CANDY
مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
رصد کننده
طراح
تدوینگر
- نام هنری
- Minok
- انتشاریافتهها
- 3
- بخشدار
- - امور فرهنگی
- مدیر
- تدوین+میکس+بازرس
- شناسه کاربر
- 3457
- تاریخ ثبتنام
- 2022-11-23
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 1,001
- نوشتهها
- 2,427
- راهحلها
- 45
- پسندها
- 4,001
- امتیازها
- 436
- سن
- 21
- محل سکونت
- جنگلمتروکهافکار(:
ابزاری که از دوران نوسنگی در دره کاتماندو پیدا شدهاند نشان میدهند که قدمت حضور انسان در منطقه هیمالیا به حداقل ۱۱ هزار سال بازمیگردد. طبق یافتهها نخستین افراد مردمان کاساندا (Kusunda) بودند که در این منطقه زندگی میکردند.
در اوایل قرن ۱۲ رهبرانی در غرب نپال شروع به حکمرانی کردند که نام آنها با مالا (Malla) پایان مییافت (مالا کلمهای به زبان سانسکریت و به معنای کشتیگیر است). این پادشاهان به مدت ۲۰۰ سال یعنی تا زمانی که حکومت به دو بخش تقسیم شد بر مردم حکومت کردند. در اواخر قرن ۱۴ سلسله مالای دیگر در دره کاتماندو پدید آمد و از آن پس بیشتر مرکز نپال تحت حکومت یک قانون متحد شدند. در سال ۱۴۸۲ این منطقه به سه پادشاهی کاتماندو، پاتان و باکتاپور تقسیم شد.
در اواسط قرن ۱۸ شاه نارایان (Prithvi Narayan)، پادشاه گورخا، تصمیم گرفت تا نپال امروزی را گرد هم آورد. پس از جنگها و خونریزیهای بسیار دره کاتماندو را تصرف کرد. شرح کامل پیروزی شاه را پدر جوزپه، که از شاهدان عینی است نوشته است. پس از سالها جنگ با قومها و کشوری چون انگلیس و نهایتا نفاق در خانواده سلطنتی، حکومت از دست گورخا خارج شد و فرماندهای به نام یونگ بهادر کانوار (Jung Bahadur Kunwar) با کشتن ۴۰ شاهزاده سلسله رانا را پایهگذاری کرد. این خاندان از سال ۱۸۴۶ تا ۱۹۵۶ قدرت را در دست داشتند.
در اواخر دهه ۱۹۴۰ جنبش و حذبی سیاسی در نپال علیه حکومت استبدادی رانا پدید آمد که از طرف هند حمایت میشد. نتیجه آن که دوران پادشاهی رانا به پایان رسید و سرکرده حذب به نام تریبهووان (TRibhuvan) حکومت را که شامل کنگره نپال بود به دست گرفت.
در سال ۱۹۹۶ حذب کمونیست نپال تصمیم گرفت تا بوسیله خشونت جمهوری را جایگزین سیستم پادشاهی وقت کند. این اقدام به جنگ داخلی نپال منتهی شد که بیش از ۱۲۰۰۰ کشته داشت.
در ۱ ژوئن ۲۰۰۱ طی یک قتل عام در قصر شاه بیرندرا و ملکه آیشواریا و ۷ نفر دیگر از خانواده سلطنتی به قتل رسیدند. مظنون را ولیعهد دیپندرا میدانستند که سه روز بعد خودکشی کرد. مردم این عملش را پاسخی به جواب منفی والدینش به انتخابش برای ازدواج میدانستند، در غیر این صورت جوابی برای این قتل عام نبود.
پس از این کشتار برادر پادشاه، جیاندرا (Gyanedra) در ۱ فوریه ۲۰۰۵ به پادشاهی رسید. پادشاه جدید تمام قوای خود را برای برکنار کردن حذب مائوئیسم (نوعی حذب کمونیستی) به کار گرفت اما این ابتکار عمل ناموفق بود. در سال ۲۰۰۶ پادشاه اعلام کرد که قدرت را به دست مردم میدهد و در سال ۲۰۰۹ حکومت خود را به جمهوری تغییر داد.
کشف مجسمهای در ابعاد انسان از پادشاه جایا ورنا در سال ۱۹۹۲ در مَلیگان در کاتماندو با سنگ نبشتهای که تاریخ ۱۸۵ بعد از میلاد مسیح را نشان میدهد، قدیمیترین اثر بدست آمده در مورد تاریخ نپال است. قبل از حمله پادشاه گورخا، پریتوی نارایان شاه در سال ۱۷۶۹ به نپال(کاتماندو ولی) نپال مَندال یا کاتماندو ولی برای جهان خارج به عنوان نپال شناخته میشد. بنابر سوابق موجود که به ابتدای عصر مسیحیت باز میگردد، نپال تحت سلطه سلسلههای لیچاوی، تاکوری، مالا و شاه بوده است. حکمرانان لیچاوی از ابتدای قرن اول میلادی تا قرن نهم بر نپال حکومت کردند، بعد از آنها دودمان تاکوری از قرن نهم الی قرن چهاردهم بر سر کار آمدند، گرچه شکوه معماری کاتماندو ولی در دوران فرمانروایی مالا از قرن ۱۴ تا قرن ۱۸ میلادی به اوج خود رسید اما آثار ثبت شده بسیاری در میراث جهانی یونسکو از زمان فرمانروایی تاکوری وجود دارد.
در دوران سلسله مالا فرهنگ و معماری نِواری به اوج خود رسید که به عنوان عصر رنسانس نپال از آن یاد میشود. حکومت مالا در کاتماندو ولی بعد از حمله پادشاه گورخا، پریتوی نارایان شاه در سال ۱۷۶۹ به پایان رسید اما در سال ۱۸۴۶ با استفاده از موقعیت ضعیف شاه که درگیر دسیسه های شدیدی در دربار بود جانگ بهادر رانا قدرت مطلق را بعد از قتل عام وحشیانه درباریان بدست آورد و حکومت مطلقه اغنیا، رانا پایه گذاری شد. فرمانروایی رانا در عمل تا زمان انقلاب مردمی سال ۱۹۵۱ که باعث برقراری دموکراسی در نپال شد ادامه یافت.
شاخه ای که ما امروزه به عنوان فرهنگ نپالی از آن یاد میکنیم در ابتدای قرن اول میلادی و یا حتی قبل تر، در کاتماندو ولی شکل گرفت و شروع به رشد و بالندگی نمود. اما فقط بعد از ظهور دموکراسی در سال ۱۹۵۱ بود که کشور درهای خود را به سوی دنیای بیرون گشود و جهان توانست شاهد عظمت و توانگری فرهنگ غنی نپالی باشد.
بی شک فرمانروایی سلسله های متفاوت در طول این تاریخ پر فراز و نشیب بر این تبلور فرهنگی بی تاثیر نبودهاند، اما در ذات خود این فرهنگ متعلق به مردم بوده است- شالودهای بنا نهاده شده به دست مردم در طی اعصار. هیچ نوع اتفاق فرهنگی در نپال بدون مشارکت بالای مردم نپال صورت نمیپذیرد، میتوان شاهد طیف پرطراوتی از این رنگینکمان فرهنگها در تعدد فستیوالها و مراسم مذهبی که تقریباً هرروز در گوشهای از کشور برگزار میشود بود. در کاتماندو پایتخت نپال نژاد نِواری که ساکن کاتماندو ولی هستند بیشتر برای آثار هنری و صنایع دستی منحصر به فردشان شناخته میشوند. فرهنگ جایگاهی برتر در زندگی روزمره مردم نپال به خود اختصاص داده است.
همزیستی فرهنگی جوهره اصلی زندگی نپالی است. نپال یکی از صلحجوترین کشورهای چند مذهبی، چند نژادی و چند فرهنگی در جهان به شمار میرود. وحدت و یکپارچگی ملی که مردم نپال در عین تکثر مذهبی و نژادی حفظ کرده اند حقیقتاً زبانزد و در عرصه بین المللی شناخته شده است. به ضرس قاطع هویت زنده و پرطراوت جامعه نپال مرهون همین چندگانگی فرهنگیست.
کشورکنونی نپال ازلحاظ فرهنگی بسیار غنی می باشد که میتوان نمود آن را درجشنواره ها و مراسم مذهبی که به طور متداول دراین کشور برگذار میشود مشاهده کرد.
در اوایل قرن ۱۲ رهبرانی در غرب نپال شروع به حکمرانی کردند که نام آنها با مالا (Malla) پایان مییافت (مالا کلمهای به زبان سانسکریت و به معنای کشتیگیر است). این پادشاهان به مدت ۲۰۰ سال یعنی تا زمانی که حکومت به دو بخش تقسیم شد بر مردم حکومت کردند. در اواخر قرن ۱۴ سلسله مالای دیگر در دره کاتماندو پدید آمد و از آن پس بیشتر مرکز نپال تحت حکومت یک قانون متحد شدند. در سال ۱۴۸۲ این منطقه به سه پادشاهی کاتماندو، پاتان و باکتاپور تقسیم شد.
در اواسط قرن ۱۸ شاه نارایان (Prithvi Narayan)، پادشاه گورخا، تصمیم گرفت تا نپال امروزی را گرد هم آورد. پس از جنگها و خونریزیهای بسیار دره کاتماندو را تصرف کرد. شرح کامل پیروزی شاه را پدر جوزپه، که از شاهدان عینی است نوشته است. پس از سالها جنگ با قومها و کشوری چون انگلیس و نهایتا نفاق در خانواده سلطنتی، حکومت از دست گورخا خارج شد و فرماندهای به نام یونگ بهادر کانوار (Jung Bahadur Kunwar) با کشتن ۴۰ شاهزاده سلسله رانا را پایهگذاری کرد. این خاندان از سال ۱۸۴۶ تا ۱۹۵۶ قدرت را در دست داشتند.
در اواخر دهه ۱۹۴۰ جنبش و حذبی سیاسی در نپال علیه حکومت استبدادی رانا پدید آمد که از طرف هند حمایت میشد. نتیجه آن که دوران پادشاهی رانا به پایان رسید و سرکرده حذب به نام تریبهووان (TRibhuvan) حکومت را که شامل کنگره نپال بود به دست گرفت.
در سال ۱۹۹۶ حذب کمونیست نپال تصمیم گرفت تا بوسیله خشونت جمهوری را جایگزین سیستم پادشاهی وقت کند. این اقدام به جنگ داخلی نپال منتهی شد که بیش از ۱۲۰۰۰ کشته داشت.
در ۱ ژوئن ۲۰۰۱ طی یک قتل عام در قصر شاه بیرندرا و ملکه آیشواریا و ۷ نفر دیگر از خانواده سلطنتی به قتل رسیدند. مظنون را ولیعهد دیپندرا میدانستند که سه روز بعد خودکشی کرد. مردم این عملش را پاسخی به جواب منفی والدینش به انتخابش برای ازدواج میدانستند، در غیر این صورت جوابی برای این قتل عام نبود.
پس از این کشتار برادر پادشاه، جیاندرا (Gyanedra) در ۱ فوریه ۲۰۰۵ به پادشاهی رسید. پادشاه جدید تمام قوای خود را برای برکنار کردن حذب مائوئیسم (نوعی حذب کمونیستی) به کار گرفت اما این ابتکار عمل ناموفق بود. در سال ۲۰۰۶ پادشاه اعلام کرد که قدرت را به دست مردم میدهد و در سال ۲۰۰۹ حکومت خود را به جمهوری تغییر داد.
کشف مجسمهای در ابعاد انسان از پادشاه جایا ورنا در سال ۱۹۹۲ در مَلیگان در کاتماندو با سنگ نبشتهای که تاریخ ۱۸۵ بعد از میلاد مسیح را نشان میدهد، قدیمیترین اثر بدست آمده در مورد تاریخ نپال است. قبل از حمله پادشاه گورخا، پریتوی نارایان شاه در سال ۱۷۶۹ به نپال(کاتماندو ولی) نپال مَندال یا کاتماندو ولی برای جهان خارج به عنوان نپال شناخته میشد. بنابر سوابق موجود که به ابتدای عصر مسیحیت باز میگردد، نپال تحت سلطه سلسلههای لیچاوی، تاکوری، مالا و شاه بوده است. حکمرانان لیچاوی از ابتدای قرن اول میلادی تا قرن نهم بر نپال حکومت کردند، بعد از آنها دودمان تاکوری از قرن نهم الی قرن چهاردهم بر سر کار آمدند، گرچه شکوه معماری کاتماندو ولی در دوران فرمانروایی مالا از قرن ۱۴ تا قرن ۱۸ میلادی به اوج خود رسید اما آثار ثبت شده بسیاری در میراث جهانی یونسکو از زمان فرمانروایی تاکوری وجود دارد.
در دوران سلسله مالا فرهنگ و معماری نِواری به اوج خود رسید که به عنوان عصر رنسانس نپال از آن یاد میشود. حکومت مالا در کاتماندو ولی بعد از حمله پادشاه گورخا، پریتوی نارایان شاه در سال ۱۷۶۹ به پایان رسید اما در سال ۱۸۴۶ با استفاده از موقعیت ضعیف شاه که درگیر دسیسه های شدیدی در دربار بود جانگ بهادر رانا قدرت مطلق را بعد از قتل عام وحشیانه درباریان بدست آورد و حکومت مطلقه اغنیا، رانا پایه گذاری شد. فرمانروایی رانا در عمل تا زمان انقلاب مردمی سال ۱۹۵۱ که باعث برقراری دموکراسی در نپال شد ادامه یافت.
شاخه ای که ما امروزه به عنوان فرهنگ نپالی از آن یاد میکنیم در ابتدای قرن اول میلادی و یا حتی قبل تر، در کاتماندو ولی شکل گرفت و شروع به رشد و بالندگی نمود. اما فقط بعد از ظهور دموکراسی در سال ۱۹۵۱ بود که کشور درهای خود را به سوی دنیای بیرون گشود و جهان توانست شاهد عظمت و توانگری فرهنگ غنی نپالی باشد.
بی شک فرمانروایی سلسله های متفاوت در طول این تاریخ پر فراز و نشیب بر این تبلور فرهنگی بی تاثیر نبودهاند، اما در ذات خود این فرهنگ متعلق به مردم بوده است- شالودهای بنا نهاده شده به دست مردم در طی اعصار. هیچ نوع اتفاق فرهنگی در نپال بدون مشارکت بالای مردم نپال صورت نمیپذیرد، میتوان شاهد طیف پرطراوتی از این رنگینکمان فرهنگها در تعدد فستیوالها و مراسم مذهبی که تقریباً هرروز در گوشهای از کشور برگزار میشود بود. در کاتماندو پایتخت نپال نژاد نِواری که ساکن کاتماندو ولی هستند بیشتر برای آثار هنری و صنایع دستی منحصر به فردشان شناخته میشوند. فرهنگ جایگاهی برتر در زندگی روزمره مردم نپال به خود اختصاص داده است.
همزیستی فرهنگی جوهره اصلی زندگی نپالی است. نپال یکی از صلحجوترین کشورهای چند مذهبی، چند نژادی و چند فرهنگی در جهان به شمار میرود. وحدت و یکپارچگی ملی که مردم نپال در عین تکثر مذهبی و نژادی حفظ کرده اند حقیقتاً زبانزد و در عرصه بین المللی شناخته شده است. به ضرس قاطع هویت زنده و پرطراوت جامعه نپال مرهون همین چندگانگی فرهنگیست.
کشورکنونی نپال ازلحاظ فرهنگی بسیار غنی می باشد که میتوان نمود آن را درجشنواره ها و مراسم مذهبی که به طور متداول دراین کشور برگذار میشود مشاهده کرد.
نام موضوع : تاریخ نپال
دسته : تاریخ جهان