تیتسیانو وچلی
(به ایتالیایی: Tiziano Vecelli)
مشهور به تیسین (به فرانسوی: Titien)
حدود ۱۵۷۶–۱۴۸۷
نقاش و نگارگر ایتالیایی سده شانزدهم میلادی که از معروفترین اعضای مکتب ونیز در قرن شانزدهم میلادی بود. او یکی از استادان نامدار دوران رنسانس است که معاصرانش او را «خورشیدی در میان ستارگان کوچک» میدانستند.
تاریخ دقیقی از تولد او مشخص نیست و وقتی به سن کهولت رسید در نامهای به پادشاه اسپانیا ادعا کرد که در سال ۱۴۷۴ به دنیا آمده است. اما این ادعا نادرست و بعید مینماید. بیوگرافینویسان دوران او ارقامی بین سالهای ۱۴۷۳ تا ۱۴۸۲ را ارائه میدهند. اما بیوگرافینویسان جدیدتر ارقامی مابین ۱۴۸۸ تا ۱۴۹۰ را ارائه دادهاند که این ارقام منطقیتر میرسد. او در روستای پیوه دی کادوره نزدیک شهر بلونو ناحیه ونتو جمهوری ونیز زاده شد پدرش جورجو وچلیو و مادرش لوچیا نام داشتند که از والدین او نیز اطلاعات مشخصی موجود نمیباشد. پدرش سرپرست یک قلعه بود و همینطور معادن محلی را برای صاحبان آنها کنترل و مدیریت میکرد. وی همینطور یک مشاور و سرباز برجسته محسوب میشد.
در ایتدای نوجوانی به همراه برادرش فرانچسکو به ونیز پیش عمویشان فرستاده داده شدند که نزد نقاش مناسبی برای کارآموزی و یادگیری بروند. او این دو برادر را به نزد استاد موزاییککاری به نام «سباستیان سوکاتو» فرستادند. سوکاتو پس از مدتی، اشتیاق تیسین را به طراحی دید و او را به نزد یکی از مطرح ترین نقاشان ونیز، «جووانی بلینی» فرستاد. اولین معلمان نقاشی وی جنتیله و جووانی بلینی بودند که برادران بلینی خصوصا جووانی از سردمداران نقاشان آن دوره در ونیز بودند .اما بسیاری از هنرشناسان همدوره این هنرمند کارهای او را زیباتر و تاثیرگذارتر از استادان خود یافتند.
تیسین خیلی زود آموزهها و شیوه نقاشی استادش را فرا گرفت. از طرفی دیگر، «جورجونه دا کاستل فرانکو» که استادی با مهارت بود، روش جدیدی در نقاشی پیش گرفته بود که از آن به عنوان «روش نوین» نام میبرند. تیسین در حدود هجده سالگی بود که شیوه ی جدید نقاشی جورجونه را دید و پسندید. از این رو، شیوه نقاشی به سبک جووانی بلینی را کنار گذاشت و نقاشی را به شیوه جورجونه ادامه داد. جورجونه خود از شاگردان جووانی بلینی بود و در کارگاه او آموزش نقاشی دیده بود. در آن دوران در ونیز به محفلهای نقاشان و روشنفکران راه یافت. شاهان و امیران برای استخدام او با هم به رقابت پرداختند. پس از مرگ بلینی به مقام نقاش رسمی جمهوری ونیز برگزیده شد .
در همان دوران چند نقاشی اساطیری به او سفارش داده شد که یکی از نقاشیها جزو آثار مشهور او شد،نقاشی به صورت سریالی توسط بلینی ،تیسین و دوسو دوسی برای یکی از اتاقهای قصر دوک فرارا به تصویر کشیده شده است .
مدتی بعد چهرههای خاندان گندزاگا در مانتوا را نقاشی کرد. مرگ زنش تأثیری عمیق بر او گذاشت. تیسین در خلال سالهای ۱۵۳۰ الی ۱۵۵۰ سبک نمایشی و مهیجی را که با خلق تابلوی مرگ پیتر مقدس و شهید آغاز کرده بود گسترش داد.
کارلوس پنجم را در بولونیا دید و به پاداش یک نقاشی از چهرهٔ او لقبی اشرافی گرفت (۱۵۳۳). سپس تک چهرهای از پاولوس سوم ساخت و دو سال بعد به واتیکان دعوت شد.
وی مدتی از عمر هنری خود را در رم سپری کرد و در این شهر دست به خلق سری آثار ونوس زد . در رم به ملاقات میکل آنژ رفت و پس از این دیدار گرایشی به منریسم در کارش رخ نمود. در جریان اجرای سفارشهای دربار اکسبورگ شیوهٔ چهرهنگاری رسمی را ابداع کرد که بعدها توسط روبنس به کار گرفته شد. او در ۲۶ سال پایانی زندگی خود به خدمت فیلیپ دوم پادشاه اسپانیا درآمد (۱۵۵۳) و در طول این مدت بسیار بر روی سبک و تکنیک آثار خود کار کرد و اسلوب رنگآمیزی و قلمزنی آزادانهٔ خود را به حد کمال رسانید.
تحول کار خلاقهٔ تیسین همچون روند زندگانیش پر شتاب بود. او به سرعت شیوهای توانمند و بیانگر بر اساس سبک شاعرانهٔ جورجنه پدیدآورد. احساسات درباریان، نیروهای کیهانی، راز زندگی و مرگ، خوشیهای عشق مقدس و شهوانی از جمله موضوعاتی بودند که او در سراسر عمر پربار خود به آنها پرداخت. در مقام یک استاد رنگ پرداز به اسلوبی دست یافت که همراه با تکامل هنرش آزادانهتر شد و سرانجام به حدی رسید که میتوان آن را پیش آگهی تجربیات امپرسیونیستها دانست. او برای تکمیل طرح زیر رنگی که غالباً روی بوم زبر اجرا میکرد لایههای متعددی از لعاب رنگ روغنی به کار میبرد. بدین طریق نه فقط به عمق رنگی و بافت غنی دست مییافت بلکه از رنگ چون وسیلهای برای سازمان دهی شکلها سود میجست.
تیسین مضمون باستانی الههٔ بـر×ه×ن×ه را در نقاشی اروپایی متداول کرد. او در چهرهنگاری نیز دستی توانا داشت. حدود پنجاه تک چهرهٔ برجامانده از او نخستین نمونههای چهرهنگاری روانشناختی بهشمار میآید. وی پرتره های بسیاری از شاهزادگان ، دوک ها و هنرمندان و نویسندگان بزرگ را به تصویر کشید. او در حال خلق پرتره های اشخاص ، همزمان هم کاراکتر شخصیتی آن ها را به تصویر در می آورد و هم زیبایی صورت آن ها را در اثر خود نمایان می کرد . در میان نقاشان بزرگ پرتره ، وی با نقاشان بزرگی مانند ولاسکوئز و رامبراند مقایسه می گردد و حتی هنرمندان برجستهای چون روبنس، ولاسکوئز و رامبرانت به میزان زیادی ازین دستاوردهای تیسین بهره گرفتهاند. نقاشیهای مذهبیاش طیفی متنوع از تجسم نفسانیت تا نمایش فاجعه و دردمندی را شامل میشود. سبک قلم زذن و رنگگذاری این استاد بزرگ به واقع تبدیل به یکی از سبکهای اصلی در تاریخ هنر غرب شد.
او در ۲۷ اوت ۱۵۷۶ در همهگیری مرض طاعون در ونیز درگذشت.