خداوند در قبال هر نعمتی که به انسان داده ، وسیله ای هم قرار داده تا با آن از خدا تشکر کند. مثلا پیتمبران و امامان را برای انسانها فرستاد تا آنها را به راه راست هدایت کنند، در قبال این نعمت، بندگان هم برای تشکر باید از آنها پیروی کنند و به دستورات آنها عمل کنند و اگر پیروی نکنند ، در واقع ناشکری کرده اند.
یا با نعمت زبان ، می تواند صحبت های خوبی کند و حتی با این زبان بسیاری از انسانها را از گمراهی نجات دهد ولی در مقابل با این زبان می تواند غیبت کند و زمینه گناه را برای خود فراهم کند و همین استفاده نابه جا از زبان و غیبت کردن، نوعی ناشکری محسوب می شود. در ادامه داستانی از امام صادق بیان می کنیم که در آن آثار شکر واقعی و استفاده درست از نعمتهای خدا را می گوید:
در روزگاری دور زن و شوهر جوانى بودند که زندگى خود را تازه شروع کرده بودند. شبی داماد خواب دید فردى با چهرهاى نورانى به او مىگوید: خداوند عمر تو را دو قسمت کرده است، یک قسمت آن را براى تو به ایام گشایش و ثروت قرار داده و قسمت دیگرش را ایام فقر و تهیدستى. کدام یک را اول انتخاب مىکنى؟
او که آدم باهوش و عاقلی بود گفت: من باید با شریک زندگىام در این باره مشورت کنم. اجازه دهید با او صحبت کنم و پس از همفکرى یکى را انتخاب کنم!
مرد داستان، خواب خود را صبح براى همسرش تعریف کرد و نظر او را خواست. همسرش گفت به او بگو نصفه اول زندگى ما را ایام گشایش قرار دهد!
شب، دوباره آن مرد به خوابش آمد تصمیمشان را جویا شد و مردِ داستان انتخابشان را گفت. وقتى ثروت بر این زوج سرازیر شد، همسر مرد به شوهرش گفت: همسایههاى کنارى ما مشکل دارند، از مالى که خدا به ما ارزانى داشته به آنها هم کمک کنیم! به همین ترتیب، نیمه اول عمر خود را خوب زندگى کردند و به دیگران هم خوب کمک کردند.
این مدت که سپرى شد، یک شب همان مرد به خواب شوهر آمد و گفت: فرصت شما تمام شد. حال، در نیمه دوم مىخواهى چه کنى؟ گفت: صبر کن با شریک زندگىام صحبت کنم!
صبح فردا، ماجرا را براى همسرش گفت. زن گفت: پروردگار مهربان به ما وعده داده که «لَئِنْ شَکرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکمْ»؛ اگر نعمتهاى مرا بىجهت و در راه گناه مصرف نکنید و شکر واقعی نعمت را بجای آورید، نعمت را بر شما فراوانتر مىکنم و او سزاوارتر است از اینکه به وعدهاش عمل کند.
یا با نعمت زبان ، می تواند صحبت های خوبی کند و حتی با این زبان بسیاری از انسانها را از گمراهی نجات دهد ولی در مقابل با این زبان می تواند غیبت کند و زمینه گناه را برای خود فراهم کند و همین استفاده نابه جا از زبان و غیبت کردن، نوعی ناشکری محسوب می شود. در ادامه داستانی از امام صادق بیان می کنیم که در آن آثار شکر واقعی و استفاده درست از نعمتهای خدا را می گوید:
در روزگاری دور زن و شوهر جوانى بودند که زندگى خود را تازه شروع کرده بودند. شبی داماد خواب دید فردى با چهرهاى نورانى به او مىگوید: خداوند عمر تو را دو قسمت کرده است، یک قسمت آن را براى تو به ایام گشایش و ثروت قرار داده و قسمت دیگرش را ایام فقر و تهیدستى. کدام یک را اول انتخاب مىکنى؟
او که آدم باهوش و عاقلی بود گفت: من باید با شریک زندگىام در این باره مشورت کنم. اجازه دهید با او صحبت کنم و پس از همفکرى یکى را انتخاب کنم!
مرد داستان، خواب خود را صبح براى همسرش تعریف کرد و نظر او را خواست. همسرش گفت به او بگو نصفه اول زندگى ما را ایام گشایش قرار دهد!
شب، دوباره آن مرد به خوابش آمد تصمیمشان را جویا شد و مردِ داستان انتخابشان را گفت. وقتى ثروت بر این زوج سرازیر شد، همسر مرد به شوهرش گفت: همسایههاى کنارى ما مشکل دارند، از مالى که خدا به ما ارزانى داشته به آنها هم کمک کنیم! به همین ترتیب، نیمه اول عمر خود را خوب زندگى کردند و به دیگران هم خوب کمک کردند.
این مدت که سپرى شد، یک شب همان مرد به خواب شوهر آمد و گفت: فرصت شما تمام شد. حال، در نیمه دوم مىخواهى چه کنى؟ گفت: صبر کن با شریک زندگىام صحبت کنم!
صبح فردا، ماجرا را براى همسرش گفت. زن گفت: پروردگار مهربان به ما وعده داده که «لَئِنْ شَکرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکمْ»؛ اگر نعمتهاى مرا بىجهت و در راه گناه مصرف نکنید و شکر واقعی نعمت را بجای آورید، نعمت را بر شما فراوانتر مىکنم و او سزاوارتر است از اینکه به وعدهاش عمل کند.
نام موضوع : شکر واقعی نعمت چیست؟
دسته : متفرقه مذهبی