ژاک لوئی داوید نقاش قرن ۱۹ از پیشگامان سبک نئوکلاسیک بود که به پایان دادن بیهودگی و راحتی سبک روکوکو کمک شایانی کرد. از کارهای مشهور او میتوان به «مرگ مارا» و «ناپلئون در حال عبور از آلپ» اشاره کرد.
ژاک لوئی داوید در شهر پاریس فرانسه متولد شد؛ نقاشی مشهور که با آثار ارزشمند خود هنر را دوباره به دوران دشواری کلاسیک بازگرداند. یکی از مشهورترین آثار داوید، «مرگ مارا» متعلق به سال ۱۷۹۳ است که شخصیت مشهور انقلابی فرانسه را به تصویر میکشد که در وان خود به قتل رسیده است. ژاک لوئی داوید در سال ۱۸۲۵ در بروکسل چشم از جهان فروبست.
با دیدن علاقه او به نقاشی، عمویش داوید را نزد فرانسوا بوشه فرستاد که نقاشی برجسته و از دوستان خانوادگیشان بود. بوشه نقاش سبک روکوکو بود، اما دوره روکوکو کمکم جای خود را به سبک کلاسیک میداد، پس بوشه تصمیم گرفت تا داوید را نزد دوستش ژوزف ماریا ویِن بفرستد. وین جزو نقاشانی بود که بیشتر از روکوکو متمایل به نئوکلاسیک بود.
این نقاش جوان و بااستعداد در سن ۱۸ سالگی در آکادمی سلطنتی نقاشی و مجسمه سازی ثبت نام کرد. پس از چندین بار شکست در مسابقات مختلف دچار دلسردی شد، طوریکه در سال ۱۷۷۴ قصد خودکشی (ظاهرا با غذا نخوردن) داشت، اما در همین سال داوید بالاخره توانست بورسیه جایزه بزرگ رم (Prix de Rome) را به دست آورد، بورسیهای دولتی که دریافت کمسیون خوب را در فرانسه تضمین میکرد. این بورسیه شامل سفر به ایتالیا هم بود و در سال ۱۷۷۵ او و وین با هم به رم سفر کردند، جاییکه داوید به مطالعهی شاهکارهای ایتالیایی و خرابههای رم باستان پرداخت.
پیش از ترک پاریس، او اعلام کرد: «هنر باستانی مرا اغوا نخواهد کرد، چرا که تهی از حس زندگی است.»
او به ایدههای نئوکلاسیک که از رم سرچشمه میگرفت، بسیار علاقهمند شد، مانند آثار نقاش آلمانی آنتون رافائل مِنگس و هنر تاریخی یوهان یواخیم وینکِلمان.
داوید در سال ۱۷۸۰ در پاریس برای اثبات ادعای خود، تابلوی «بلیساریوس صدقه گدایی میکند» را به نمایش گذاشت. او در این نقاشی برداشت خود از دوران باستان را با سبک نئوکلاسیک نیکولا پوسَن تلفیق کرده است. در سال ۱۷۸۲ داوید با مارگریت پِکول ازدواج کرد. پدر مارگریت پیمانکار ساختمان بسیار بانفوذ و سرپرست پروژه ساخت لوور بود. در این دوره داوید پیشرفت بسیاری کرد و مدتی پس از آفرینش اثرش «آندروماخه در سوگ هکتور» در سال ۱۷۸۴ به عضویت آکادمی سلطنتی درآمد.
با نمایش در سالن پاریس (نمایشگاه رسمی پاریس) در سال ۱۷۸۵، این نقاشی هیجان زیادی به پا کرد و گواهی بر سرآغاز یک جنبش هنری شد که به ظرافتهای پر آبوتاب دوره روکوکو پایان داد. در آیندهای نه چندان دور این اثر به نماد پایان فساد اشرافی و بازگشت به اخلاقیات وطندوستانهی رم جمهوریخواه در فرانسه تبدیل شد.
در سال ۱۷۸۷ داوید تابلوی «مرگ سقراط» را به نمایش گذاشت. او دو سال بعد در سال ۱۷۸۹ از تابلوی «تبرداران برای بروتوس جسد پسرانش را میآورند» رونمایی کرد. در این دوره، انقلاب فرانسه آغاز شده بود و بدینسان نقاشی او از بروتوس -مشاور وطن دوست رومی که دستور داد پسران خیانتکارش را بری نجات جمهوری به قتل برسانند- و خودش از اهمیتی سیاسی برخوردار شدند.
داوید پس از ده سال زندگی در تبعید با درشکهای برخورد کرد و دچار آسیبدیدگیهایی شد که هرگز التیام نیافت. ژاک لوئی داوید در ۲۹ دسامبر ۱۸۲۵ در بروکسل از دنیا رفت. به دلیل دست داشتن در اعدام لوئی شانزدهم اجازه دفن جنازه داوید در فرانسه داده نشد و او در گورستان اِوِر به خاک سپرده شد. با اینحال قلبش در گورستان پرلاشز پاریس دفن شده است.
ژاک لوئی داوید در شهر پاریس فرانسه متولد شد؛ نقاشی مشهور که با آثار ارزشمند خود هنر را دوباره به دوران دشواری کلاسیک بازگرداند. یکی از مشهورترین آثار داوید، «مرگ مارا» متعلق به سال ۱۷۹۳ است که شخصیت مشهور انقلابی فرانسه را به تصویر میکشد که در وان خود به قتل رسیده است. ژاک لوئی داوید در سال ۱۸۲۵ در بروکسل چشم از جهان فروبست.
سالهای ابتدایی زندگی ژاک لوئی داوید
ژاک لویی داوید در ۳۰ آگوست ۱۷۴۸ در پاریس چشم به جهان گشود. پدرش زمانیکه داوید تنها ۹ سال داشت، کشته شد. سپس مادرش داوید را به دست دو عمویش سپرد تا تحت حمایت و سرپرستی آنها بزرگ شود.با دیدن علاقه او به نقاشی، عمویش داوید را نزد فرانسوا بوشه فرستاد که نقاشی برجسته و از دوستان خانوادگیشان بود. بوشه نقاش سبک روکوکو بود، اما دوره روکوکو کمکم جای خود را به سبک کلاسیک میداد، پس بوشه تصمیم گرفت تا داوید را نزد دوستش ژوزف ماریا ویِن بفرستد. وین جزو نقاشانی بود که بیشتر از روکوکو متمایل به نئوکلاسیک بود.
این نقاش جوان و بااستعداد در سن ۱۸ سالگی در آکادمی سلطنتی نقاشی و مجسمه سازی ثبت نام کرد. پس از چندین بار شکست در مسابقات مختلف دچار دلسردی شد، طوریکه در سال ۱۷۷۴ قصد خودکشی (ظاهرا با غذا نخوردن) داشت، اما در همین سال داوید بالاخره توانست بورسیه جایزه بزرگ رم (Prix de Rome) را به دست آورد، بورسیهای دولتی که دریافت کمسیون خوب را در فرانسه تضمین میکرد. این بورسیه شامل سفر به ایتالیا هم بود و در سال ۱۷۷۵ او و وین با هم به رم سفر کردند، جاییکه داوید به مطالعهی شاهکارهای ایتالیایی و خرابههای رم باستان پرداخت.
پیش از ترک پاریس، او اعلام کرد: «هنر باستانی مرا اغوا نخواهد کرد، چرا که تهی از حس زندگی است.»
او به ایدههای نئوکلاسیک که از رم سرچشمه میگرفت، بسیار علاقهمند شد، مانند آثار نقاش آلمانی آنتون رافائل مِنگس و هنر تاریخی یوهان یواخیم وینکِلمان.
داوید در سال ۱۷۸۰ در پاریس برای اثبات ادعای خود، تابلوی «بلیساریوس صدقه گدایی میکند» را به نمایش گذاشت. او در این نقاشی برداشت خود از دوران باستان را با سبک نئوکلاسیک نیکولا پوسَن تلفیق کرده است. در سال ۱۷۸۲ داوید با مارگریت پِکول ازدواج کرد. پدر مارگریت پیمانکار ساختمان بسیار بانفوذ و سرپرست پروژه ساخت لوور بود. در این دوره داوید پیشرفت بسیاری کرد و مدتی پس از آفرینش اثرش «آندروماخه در سوگ هکتور» در سال ۱۷۸۴ به عضویت آکادمی سلطنتی درآمد.
داوید، چهرهای نوظهور در دنیای هنر
در همان سال داوید به رم بازگشت تا کار «سوگند هوراس» یا «سوگند هوراتیها» را تمام کند؛ اثری که پردازش بصریاش -رنگهای سرد، ترکیببندی کتیبهمانند و نورپردازی شفاف- گذاری آشکار از سبک روکوکو، سبک غالب آن دوره، بود.با نمایش در سالن پاریس (نمایشگاه رسمی پاریس) در سال ۱۷۸۵، این نقاشی هیجان زیادی به پا کرد و گواهی بر سرآغاز یک جنبش هنری شد که به ظرافتهای پر آبوتاب دوره روکوکو پایان داد. در آیندهای نه چندان دور این اثر به نماد پایان فساد اشرافی و بازگشت به اخلاقیات وطندوستانهی رم جمهوریخواه در فرانسه تبدیل شد.
در سال ۱۷۸۷ داوید تابلوی «مرگ سقراط» را به نمایش گذاشت. او دو سال بعد در سال ۱۷۸۹ از تابلوی «تبرداران برای بروتوس جسد پسرانش را میآورند» رونمایی کرد. در این دوره، انقلاب فرانسه آغاز شده بود و بدینسان نقاشی او از بروتوس -مشاور وطن دوست رومی که دستور داد پسران خیانتکارش را بری نجات جمهوری به قتل برسانند- و خودش از اهمیتی سیاسی برخوردار شدند.
سالهای آخر زندگی ژاک لویی داوید
پس از سقوط ناپلئون در سال ۱۸۱۵، داوید به بروکسل تبعید شد؛ جاییکه به خاطر جدا شدن از هیجانات و محرکهایی چون اتفاقات بزرگ رخ داده در زندگیاش، انرژی سابق خود را از دست داد. در سالهای آخر زندگی پرتره فوقالعاده «سه زن از گنت» را کشید که گویا با کمک فراوان شاگرد بلژیکیاش، فرانسوا ژوزف ناوِز بهانجام رسیده بود.داوید پس از ده سال زندگی در تبعید با درشکهای برخورد کرد و دچار آسیبدیدگیهایی شد که هرگز التیام نیافت. ژاک لوئی داوید در ۲۹ دسامبر ۱۸۲۵ در بروکسل از دنیا رفت. به دلیل دست داشتن در اعدام لوئی شانزدهم اجازه دفن جنازه داوید در فرانسه داده نشد و او در گورستان اِوِر به خاک سپرده شد. با اینحال قلبش در گورستان پرلاشز پاریس دفن شده است.