- شناسه کاربر
- 1221
- تاریخ ثبتنام
- 2021-11-20
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 386
- نوشتهها
- 1,988
- راهحلها
- 1
- پسندها
- 8,452
- امتیازها
- 558
- محل سکونت
- جزیره عشق❤️❤️
شُنقار ( Falco rusticolus) یا باز سیاهچشم بزرگترین گونه از سرده شاهین است. این پرنده از دیرباز محبوبترین یا دستکم یکی از محبوبترین پرندگان شکاری در بازداری بودهاست. بین وایکینگ ها از اعتبار خاصی برخوردار بود و اکنون نیز این پرنده نماد ملی ایسلنداست. نام چرخ (Gyro) که هم برای این پرنده و هم برای نزدیکترین خویشاوندش بالابان به کار میرود، به عادت آن در پرواز در مسیرهای دایرهای در قلمرو خود برای جستجوی شکار اشاره دارد.
دورگهٔ جوان بالابان و شنقار متعلق به نیروی هوایی آمریکا شنقار بالغ وحشی در ایسلند
شنقار بومی مناطق شمالی اوراسیا و آمریکای شمالی درقطب شمال است اما برخی از آنها به طور اتفاقی در فصل زمستان به مناطق جنوبیتر هم میآیند. این شنقارهای آواره حتی ممکن است با گونههای نزدیک به خود (به خصوص بالابان) جفتگیری کرده ودورگههای کاملاً بارور بدهند.
این پرنده در کنار لاچین، بالابان و شاهین بلوچی در زیر سرده شاهینهای مقدس (Hierofalco) قرار میگیرد. این چهار گونه در زمانی حدود ۱۱۵ تا ۱۳۰ هزار سال قبل از هم جدا شدند اما دو رگه شدن های مکرر آنها موجب شده تا تعیین تبار و بررسی ژنتیکی آنها بسیار دشوار شود. این چهار گونه اکنون نیز در اسارت به راحتی با یکدیگر (و حتی با شاهین معمولی) دورگه میدهند و به ویژه دورگههای شنقار و بالابان معمولتر هستند. ممکن است بالابان آلتایی نیز از دورگههای طبیعی بالابان و شنقار ایجاد شده باشد.
شنقار شاهینی بسیار بزرگ است. نرها ۴۸ تا ۶۱ سانتیمتر طول، ۸۰۵ تا ۱۳۵۰ گرم وزن و فاصلهٔ دو سر بال ۱۱۰ تا ۱۳۰ سانتیمتر دارند. مادهها بزرگترند و ۴۱ تا ۶۵ سانتیمتر طول، ۱۲۴ تا ۱۶۰ سانتیمتر فاصلهٔ دو سر بال و ۱۱۸۰ تا ۲۱۰۰ گرم وزن دارند.
شنقار تنوع رنگی بسیار زیادی شامل سفید، سیاه، نقرهای و قهوهای دارد. پرندههای بومی شمال گرینلند اغلب سفیدرنگ هستند و پرندههای بومی ایسلند هم بیشتر رنگهای روشن دارند در حالیکه در مناطق دیگر رنگهای تیرهتر معمولتر است.
شنقارها هم مثل دیگر پرندگان شکاری با توجه به شیوه زندگی خود به ندرت ممکن است با عوامل بیماریزا برخورد کنند و در نتیجه سیستم ایمنی ضعیفی دارند. سیستم ایمنی شنقار حتی در مقایسه با شاهینهای دیگر هم بسیار ضعیفتر است چون در محیطی سردسیر با کمترین آلودگیها زندگی میکنند. به همین دلیل در مقابل میکروبهای رایج در محیطهای انسانی بسیار آسیبپذیر هستند و بسیاری از شنقارها بلافاصله پس از زندهگیری بیمار شده و میمیرند.
شنقار فقط از پرندگان و پستانداران تغذیه میکند و مثل دیگر Hierofalcoها بیشتر اوقات به صورت افقی شکار خود را تعقیب میکند و کمتر همچون شاهین معمولی (بحری) شیرجههای عمودی پرسرعت میزند. بیشتر شکارها اگر روی هوا هم شکار شوند در روی زمین کشته میشوند.
اندازهٔ پرندگانی که شکار شنقار میشوند از گنجشک سانان کوچک تا غاز وحشی و اندازهٔ پستانداران هم از حشره خوارها(کوچکترین گروه پستانداران) تا مارموت ها (که گاهی تا ۳ برابر شکارچی وزن دارند) متغیراست. ولها، سنجاب کوچک و خرگوش صحرایی از شکارهای پستاندار معمول و لاگوپوس و پرندگان اقیانوسی از پرندگان طعمهٔ معمول هستند. لاشه خواری در آنها به ندرت مشاهده شدهاست.
این پرنده معمولاً در دیوارهٔ صخرهها آشیانه میکند. البته آنها خودشان لانه نمیسازند و از لانههای رها شده پرندگان دیگر به ویژه عقاب طلایی و غذای غراب معمولی استفاده میکنند. تعداد تخمها ۱ تا ۵ است و۲ تا ۴ تخم معمول است. دورهٔ تفریخ ۳۵ روز است و جوجهها در هفتهٔ هفتم یا هشتم به پرواز درآمده و در سه یا چهار ماهگی از والدین خود مستقل میشوند اما ممکن است برادر و خواهرها تا آخر زمستان در کنار هم بمانند.
عقاب طلایی تنها دشمن طبیعی این پرنده است اما آنها هم بسیار به ندرت جرئت رویارویی با این شاهین مخوف را پیدا میکنند. شنقارها به حیواناتی که به لانه آنها بسیار نزدیک شوند حملهور شده و حتی گزارش شده که به خرس قهوهای حمله کردهاند. غراب معمولی تنها پرندهای است که با موفقیت توانسته تخم یا جوجههای این پرنده را بدزدد.
انسانها به صورت عمدی (از طریق زندهگیری) و تصادفی (برخورد با اتوموبیل یا گذاشتن طعمهٔ مسموم برای کشتن لاشهخواران زمینی) عامل اصلی مرگومیر در این پرندگان شکاری هستند. پرندگانی که اگر سال اول عمر خود را زنده بمانند میتوانند تا ۲۰ سال عمر کنند.
شنقار با توجه به گستردگی قلمرو و منطقهٔ کمتر مسکونی محل زندگی خود چندان با تخریب زیستگاه مواجه نشدهاند اما آلودگیها به ویژه استفاده از سموم آفت کش در میانههای قرن بیستم جمعیت آنان را کاهش داد. آنها تا سال ۱۹۹۴ گونهٔ در معرض تهدید به حساب میآمدند اما بهبود استانداردهای زیستمحیطی در کشور های توسعه یافته اجازهٔ افزایش جمعیت این پرنده را در سالهای بعدی داده و آنها اکنون گونهٔ کمیاب یا در خطری محسوب نمیشوند و در ردهٔ کمترین نگرانی از فهرست آییوسیان قرار گرفتهاند.
شنقار در کنار بالابان و بالابان آلتایی از محبوبترین پرندگان شکاری برای بازداران بودهاند. ابن سعید مغربی جغرافیدان و مورخ عرب (مرگ در ۱۲۸۶ م) از شاهینهایی سخن به میان آورده که از جزایری در غرب ایرلند میآورند و سلطان مصر برای هر کدام از آنها هزار دینار طلا میدهد (اگر در سفر مرده باشند ۵۰۰ دینار).
دورگهٔ جوان بالابان و شنقار متعلق به نیروی هوایی آمریکا شنقار بالغ وحشی در ایسلند
شنقار بومی مناطق شمالی اوراسیا و آمریکای شمالی درقطب شمال است اما برخی از آنها به طور اتفاقی در فصل زمستان به مناطق جنوبیتر هم میآیند. این شنقارهای آواره حتی ممکن است با گونههای نزدیک به خود (به خصوص بالابان) جفتگیری کرده ودورگههای کاملاً بارور بدهند.
این پرنده در کنار لاچین، بالابان و شاهین بلوچی در زیر سرده شاهینهای مقدس (Hierofalco) قرار میگیرد. این چهار گونه در زمانی حدود ۱۱۵ تا ۱۳۰ هزار سال قبل از هم جدا شدند اما دو رگه شدن های مکرر آنها موجب شده تا تعیین تبار و بررسی ژنتیکی آنها بسیار دشوار شود. این چهار گونه اکنون نیز در اسارت به راحتی با یکدیگر (و حتی با شاهین معمولی) دورگه میدهند و به ویژه دورگههای شنقار و بالابان معمولتر هستند. ممکن است بالابان آلتایی نیز از دورگههای طبیعی بالابان و شنقار ایجاد شده باشد.
ویژگیهای جسمی
شنقار شاهینی بسیار بزرگ است. نرها ۴۸ تا ۶۱ سانتیمتر طول، ۸۰۵ تا ۱۳۵۰ گرم وزن و فاصلهٔ دو سر بال ۱۱۰ تا ۱۳۰ سانتیمتر دارند. مادهها بزرگترند و ۴۱ تا ۶۵ سانتیمتر طول، ۱۲۴ تا ۱۶۰ سانتیمتر فاصلهٔ دو سر بال و ۱۱۸۰ تا ۲۱۰۰ گرم وزن دارند.شنقار تنوع رنگی بسیار زیادی شامل سفید، سیاه، نقرهای و قهوهای دارد. پرندههای بومی شمال گرینلند اغلب سفیدرنگ هستند و پرندههای بومی ایسلند هم بیشتر رنگهای روشن دارند در حالیکه در مناطق دیگر رنگهای تیرهتر معمولتر است.
شنقارها هم مثل دیگر پرندگان شکاری با توجه به شیوه زندگی خود به ندرت ممکن است با عوامل بیماریزا برخورد کنند و در نتیجه سیستم ایمنی ضعیفی دارند. سیستم ایمنی شنقار حتی در مقایسه با شاهینهای دیگر هم بسیار ضعیفتر است چون در محیطی سردسیر با کمترین آلودگیها زندگی میکنند. به همین دلیل در مقابل میکروبهای رایج در محیطهای انسانی بسیار آسیبپذیر هستند و بسیاری از شنقارها بلافاصله پس از زندهگیری بیمار شده و میمیرند.
طعمهها و شیوهٔ شکار
شنقار فقط از پرندگان و پستانداران تغذیه میکند و مثل دیگر Hierofalcoها بیشتر اوقات به صورت افقی شکار خود را تعقیب میکند و کمتر همچون شاهین معمولی (بحری) شیرجههای عمودی پرسرعت میزند. بیشتر شکارها اگر روی هوا هم شکار شوند در روی زمین کشته میشوند.اندازهٔ پرندگانی که شکار شنقار میشوند از گنجشک سانان کوچک تا غاز وحشی و اندازهٔ پستانداران هم از حشره خوارها(کوچکترین گروه پستانداران) تا مارموت ها (که گاهی تا ۳ برابر شکارچی وزن دارند) متغیراست. ولها، سنجاب کوچک و خرگوش صحرایی از شکارهای پستاندار معمول و لاگوپوس و پرندگان اقیانوسی از پرندگان طعمهٔ معمول هستند. لاشه خواری در آنها به ندرت مشاهده شدهاست.
زادوولد
این پرنده معمولاً در دیوارهٔ صخرهها آشیانه میکند. البته آنها خودشان لانه نمیسازند و از لانههای رها شده پرندگان دیگر به ویژه عقاب طلایی و غذای غراب معمولی استفاده میکنند. تعداد تخمها ۱ تا ۵ است و۲ تا ۴ تخم معمول است. دورهٔ تفریخ ۳۵ روز است و جوجهها در هفتهٔ هفتم یا هشتم به پرواز درآمده و در سه یا چهار ماهگی از والدین خود مستقل میشوند اما ممکن است برادر و خواهرها تا آخر زمستان در کنار هم بمانند.
دشمن طبیعی و تهدیدها
عقاب طلایی تنها دشمن طبیعی این پرنده است اما آنها هم بسیار به ندرت جرئت رویارویی با این شاهین مخوف را پیدا میکنند. شنقارها به حیواناتی که به لانه آنها بسیار نزدیک شوند حملهور شده و حتی گزارش شده که به خرس قهوهای حمله کردهاند. غراب معمولی تنها پرندهای است که با موفقیت توانسته تخم یا جوجههای این پرنده را بدزدد.انسانها به صورت عمدی (از طریق زندهگیری) و تصادفی (برخورد با اتوموبیل یا گذاشتن طعمهٔ مسموم برای کشتن لاشهخواران زمینی) عامل اصلی مرگومیر در این پرندگان شکاری هستند. پرندگانی که اگر سال اول عمر خود را زنده بمانند میتوانند تا ۲۰ سال عمر کنند.
شنقار با توجه به گستردگی قلمرو و منطقهٔ کمتر مسکونی محل زندگی خود چندان با تخریب زیستگاه مواجه نشدهاند اما آلودگیها به ویژه استفاده از سموم آفت کش در میانههای قرن بیستم جمعیت آنان را کاهش داد. آنها تا سال ۱۹۹۴ گونهٔ در معرض تهدید به حساب میآمدند اما بهبود استانداردهای زیستمحیطی در کشور های توسعه یافته اجازهٔ افزایش جمعیت این پرنده را در سالهای بعدی داده و آنها اکنون گونهٔ کمیاب یا در خطری محسوب نمیشوند و در ردهٔ کمترین نگرانی از فهرست آییوسیان قرار گرفتهاند.