انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
نویسندهی عزیزی که قصد تایپ رمانت رو داری، کافیه که روی فرستادن موضوع کلیک کنی و اسم اثر، نویسنده و خلاصه رمانت رو به همراه ژانرش بنویسی و منتظر تایید توسط مدیر مربوطه باشی. لازم به ارسال مجدد تاپیک اثرت نیست.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
کتابدونی
تایپ اثر
فیالبداهه
فی البداهه اجتماع نقیضین | نویسنده دمیورژ
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="دمیــــــورژ" data-source="post: 109155" data-attributes="member: 123"><p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">دیروز در تاریکترین نقطه جهان</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">پوتینهایم را وادار به دیدن مسیر کرده بودم</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">ما باهم در کافهای که بوی زغال میداد </span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">که دور از وجودهای بزرگ بود</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">مهمان شدیم و مقابلش نشستیم. شاید حتی یک چراغ هم در کافه روشن نبود</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">صدای نفسها در میزان صفر به صدای باد برخورد میکرد</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">چندان سخنی قرار نبود بگوییم. من میدانستم او «قدرت» است که با لباسی سرتاپا بی رنگ</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">کلاهی لبهدار و عینکی دودی، مقابلم نشسته و تنها عمیق به چشمانم نگاه میکند</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">عمق نگاهش اعماق اقیانوس آرام را میشکافت و در قلب زمین</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">جایی که آتش عشق جهانیان میجوشد، توقف میکرد</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">ما از تماشاچیانی که پچ پچ پوفیلایشان ، تمسخر بر نمایش تراژدیست</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">به دوریم</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">بسیار دور!</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">درواقع قدرت وجود دارد و وقتی من میدانم وجود دارد نیاز ندارم با خودکار مشکی لباس سفیدم را بنویسم</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">و بگویم</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">«من قدرتمندم»</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">این کار در مکانی روشن با حضور جماعتی مدرن و درحالیکه جشن بالماسکه برپا شده</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">اجراء میشود و مجری کسی نیست جز</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">ضعیفترین و ترسوترین آدمی که چشمانت بویش را استشمام کرده باشد</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">و فقط کافیست بگویی«نه ! تو قوی نیستی»</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">آنگاه چون شیری بر تو میغرد و تمام استواریش میلرزد و با فحشهایی که دهانش را به آن</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">آراسته و آب دهانی که همراه آن فرو میریزد</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">نوشته خودکار را پاک میکند</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">کلمات آلوده به ترس و فحشا، چون گردبادی تمام ابهت او را میچیند و میبرد</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">و میدانی چه میشود؟ </span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">از او تنها غباری باقی میماند که مرا به سرفه میاندازد و بی آنکه بتوانم پاسخی بدهم</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">دهانم را میگیرم و از آن محیط دور میشوم</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">خب قدرت در تاریکی و در جایی که ظلم بال عقاب را پوشیده باشد و مردم در برابر عقاب سر خم کنند</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">قدرت، در کوچههای ترسناکی که کودکان تفنگ بر دست ، سایههایشان را نشانه رفتهاند</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">قدرت در بدترین مکانها باید کمر راست کند و جلو برود</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">نه در مهمانی و نه در تلوزیون و نه در تابلوهای تبلیغاتی!</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">آنها قدرتمند نیستند تنها زیادی مشهورند</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">4 شنبه</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">3 خرداد</span></p> <p style="text-align: center"><span style="font-family: 'Calibri'">1402</span></p> <p style="text-align: center"></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="دمیــــــورژ, post: 109155, member: 123"] [CENTER][FONT=Calibri]دیروز در تاریکترین نقطه جهان پوتینهایم را وادار به دیدن مسیر کرده بودم ما باهم در کافهای که بوی زغال میداد که دور از وجودهای بزرگ بود مهمان شدیم و مقابلش نشستیم. شاید حتی یک چراغ هم در کافه روشن نبود صدای نفسها در میزان صفر به صدای باد برخورد میکرد چندان سخنی قرار نبود بگوییم. من میدانستم او «قدرت» است که با لباسی سرتاپا بی رنگ کلاهی لبهدار و عینکی دودی، مقابلم نشسته و تنها عمیق به چشمانم نگاه میکند عمق نگاهش اعماق اقیانوس آرام را میشکافت و در قلب زمین جایی که آتش عشق جهانیان میجوشد، توقف میکرد ما از تماشاچیانی که پچ پچ پوفیلایشان ، تمسخر بر نمایش تراژدیست به دوریم بسیار دور! درواقع قدرت وجود دارد و وقتی من میدانم وجود دارد نیاز ندارم با خودکار مشکی لباس سفیدم را بنویسم و بگویم «من قدرتمندم» این کار در مکانی روشن با حضور جماعتی مدرن و درحالیکه جشن بالماسکه برپا شده اجراء میشود و مجری کسی نیست جز ضعیفترین و ترسوترین آدمی که چشمانت بویش را استشمام کرده باشد و فقط کافیست بگویی«نه ! تو قوی نیستی» آنگاه چون شیری بر تو میغرد و تمام استواریش میلرزد و با فحشهایی که دهانش را به آن آراسته و آب دهانی که همراه آن فرو میریزد نوشته خودکار را پاک میکند کلمات آلوده به ترس و فحشا، چون گردبادی تمام ابهت او را میچیند و میبرد و میدانی چه میشود؟ از او تنها غباری باقی میماند که مرا به سرفه میاندازد و بی آنکه بتوانم پاسخی بدهم دهانم را میگیرم و از آن محیط دور میشوم خب قدرت در تاریکی و در جایی که ظلم بال عقاب را پوشیده باشد و مردم در برابر عقاب سر خم کنند قدرت، در کوچههای ترسناکی که کودکان تفنگ بر دست ، سایههایشان را نشانه رفتهاند قدرت در بدترین مکانها باید کمر راست کند و جلو برود نه در مهمانی و نه در تلوزیون و نه در تابلوهای تبلیغاتی! آنها قدرتمند نیستند تنها زیادی مشهورند 4 شنبه 3 خرداد 1402[/FONT] [/CENTER] [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
کتابدونی
تایپ اثر
فیالبداهه
فی البداهه اجتماع نقیضین | نویسنده دمیورژ
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین