انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
نویسندهی عزیزی که قصد تایپ رمانت رو داری، کافیه که روی فرستادن موضوع کلیک کنی و اسم اثر، نویسنده و خلاصه رمانت رو به همراه ژانرش بنویسی و منتظر تایید توسط مدیر مربوطه باشی. لازم به ارسال مجدد تاپیک اثرت نیست.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
کتابدونی
تایپ اثر
تایپ رمان
رمان نقرهبال| آیسو
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="Aysu." data-source="post: 130340" data-attributes="member: 7990"><p><strong>اسم رمان: نُقرهبال.</strong></p><p><strong></strong></p><p><strong>اسم نویسنده: آیسو.</strong></p><p><strong></strong></p><p><strong>ژانر: اجتماعی.جنایی(مافیایی).عاشقانه.</strong></p><p><strong>ناظر: [USER=7973]@poone20[/USER] </strong></p><p><strong></strong></p><p><strong>خلاصه: آیا به گور سوختهی کفن پیچیدهی اجدادشان که چگونه لختهی خون دیدمانشان را آغشته به خون کرده بود، مینگرند؟</strong></p><p><strong>بر فریادهایشان که بر بلندای آسمان اوج گرفت و از من مجنونی بیعشق ساخت؟!</strong></p><p><strong>جنونی که فقط یک دل قَرحآلود و عاشق او را میفهمید!</strong></p><p><strong>از آتشین رنگ موهایش پلی بافتم به بلندای صحرای و او را به بند اسارت خود گرفتار کردم!</strong></p><p><strong>بالهای پروازش را چیدم و دست و پاهایش را بریدم و روح او را از آن خود کردم هزاران چشم از حدقه در آوردم تا کهربای بینظیر نگاهش در نگاه کسی نیفتد.</strong></p><p><strong>و خونش را در جامی اِنهدامالود ریختم و نوشیدم و او حالا نمیتوانست خود را از من براند.</strong></p><p><strong>سرخی چشمانش، موهای از تیغ بُراندهاش،سردی نگاهش،صورت خونینش، از نتیجهی اثار وحشیانهام بود تنش را همچون نخی سرخرنگ به لابهلای تن خود گره زدم تا رنگ خونالودش ثابت کند که من در"خون سلطنت میکنم" و هرگز کسی هوس نکن که او را از من بقاپد و بادی بورزد تا مبادا نبودنش مرا به قعر جهنم بکشاند.</strong></p><p><strong>آیا خبر دارد؟! که در سرخیِ سفق، هیولای وجودم از بند رهانیده میشود و در خون میبالد و اوج میگیرد در میان نُقرهی بالهای زخمیِ ویرانهاش!</strong></p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Aysu., post: 130340, member: 7990"] [B]اسم رمان: نُقرهبال. اسم نویسنده: آیسو. ژانر: اجتماعی.جنایی(مافیایی).عاشقانه. ناظر: [USER=7973]@poone20[/USER] خلاصه: آیا به گور سوختهی کفن پیچیدهی اجدادشان که چگونه لختهی خون دیدمانشان را آغشته به خون کرده بود، مینگرند؟ بر فریادهایشان که بر بلندای آسمان اوج گرفت و از من مجنونی بیعشق ساخت؟! جنونی که فقط یک دل قَرحآلود و عاشق او را میفهمید! از آتشین رنگ موهایش پلی بافتم به بلندای صحرای و او را به بند اسارت خود گرفتار کردم! بالهای پروازش را چیدم و دست و پاهایش را بریدم و روح او را از آن خود کردم هزاران چشم از حدقه در آوردم تا کهربای بینظیر نگاهش در نگاه کسی نیفتد. و خونش را در جامی اِنهدامالود ریختم و نوشیدم و او حالا نمیتوانست خود را از من براند. سرخی چشمانش، موهای از تیغ بُراندهاش،سردی نگاهش،صورت خونینش، از نتیجهی اثار وحشیانهام بود تنش را همچون نخی سرخرنگ به لابهلای تن خود گره زدم تا رنگ خونالودش ثابت کند که من در"خون سلطنت میکنم" و هرگز کسی هوس نکن که او را از من بقاپد و بادی بورزد تا مبادا نبودنش مرا به قعر جهنم بکشاند. آیا خبر دارد؟! که در سرخیِ سفق، هیولای وجودم از بند رهانیده میشود و در خون میبالد و اوج میگیرد در میان نُقرهی بالهای زخمیِ ویرانهاش![/B] [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
کتابدونی
تایپ اثر
تایپ رمان
رمان نقرهبال| آیسو
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین