شیطونی نکنم</p><p></p><p>مامان موش هم موش کوچولو بیشتر بغل کرد</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="هاویر, post: 51519, member: 185"] به نام خدای مهربون یه روز مامان موشی داشت برای موش کوچولو غذا درست میکرد که موش کوچولو امد سر صدا کرد مامان موش به موش کوچولو گفت که یه گوشه بشینه اما موش کوچولو فقط شیطونی میکرد مامان هم به موش موشی توجه نکرد موش کوچولو لبانش روی هم انداخت رفت و رفت رسید به سنجاقک و گفت: سنجاقک مهربون سنجاقک قشنگم تو که این قدر خوبی از همه مهربون تری مامان من میشی سنجاقک گفت نه که نمیشم نه که نمیشم من خودم بچه دارم موش کوچولو رفت و رفت تا رسید به خاله سوسک و گفت: سلام سلام خاله سوسکه مهربون سوسکه قشنگم تو که این قدر مهربونی مامان من میشی؟ خاله سوسکه گفت آخه من خودم بچه دارم نه نمیشم نه نمیشم موش کوچولو سرش پایین انداخت و رفت به سنجاب گفت: آهای آهای سنجاب جونم تو که این قدر خوبی مامانم میشی سنجاب گفت: آخه من خودم بچه دارم نه نه نمیشه برو موش کوچولو لباش روی هم انداخت و رفت و رفت رفت دید مامان موش وایساده مامان موش منتظر اون بود تا برگرده مامان موش موش کوچولو رو بغل کرد و موش کوچولو گفت: قول میدم دیگه شیطونی نکنم مامان موش هم موش کوچولو بیشتر بغل کرد [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
عمومی
سایر تالارهای عمومی
کودکانه
داستانهای کودکانه
قصه موش کوچولو و مامان
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین