انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
نویسندهی عزیزی که قصد تایپ رمانت رو داری، کافیه که روی فرستادن موضوع کلیک کنی و اسم اثر، نویسنده و خلاصه رمانت رو به همراه ژانرش بنویسی و منتظر تایید توسط مدیر مربوطه باشی. لازم به ارسال مجدد تاپیک اثرت نیست.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
کتابدونی
تایپ اثر
تایپ رمان
رمان اشتباه جبران ناپذیر|معصومه خواجه
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="M.kh" data-source="post: 109769" data-attributes="member: 4815"><p>پارت۱۲</p><p>صبر کردم حرفاش تموم شه و بعد رفتم تو</p><p>پشتش بود،تک سرفه ای کردم که برگشت نگاهم کرد.</p><p>چیزی نگفت و رو تخت خوابید.</p><p>بفرما...تحویل بگیر...حالا باید اون رو تخت بخوابه و باز تو رو مبل گردن درد بگیری...وای حتی تصور اینکه شب تا صبح و</p><p>باهاش تو این اتاق سر کنم وحشت ناک بود.</p><p>اما چه کنیم که همه ی زندگی ما تظاهره و بس!</p><p>از اتاق بیرون اومدم و رفتم نشستم پیش مامان و زن عمو</p><p>از سروصدای تو حیاط فهمیدم بابا و عمو اومدن.</p><p>سلام</p><p>سلام دخترم خوبی</p><p>ممنون</p><p>عمو وارد شد و تعجب کرد:سلام کردم که جوابمو داد و گفت:فکر نمیکردم اراد حرف گوش بده و بیاد حتما تو راضیش</p><p>کردی</p><p>تو دلم خندیدم،همه چیز برعکس بود!</p><p>سرم درد میکرد،حالم خوب نبود.و اینها علائمی نبود جز سرماخوردگی!!</p><p>و من بشدت از این بیماری متنفر بودم</p><p>یهو حالت تهوع بم دست داد و رفتم سمت سرویس</p><p>مامان نگران اومد و گفت:نازگل چیشد؟؟</p><p>درو که باز کردم گفت خوبی؟</p><p>سری تکون دادم که گفت نکنه حام.....</p><p>به آراد نگا کردم که رو پله وایستاده بود،انگار داشت میومد پایین</p><p>گفتم نه مامانننن</p><p>وا چته دختر،سوال پرسیدم دیگه</p><p>و اون لبخند کنار لب آراد اذیتم میکرد.</p><p>مامان گفت:پس چته؟چرا حالت بد شد؟</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="M.kh, post: 109769, member: 4815"] پارت۱۲ صبر کردم حرفاش تموم شه و بعد رفتم تو پشتش بود،تک سرفه ای کردم که برگشت نگاهم کرد. چیزی نگفت و رو تخت خوابید. بفرما...تحویل بگیر...حالا باید اون رو تخت بخوابه و باز تو رو مبل گردن درد بگیری...وای حتی تصور اینکه شب تا صبح و باهاش تو این اتاق سر کنم وحشت ناک بود. اما چه کنیم که همه ی زندگی ما تظاهره و بس! از اتاق بیرون اومدم و رفتم نشستم پیش مامان و زن عمو از سروصدای تو حیاط فهمیدم بابا و عمو اومدن. سلام سلام دخترم خوبی ممنون عمو وارد شد و تعجب کرد:سلام کردم که جوابمو داد و گفت:فکر نمیکردم اراد حرف گوش بده و بیاد حتما تو راضیش کردی تو دلم خندیدم،همه چیز برعکس بود! سرم درد میکرد،حالم خوب نبود.و اینها علائمی نبود جز سرماخوردگی!! و من بشدت از این بیماری متنفر بودم یهو حالت تهوع بم دست داد و رفتم سمت سرویس مامان نگران اومد و گفت:نازگل چیشد؟؟ درو که باز کردم گفت خوبی؟ سری تکون دادم که گفت نکنه حام..... به آراد نگا کردم که رو پله وایستاده بود،انگار داشت میومد پایین گفتم نه مامانننن وا چته دختر،سوال پرسیدم دیگه و اون لبخند کنار لب آراد اذیتم میکرد. مامان گفت:پس چته؟چرا حالت بد شد؟ [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
کتابدونی
تایپ اثر
تایپ رمان
رمان اشتباه جبران ناپذیر|معصومه خواجه
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین