انجام شد..درخواست متروکه
متروکه - رمان چرا من | میناجرجندی
رمان: چرا من نویسنده: میناجرجندی ژانر: عاشقانه، تراژدی خلاصه: کاش آدم اگه قراره ضربه بخوره، اما هیچوقت نفهمه از کی خورده ، بعضی وقتا اینکه میفهمیم آدمی که هیچوقت انتظارشو نداشتیم بهمون ضربه زده بیشتر داغونمون میکنه.romanik.ir
@Moon light<3
-
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی. -
نویسندهی عزیزی که قصد تایپ رمانت رو داری، کافیه که روی فرستادن موضوع کلیک کنی و اسم اثر، نویسنده و خلاصه رمانت رو به همراه ژانرش بنویسی و منتظر تایید توسط مدیر مربوطه باشی. لازم به ارسال مجدد تاپیک اثرت نیست.
. . .
مهم تاپیک جامع درخواست‌‌های متروکه
- نویسنده موضوع IM AIDEN
- تاریخ شروع
- بازدیدها 8,787
- پاسخ‌ها 211
-
- برچسبها
- انجمن رمانیک تاپیک جامع درخواست متروکه
- کپی پیوند کپی پیوند
انجام شد.
درود درخواست خروج از متروکه، و اسم رمان به اعتزال تغییر کنه.
romanik.ir
در دست اقدام - رمان اعتزال| میم.ز
« ان مع العسر یسرا » نام: اعتزال نویسنده: میم.ز مرتبط با رمان: ژیکان ژانر: عاشقانه- اجتماعی- تراژدی خلاصه: اعتزال، روایت کننده زندگی کسانی‌ست که رو به انزوا رفته‌اند؛ اما همین‌که سر از مسیر زندگی هم در می‌آورند، سیاهی نشسته برتن‌شان که حاصل غار انزواست، کنار می‌رود و خودشان نمایان می‌شوند؛ خودی...
romanik.ir
انجام شد..
درود درخواست خروج از متروکه، و اسم رمان به اعتزال تغییر کنه.
در دست اقدام - رمان اعتزال| میم.ز
« ان مع العسر یسرا » نام: اعتزال نویسنده: میم.ز مرتبط با رمان: ژیکان ژانر: عاشقانه- اجتماعی- تراژدی خلاصه: اعتزال، روایت کننده زندگی کسانی‌ست که رو به انزوا رفته‌اند؛ اما همین‌که سر از مسیر زندگی هم در می‌آورند، سیاهی نشسته برتن‌شان که حاصل غار انزواست، کنار می‌رود و خودشان نمایان می‌شوند؛ خودی...
- شناسه کاربر
- 1062
- تاریخ ثبت‌نام
- 2021-10-16
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 162
- نوشته‌ها
- 885
- راه‌حل‌ها
- 18
- پسندها
- 4,527
- امتیازها
- 421
- سن
- 20
- محل سکونت
- لاس و گاس
- وب سایت
- romanik.ir
نخسته مدیر
میشه اینارو از متروکه خارج فرمایید:/
romanik.ir
romanik.ir
romanik.ir
دوتا رمانم و داستان کوتاه ردول
میشه اینارو از متروکه خارج فرمایید:/
در دست اقدام - رمان چترپاره زندگی (جلد دوم) | فاطمه فرهمندنیا
به نام خدا "جلد دوم رمان چتر پاره زندگی" ژانر: تراژدی، عاشقانه ناظر: @فاطره خلاصه: صبح بیدار شدم، اولین چیزی که یادم آمد نبرد تن به تن و دیدن دوباره آن مرد بود... سمت کمد لباس‌هایم پا نهادم؛ نمی‌خواستم لباس‌های تکراری تن کنم؛ من یک لباسی تک می‌خواستم! امروز برایم یک روزی خاص بود. از همان...
romanik.ir
تمام شده - داستان ردول| فاطمه فرهمندنیا
نام داستان: ردول نام نویسنده: فاطمه فرهمندنیا ژانر: تراژدی، عاشقانه خلاصه: از ادامه دادن خسته شده بودم. شقیقه‌هایم تیر می‌کشید. بی‌تفاوت به دیوار سفید خیره شده بودم. به راستی چقدر خسته بودم. گرچه از نگاه‌هایم پیدا بود اما تنها آن شخص ناشناس من، آن را می‌دانست. چقدر دوستش داشتم؟ پاسخ آن سؤال را...
romanik.ir
متروکه - رمان سایع فیول|فاطمه فرهمندنیا
نام رمان: سایع فیول نام نویسنده: فاطمه فرهمندنیا ژانر: معمایی، ترسناک، دلهره‌آور(هیجانی) خلاصه: همین که دستان سردش را در پیچ موهای براق و سرخش قرار می‌دهد دوباره آنجلا سبد خونی را در مقابلش نشان می‌دهد؛ پوزخند مرموزش نشان از جنگی دیگر را می‌داد... نشان از یک نبردی بی‌طرف... که بی شک آن دوال‌پا...
romanik.ir
دوتا رمانم و داستان کوتاه ردول
آخرین ویرایش:
انجام شد✅نخسته مدیر
میشه اینارو از متروکه خارج فرمایید:/
در دست اقدام - رمان چترپاره زندگی (جلد دوم) | فاطمه فرهمندنیا
به نام خدا "جلد دوم رمان چتر پاره زندگی" ژانر: تراژدی، عاشقانه ناظر: @فاطره خلاصه: صبح بیدار شدم، اولین چیزی که یادم آمد نبرد تن به تن و دیدن دوباره آن مرد بود... سمت کمد لباس‌هایم پا نهادم؛ نمی‌خواستم لباس‌های تکراری تن کنم؛ من یک لباسی تک می‌خواستم! امروز برایم یک روزی خاص بود. از همان...تمام شده - داستان ردول| فاطمه فرهمندنیا
نام داستان: ردول نام نویسنده: فاطمه فرهمندنیا ژانر: تراژدی، عاشقانه خلاصه: از ادامه دادن خسته شده بودم. شقیقه‌هایم تیر می‌کشید. بی‌تفاوت به دیوار سفید خیره شده بودم. به راستی چقدر خسته بودم. گرچه از نگاه‌هایم پیدا بود اما تنها آن شخص ناشناس من، آن را می‌دانست. چقدر دوستش داشتم؟ پاسخ آن سؤال را...متروکه - رمان سایع فیول|فاطمه فرهمندنیا
نام رمان: سایع فیول نام نویسنده: فاطمه فرهمندنیا ژانر: معمایی، ترسناک، دلهره‌آور(هیجانی) خلاصه: همین که دستان سردش را در پیچ موهای براق و سرخش قرار می‌دهد دوباره آنجلا سبد خونی را در مقابلش نشان می‌دهد؛ پوزخند مرموزش نشان از جنگی دیگر را می‌داد... نشان از یک نبردی بی‌طرف... که بی شک آن دوال‌پا...
دوتا رمانم و داستان کوتاه ردول
- شناسه کاربر
- 6733
- تاریخ ثبت‌نام
- 2023-09-22
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 83
- نوشته‌ها
- 128
- راه‌حل‌ها
- 3
- پسندها
- 0
- امتیازها
- 163
- محل سکونت
- =( world of sadness
درخواست انتقال به متروکه دارم
romanik.ir
متروکه - رمان سیاه میان صد سفید| سارا
عنوان رمان: سیاه میان صدسفید به قلم: Sara ژانر: معمایی، جنایی ناظر: @فاطره خلاصه: همه می‌گویند دنیای مافیا جایی برای دختر‌ها و زن‌ها ندارد. سارا دختری‌ست که از تبعیض متنفر است. می‌خواهد ثابت کند به جایگاه والاتری تعلق دارد. زمانی می‌رسد که سارا به تنهایی در مقابل صدها مرد قرار می گیرد، همانند یک...
romanik.ir
- شناسه کاربر
- 1709
- تاریخ ثبت‌نام
- 2022-02-06
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 1
- نوشته‌ها
- 5
- پسندها
- 20
- امتیازها
- 83
- شناسه کاربر
- 1709
- تاریخ ثبت‌نام
- 2022-02-06
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 1
- نوشته‌ها
- 5
- پسندها
- 20
- امتیازها
- 83
سلام لطفا رمان من و از تالار متروکه خارج کنید.
رمان کافونه
نویسنده نرگس خسروی
romanik.ir
لینک رمان
رمان کافونه
نویسنده نرگس خسروی
در دست اقدام - رمان کافونه | نرگس خسروی
نام رمان : کافونه به قلم : نرگس خسروی بانوقلم ژانر : عاشقانه، پلیسی، اجتمائی ناظر: @ماهِ نزدیک خلاصه رمان : روایتی بر اساس واقعیت! ترس و افکار احمقانه‌ای که در سرم می‌پنداشتم، مرا از دنیای دخترانه‌ام بیرون کشید و گرفتار زندان زندگی و بدبختی کرد! و زندانبان من، کسی است از جنس نخوت و...
romanik.ir
انجام شد.سلام لطفا رمان من و از تالار متروکه خارج کنید.
رمان کافونه
نویسنده نرگس خسروی
لینک رماندر دست اقدام - رمان کافونه | نرگس خسروی
نام رمان : کافونه به قلم : نرگس خسروی بانوقلم ژانر : عاشقانه، پلیسی، اجتمائی ناظر: @ماهِ نزدیک خلاصه رمان : روایتی بر اساس واقعیت! ترس و افکار احمقانه‌ای که در سرم می‌پنداشتم، مرا از دنیای دخترانه‌ام بیرون کشید و گرفتار زندان زندگی و بدبختی کرد! و زندانبان من، کسی است از جنس نخوت و...
