. . .

انتشاریافته درخواست کپیست بخت‌سوخته|Razieh.s

تالار درخواست کپیست
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

tor_anj.kh

مدیرکل بازنشسته
مدیر بازنشسته
شناسه کاربر
24
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-27
آخرین بازدید
موضوعات
331
نوشته‌ها
3,359
راه‌حل‌ها
110
پسندها
30,524
امتیازها
718
محل سکونت
صدف مخروبه

  • #1
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
راه‌حل
نام اثر: بخت سوخته


نویسنده: آلباتروس


لینک تاپیک اثر در انجمن:
https://romanik.ir/forums/threads/رمان-بخت-سوخته-آلباتروس.5545/


ژانر: عاشقانه،جنایی،تراژدی


سطح:
طلایی


تعداد صفحات: 476


خلاصه:

آن اتفاق، همان اتفاقی که نباید می‌افتاد و افتاد، همانی که باعث مرگ یکیشان شد، ظاهراً حادثه‌ای بیش نبود؛ اما چه کسی دید؟ چه کسی زوزه‌های چشمان پلید را شنید؟ که پوزخندهای مرموز پشت این حادثه را دید؟
باور بر این بود که دیگر تمام شده، دیگر نزاعی نخواهد بود؛ ولی آن اتفاق شروع دوره جدید بازی بود، بازی‌ که مرحله به مرحله‌اش با نفرت بنا شد و منجر به مرگ او و برافراشته شدن پرچم فراق بر روی قله عشق شد...

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر کل
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,159
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #2
زمان: ده روز
کپیست: @N O.o R
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

Miss Nili

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
مدیر کل
رمانیکی‌نویس
نام هنری
ماهِ نیلگون
انتشاریافته‌ها
4
شناسه کاربر
277
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-07
آخرین بازدید
موضوعات
374
نوشته‌ها
4,755
راه‌حل‌ها
74
پسندها
32,159
امتیازها
837
محل سکونت
آغوش مــآه

  • #3
نام اثر: بخت سوخته


نویسنده: آلباتروس


لینک تاپیک اثر در انجمن:
https://romanik.ir/forums/threads/رمان-بخت-سوخته-آلباتروس.5545/


ژانر: عاشقانه،جنایی،تراژدی


سطح:
طلایی


تعداد صفحات: 476


خلاصه:

آن اتفاق، همان اتفاقی که نباید می‌افتاد و افتاد، همانی که باعث مرگ یکیشان شد، ظاهراً حادثه‌ای بیش نبود؛ اما چه کسی دید؟ چه کسی زوزه‌های چشمان پلید را شنید؟ که پوزخندهای مرموز پشت این حادثه را دید؟
باور بر این بود که دیگر تمام شده، دیگر نزاعی نخواهد بود؛ ولی آن اتفاق شروع دوره جدید بازی بود، بازی‌ که مرحله به مرحله‌اش با نفرت بنا شد و منجر به مرگ او و برافراشته شدن پرچم فراق بر روی قله عشق شد!

مقدمه:

عاشقیمان را چگونه تعبیر کنم؟ آن‌گه که زمانه مهر ممنوعه را به احساسمان کوبید.
نبودت را چگونه تعبیر کنم؟ آن‌گه که با تو بودن جهانم بیدار شد.
کاش هرگز عاشقی را یادم نمی‌دادی، کاش هیچ‌گاه سحر چشمانت من را از آنِ خود نمی‌کرد!
اکنون چه کنم؟ حال که آه شده آوایم.
نبودت سکون را از این تن می‌کشد، آرامش را سلب می‌کند. بگو اکنون چگونه بی تو بودن را نقاشی کنم؟
لیکن چه زود گذشت، خنده‌هایی که اینک نغمه‌هایشان را حنجره دریده و اجازه پرواز نمی‌دهد!

برشی از اثر:
دیده را باور نداشت، گویی درون یک رویا بود؛ ولی نه، رویا که نمی‌توانست این‌قدر خونی باشد. این قطعاً کابوس بود، کابوسی که قرار نبود هیچ بیداری او را نجات دهد، گویا بایستی به دست و پا زدنش ادامه می‌داد.
- شما همراه بیمارید؟
چشمانش گردتر و نفسش بی اختیار از میان دهان نیمه بازش گریخت. امکان نداشت که او باشد، غیر ممکن بود؛ ولی... ولی... .
از سکوتش دکتر دوباره به حرف آمد.
- آقای محترم، آقا!
چشمانش را محکم به روی هم بست، نه، اگر او می‌بود، قطعاً این‌گونه غریبانه برخورد نمی‌کرد پس این شخص او نبود.
دوباره چشم در چشمش شد؛ ولی حتی رنگ چشمانش هم شبیه‌اش بود، چگونه این شباهت را هضم کند؟
آب دهانش را قورت داد و گیج و منگ لـ*ـب زد.
- بب... بله.
دکتر عمیق نگاهش کرد. شاید به خاطر آن بیمار این‌طور پریشان به نظر می‌رسید. با این فکر کنجکاویش را خواباند و گفت:
- لطفاً تا چند دقیقه دیگه داخل اتاقم باشید.
نتوانست چیزی بگوید، یعنی نشد. زبانش به قدری لمس شده بود که توان چرخشش را نداشت، با عبور دکتر تازه به خود آمد. اصلاً چه شد؟ چه گفت؟
هاج و واج به قامتش خیره شد که آرام داشت از او فاصله می‌گرفت. با کلافگی دستی به صورتش کشید و به در نگریست که همان لحظه درها دوباره باز شدند و از پسش بکتاش که بیهوش روی تخت افتاده بود، خارج شد.
آن‌قدر گیج بود که یادش رفت از دکتر حال بکتاش را بپرسد، بایستی به اتاقش می‌رفت. از این‌که توانسته بود بکتاش را لااقل زنده ببیند، خوشحال بود و بالاخره کمی از فشاری که قصد له کردنش را داشت، کاسته شده بود.

جلد اثر:



لینک دانلود فایل اثر:
کلیک کنید



@Razieh. S تاییده؟
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 users
راه‌حل

آلباتروس

رمانیکی نقره‌ای
رمانیکی
شناسه کاربر
716
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-08
موضوعات
91
نوشته‌ها
1,504
راه‌حل‌ها
6
پسندها
11,784
امتیازها
558

  • #4
خوبه عزیز خدا قوت!
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

Paradox

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
معاون
بخشدار
مدیر
کاربر VIP
کاربر منتخب
کاربر طلایی
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
پارادوکس
مقام خاص
همیار کپیست و طراحی
بخشدار
- آموزش
مدیر کتابدونی
- ویراستاری
شناسه کاربر
310
تاریخ ثبت‌نام
2021-01-20
موضوعات
510
نوشته‌ها
5,398
راه‌حل‌ها
105
پسندها
1,492
امتیازها
1,313
سن
19
محل سکونت
قبرستانی‌متروکه‌به نام«ذهن»

  • #5
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

Mohammad MZ

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
مؤسس | مدیرکل
بلاگر
تیم تبلیغات
کپیست
تدوینگر
نام هنری
رمانیکی
انتشاریافته‌ها
2
شناسه کاربر
1
تاریخ ثبت‌نام
2020-09-25
آخرین بازدید
موضوعات
47
نوشته‌ها
687
راه‌حل‌ها
50
پسندها
9,305
امتیازها
478
سن
26
محل سکونت
بالای ابرها
وب سایت
romanik.ir

  • #6
سلام
اثر زیبای فوق در سایت رمانیک منتشر شد.
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
19
بازدیدها
230
پاسخ‌ها
7
بازدیدها
160
پاسخ‌ها
10
بازدیدها
215
پاسخ‌ها
11
بازدیدها
253
پاسخ‌ها
16
بازدیدها
422

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین