انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
پاتوق نویسندگان
بهترین اثری که نوشتی...؟
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="دمیــــــورژ" data-source="post: 51224" data-attributes="member: 123"><p>خب من سه تا اثر دارم که بیشتر از همه اثارم دوستش دارم</p><p>البته همشون خوبن ولی اینا خاصن فرق دارن</p><p>اولیش مدرسه شبانه روزی در لندنه...</p><p>این رمانم حالت خارجی داره یکم، ماجراجوییش رو دوست دارم، به ویژه که دارای غافلگیریه.. فضاش معمایی و می بینی یهو مامانت شد خواهرت یک همچین حالی داره</p><p>توی اون ایده چندتا ایده ریز و درشتم بود، اتفاقات متفاوتی افتاد.. نیروها و اتفاقات چیزایی بودن که تازگی داشتن هم برای من هم شاید حتی برای خواننده.</p><p>اما چیزی که بیشتر منو ترغیب کرد شبانه روزی بودن یک مدرسه بود.. و ادمای مدرسه... اتفاقات مختلف مدرسه</p><p>من اون مدرسه رو خیلی دوست داشتم..</p><p></p><p></p><p>دومین اثرم ژویین گربه خاصع که تقریبا همه دیگه میشناسنش چه خونده باشن چه نه اسمشو شنیدن همه. با خانم فکر کردم گفتم یک بارم که شده از زبون ادما ننویسمو به گربه متوصل بشم ببینم اون موقع چطور میشه.</p><p>خب تصمیم داشتم کلا از زبان گربه باشه و زندگیشو بگه حس کردم یکم رنگ و رو لازم داره برای همین راوی ادمم اضافه کردم که کسل کننده نشه. و نوشتمش و دارم مینویسمش همچنان</p><p>دیالوگاشو دوست دارم.. هدف رمان رو دوست دارم... مخصوصا اینکه یه تخیلیه عاشقانه بی هدف صرفا داستان نیست.. حرفایی هست که پشت یک داستان مخفی شده</p><p></p><p>سومین اثرم با همشون فرق داره و یک شاهکاره! </p><p>اممم بهش میگم شاهکار چون حتی یک کلمشم بیهوده زده نمیشه و برای نوشتنش زیادی فکر میکنم</p><p>من معمولا همینطوری ی چی میاد دستمو مینویسم میره پی کارش اما برای این یکی مجبورم ساعت ها فکر کنم</p><p>و دوباره پاک کنم</p><p>دوباره بنویسم</p><p>راجب یک دختر متفاوته... دختر غیرعادی که وارد یک دبیرستانی میشه و مورد تمسخر و ازار و اذیت بقیه قرار میگیره</p><p>نگاه کلی که بهش بندازی شاید کلیشه ای باشه... غیرعادی .. متفاوت و اینا معمولا هستن</p><p>اما این رمان با فضایی که داره</p><p>متن هایی که داره</p><p>و اتفاقاتی که قراره توش بیفته</p><p>از همه رمانایی که نوشتم و هستن متفاوت تر خواهد بود</p><p>و خیلی این رمانیو که هنوز تو قسمت 5 و شش هستم رو... دوست دارم</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="دمیــــــورژ, post: 51224, member: 123"] خب من سه تا اثر دارم که بیشتر از همه اثارم دوستش دارم البته همشون خوبن ولی اینا خاصن فرق دارن اولیش مدرسه شبانه روزی در لندنه... این رمانم حالت خارجی داره یکم، ماجراجوییش رو دوست دارم، به ویژه که دارای غافلگیریه.. فضاش معمایی و می بینی یهو مامانت شد خواهرت یک همچین حالی داره توی اون ایده چندتا ایده ریز و درشتم بود، اتفاقات متفاوتی افتاد.. نیروها و اتفاقات چیزایی بودن که تازگی داشتن هم برای من هم شاید حتی برای خواننده. اما چیزی که بیشتر منو ترغیب کرد شبانه روزی بودن یک مدرسه بود.. و ادمای مدرسه... اتفاقات مختلف مدرسه من اون مدرسه رو خیلی دوست داشتم.. دومین اثرم ژویین گربه خاصع که تقریبا همه دیگه میشناسنش چه خونده باشن چه نه اسمشو شنیدن همه. با خانم فکر کردم گفتم یک بارم که شده از زبون ادما ننویسمو به گربه متوصل بشم ببینم اون موقع چطور میشه. خب تصمیم داشتم کلا از زبان گربه باشه و زندگیشو بگه حس کردم یکم رنگ و رو لازم داره برای همین راوی ادمم اضافه کردم که کسل کننده نشه. و نوشتمش و دارم مینویسمش همچنان دیالوگاشو دوست دارم.. هدف رمان رو دوست دارم... مخصوصا اینکه یه تخیلیه عاشقانه بی هدف صرفا داستان نیست.. حرفایی هست که پشت یک داستان مخفی شده سومین اثرم با همشون فرق داره و یک شاهکاره! اممم بهش میگم شاهکار چون حتی یک کلمشم بیهوده زده نمیشه و برای نوشتنش زیادی فکر میکنم من معمولا همینطوری ی چی میاد دستمو مینویسم میره پی کارش اما برای این یکی مجبورم ساعت ها فکر کنم و دوباره پاک کنم دوباره بنویسم راجب یک دختر متفاوته... دختر غیرعادی که وارد یک دبیرستانی میشه و مورد تمسخر و ازار و اذیت بقیه قرار میگیره نگاه کلی که بهش بندازی شاید کلیشه ای باشه... غیرعادی .. متفاوت و اینا معمولا هستن اما این رمان با فضایی که داره متن هایی که داره و اتفاقاتی که قراره توش بیفته از همه رمانایی که نوشتم و هستن متفاوت تر خواهد بود و خیلی این رمانیو که هنوز تو قسمت 5 و شش هستم رو... دوست دارم [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
آموزش
آموزش نویسندگی
پاتوق نویسندگان
بهترین اثری که نوشتی...؟
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین