انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
نویسندهی عزیزی که قصد تایپ رمانت رو داری، کافیه که روی فرستادن موضوع کلیک کنی و اسم اثر، نویسنده و خلاصه رمانت رو به همراه ژانرش بنویسی و منتظر تایید توسط مدیر مربوطه باشی. لازم به ارسال مجدد تاپیک اثرت نیست.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
کتابدونی
تایپ اثر
تایپ رمان
رمان جنون آمیخته با عشق | فاطمه عسکرمحمدی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="chiaki" data-source="post: 129892" data-attributes="member: 7902"><p>[جنون آمیخته با عشق]</p><p>پارت(4)</p><p></p><p></p><p>[داستان از دید هنری]</p><p>اون پسرهی احمق(کیا)با اون حرفش میخواست منو تحقیر کنه اما یه درس عبرت بزرگ بهش دادم، امیدوارم بعد اینکه از خواب بیدار شد و زخم روی دستش رو دید درس عبرت بزرگی بگیره.</p><p>تصمیم گرفتم به مهمونی تولد لئو برم چون فکر نکنم تا شب که مهمونی لئو باشه ماموریت جدیدی داشته باشم و خودمهم دلم یکم سرگرمی میخواد.</p><p>....</p><p>(اِمیلی یکی دیگه از دوستای لئو بود که امشب قرار بود تولد لئو باشه )</p><p></p><p>[داستان از دید اِمیلی]</p><p>داشتم موهامرو شونه میکردم که دیدم گوشیم داره زنگ میخوره وقتی رفتم سمت گوشی، دیدم لئو داره بهم زنگ میزنه</p><p>+ سلام خوبی لئو؟</p><p>_ سلام اِمیلی ممنونم تو خوبی؟</p><p>+ قربونت</p><p>_ خواستم واسه تولدم امشب دعوتت کنم بیا امشب دور هم باشیم با بچه و جشن بگیریم</p><p>_ بدون فکر کردن جواب دادم؛ اره حتما میام لئو منتظرم باش</p><p>+ حتما فعلا.</p><p>نمیدونم چطور تولد لئو رو یادم رفته بود؟ اگه میفهمید که تولدش رو یادم رفته حتما خیلی ناراحت میشد روی تخت دراز کشیدم و به سقف خیره شدم؛ درسته لئو دوستم بود ولی واقعا معذب بودم جلوی دوستاش که قراره امشب توی مهمونی تولدش باشن. ولی بازم لئو دوستم بود و نمیتونستم به مهمونی تولدش نرم.</p><p>تصمیم گرفتم واسه تولدش خیلی استایل و آرایش غلیظی نداشته باشم.</p><p>ساعت چهار عصر بود و با جزئیاتی که لئو درمورد مهمونیش واسم فرستاده بود تولدش ساعت ۷ شب شروع میشد پس هنوز وقت داشتم و تصمیم گرفتم برم یه دوش بگیرم و بیام</p><p>...</p><p>وقتی از حموم برگشتم لباسام رو پوشیدم و جلوی آینه اتاقم نشستم توی آینه به خودم نگاه کردم و یه خورده ته دلم خالی شد چون باعث شد یاد وقتی بیفتم که بچه ها توی سال آخر دبیرستان دقیقا یک سال پیش منرو بخاطر بیماری که داشتم مسخره میکردن من بیماری *نارکولپسی(حمله خواب)* رو داشتم</p><p>...</p><p>*(بیماری حمله خواب یا نارکولپسی یه اختلال عصبی هستش که باعث میشه کسی که این بیماری رو داره در حین انجام کار های روز مره و چیزای دیگه یهو خوابش ببره بدون هیچ اراده یا کنترلی)*</p><p>...</p><p>شاید خیلی ها توی دنیا این بیماری رو داشته باشن و بخاطرش مسخره بشن ولی من قرار بود امشب کنار کسایی باشم که قبلا منرو بخاطر همین موضوع مسخره میکردن.</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="chiaki, post: 129892, member: 7902"] [جنون آمیخته با عشق] پارت(4) [داستان از دید هنری] اون پسرهی احمق(کیا)با اون حرفش میخواست منو تحقیر کنه اما یه درس عبرت بزرگ بهش دادم، امیدوارم بعد اینکه از خواب بیدار شد و زخم روی دستش رو دید درس عبرت بزرگی بگیره. تصمیم گرفتم به مهمونی تولد لئو برم چون فکر نکنم تا شب که مهمونی لئو باشه ماموریت جدیدی داشته باشم و خودمهم دلم یکم سرگرمی میخواد. .... (اِمیلی یکی دیگه از دوستای لئو بود که امشب قرار بود تولد لئو باشه ) [داستان از دید اِمیلی] داشتم موهامرو شونه میکردم که دیدم گوشیم داره زنگ میخوره وقتی رفتم سمت گوشی، دیدم لئو داره بهم زنگ میزنه + سلام خوبی لئو؟ _ سلام اِمیلی ممنونم تو خوبی؟ + قربونت _ خواستم واسه تولدم امشب دعوتت کنم بیا امشب دور هم باشیم با بچه و جشن بگیریم _ بدون فکر کردن جواب دادم؛ اره حتما میام لئو منتظرم باش + حتما فعلا. نمیدونم چطور تولد لئو رو یادم رفته بود؟ اگه میفهمید که تولدش رو یادم رفته حتما خیلی ناراحت میشد روی تخت دراز کشیدم و به سقف خیره شدم؛ درسته لئو دوستم بود ولی واقعا معذب بودم جلوی دوستاش که قراره امشب توی مهمونی تولدش باشن. ولی بازم لئو دوستم بود و نمیتونستم به مهمونی تولدش نرم. تصمیم گرفتم واسه تولدش خیلی استایل و آرایش غلیظی نداشته باشم. ساعت چهار عصر بود و با جزئیاتی که لئو درمورد مهمونیش واسم فرستاده بود تولدش ساعت ۷ شب شروع میشد پس هنوز وقت داشتم و تصمیم گرفتم برم یه دوش بگیرم و بیام ... وقتی از حموم برگشتم لباسام رو پوشیدم و جلوی آینه اتاقم نشستم توی آینه به خودم نگاه کردم و یه خورده ته دلم خالی شد چون باعث شد یاد وقتی بیفتم که بچه ها توی سال آخر دبیرستان دقیقا یک سال پیش منرو بخاطر بیماری که داشتم مسخره میکردن من بیماری *نارکولپسی(حمله خواب)* رو داشتم ... *(بیماری حمله خواب یا نارکولپسی یه اختلال عصبی هستش که باعث میشه کسی که این بیماری رو داره در حین انجام کار های روز مره و چیزای دیگه یهو خوابش ببره بدون هیچ اراده یا کنترلی)* ... شاید خیلی ها توی دنیا این بیماری رو داشته باشن و بخاطرش مسخره بشن ولی من قرار بود امشب کنار کسایی باشم که قبلا منرو بخاطر همین موضوع مسخره میکردن. [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
کتابدونی
تایپ اثر
تایپ رمان
رمان جنون آمیخته با عشق | فاطمه عسکرمحمدی
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین