انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
علوم و فناوری
تحصیل و دانشگاه
رشته علوم انسانی
آرایه های لفظی
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="seon-ho" data-source="post: 12142" data-attributes="member: 154"><p><h2>آرایههای لفظی</h2><p>به آن دسته از آرایههای ادبی که از تناسبهای آوایی و لفظی میان واژهها پدید میآید میگویند.</p><p></p><h3>واجآرایی (نغمهٔ حروف)</h3><p>نوشتار اصلی: واج آرایی</p><p>به تکرار یک واج صامت یا مصوت در یک بیت یا عبارت گفته میشود به گونهای که طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از سخن شود.</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul><p>شبنم از روی برگ گل برخاست گفت میخواهم آفتاب شوم</p><p></p><p>ذره ذره به آسمان بروم ابر باشم دوباره اب شوم</p><p></p><p>(واجآرایی با تکرار صامت/ب/ و /گ/)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>خیزید و خز آرید که هنگام خزان است</td><td></td><td>باد خنک از جانب خوارزم وزان است</td></tr></table><p>(واجآرایی با تکرار صامتهای /خ/ز/)</p><p></p><p>این دو حرف را میتوان تداعیکنندهٔ فصل خزان دانست.</p><p></p><p>قابل ذکر است که واج تکرارشونده ممکن است صامت یا مصوت باشد (البته تکرار صامت بارزتر است). برای مثال:</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل</td><td></td><td>بازدارد پیاده را ز سبیل</td></tr></table><p>که همانطور که دیده میشود، تکرار مصوت کوتاه «اِ» در مصراع نخست، تکاملبخش موسیقی درونیِ شعر است.</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد</td><td></td><td>که تا زخال تو خاکم شود عبیر آمیز</td></tr></table> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>قیامت قامت و قامت قیامت</td><td></td><td>قیامت میکند این قد و قامت</td></tr></table> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>بر او راست خم کرد و چپ کرد راست</td><td></td><td>خروش از خم چرخ چاچی بخاست</td></tr></table> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>شبست و شاهد و شمع و شـ×ر×ا×ب و شیرینی</td><td></td><td>غنیمتست چنین شب که دوستان بینی</td></tr></table> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>فغان کین لولیان شوخِ شیرینکارِ شهرآشوب</td><td></td><td>چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را</td></tr></table> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود</td><td></td><td>کین گوشه نیست در خورِ خیلِ خیالِ تو</td></tr></table><h3>سجع</h3><p>نوشتار اصلی: سجع</p><p>سجع به معنی آوردن کلمات هم وزن و قافیه در یک عبارت یا نوشته یا انشاء است آوردن سجع میتواند به بهتر شدن مطلب یا انشاء یا نوشته ما بسیار کمک کند.</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد</td><td></td><td>که تا زخال تو خاکم شود عبیر آمیز</td></tr></table> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>قیامت قامت و قامت قیامت</td><td></td><td>قیامت میکند این قد و قامت</td></tr></table> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>بر او راست خم کرد و چپ کرد راست</td><td></td><td>خروش از خم چرخ چاچی بخاست</td></tr></table> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>شبست و شاهد و شمع و شـ×ر×ا×ب و شیرینی</td><td></td><td>غنیمتست چنین شب که دوستان بینی</td></tr></table><h3>ترصیع</h3><p>نوشتار اصلی: ترصیع</p><p>هر گاه اجزای دو بخش از یک بیت یا عبارت، نظیر به نظیر، هم وزن و در حرف آخر مشترک باشند. البته منظور از حروف آخر حروف اصلی و انتهایی است.</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>ای منّور به تو نجوم جلال</td><td></td><td>وی مقّرر به تو رسوم کمال</td></tr></table><p>در مثال بالا ای و وی، منوّر و مقّرر، نجوم و رسوم و جلال و کمال هم وزن و در حرف آخر یکسان هستند، کلمات تو و به هم عیناً تکرار شدهاند.</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>ما برون را ننگریم و قال را</td><td></td><td>ما درون را بنگریم و حال را</td></tr></table> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul><p>بر ظاهرش عیب نمیبینم و در باطنش غیب نمیدانم</p><p></p><h3>جناس</h3><p>نوشتار اصلی: جناس</p><p>جناس یا همجنسسازی، نزدیکی هرچه بیشتر واژهها از نظر لفظی است. آرایه جناس به دو نوع اصلی تقسیم میشود: جناس تام و جناس ناقص (که جناس ناقص نیز ۴ نوع است).</p><p></p><h4>جناس تام</h4><p>در جناس تام، تمام صامتها و مصوتهای دو کلمه یکسان هستند، اما معنی آنها با یکدیگر متفاوت است. به عبارتی دیگر، واژگانی که دو بار در یک بیت یا عبارت به کار میروند و هر بار معنایی متفاوت از آنها برداشت میشود، متجانساند.</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>خرامان بشد سوی آب روان</td><td></td><td>چنان چون شده بازیابد روان</td></tr></table><p>(رَوان در مصراع نخست به معنی جاری و درمصراع دوم به معنی جان و روح است)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>نه من از پردهی تقوا بدر افتادم و بس</td><td></td><td>پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت</td></tr></table><p>(بهشت اول به معنی جنت است و بهشت دوم بمعنی واگذاشت از مصدر هلیدن)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>چراغ روی ترا گشت شمع پروانه</td><td></td><td>مرا ز حال تو با حال خویش پروانه</td></tr></table><p>(پروانه دوم به معنی پروایی نیست هست)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>ای دلبر عیسی نفس ترسایی</td><td></td><td>خواهم که به پیش من تو بی ترس آیی</td></tr><tr><td>گه اشک ز چشمِ تر من خشک کنی</td><td></td><td>گه بر لب خشکِ من لبِ تر سایی</td></tr></table><p>(ترسایی اول با ترس آیی و تر سایی جناس تام دارد)</p><p></p><p>جناس تام دارای فروعی نیز هست، جناس مرکب (یا جناس مَرْفُوّْ) که دو زیر مجموعه نیز دارد: مرکب مَقرون و مرکب مَفروق. همچنین جناس مُلَفَّق نیز از فرعیات جناس مرکب است.</p><p></p><h4>جناس غیر تام (ناقص)</h4><p>هر گاه دو واژه در یکی از موارد آوایی زیر با هم اختلافی جزئی داشته باشند و در یک بیت یا عبارت به کار روند؛ که انواع آن جناس ناقص، جناس زاید، جناس مذیّل، جناس مرکّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر هستند که در مرور زمان به دلیل تقسیمبندی زیاد در حال کنار گذاشته شدن هستند.</p><p></p><h4>جناس محرّف</h4><p>اختلاف دو واژه در صداهای کوتاه (اِعراب) جناس ناقص محرف یا جناس ناقص حرکتی است:</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>پس طفل کآرزوی ترازوی زر کُنَد</td><td></td><td>نارنج از آن کَنَد که ترازو کُنَد ز پوست</td></tr></table> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>زمان خوشدلی دَریاب و دُریاب</td><td></td><td>که دائم در صدف گوهر نباشد</td></tr></table><p>(دریاب اولی با فتحه است و دریاب دومی با ضمه)</p><p></p><h4>جناس اختلافی یا جناس ناقص به حرف</h4><p>هر گاه دو رکن جناس در یکی از <strong>حروف</strong> با هم اختلاف داشته باشند به آن جناس اختلافی یا جناس ناقص به حرف میگویند.. کمند/سمند.. آزاد/آزار.. زحمت/رحمت..</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>در حلقه گُل و مُل خوش خواند دوش بلبل</td><td></td><td>هات اصبوح هبوا یا ایها السکارا</td></tr></table><p>(گُل و مُل در حرف اول با هم اختلاف دارند)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>هنگام تنگدستی در عیش کوش و م×س×ت×ی</td><td></td><td>کین کیمیای هستی قارون کند گدا را</td></tr></table><p>(دستی، م×س×ت×ی و هستی فقط در حرف نخست باهم متفاوتند)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>جذبات شوقک الجمت بسلاسال الغم و البلا</td><td></td><td>هم عاشقان شکستهدل که دهند جان بره ولا</td></tr></table><p>(بلا و ولا در حرف نخست با هم متفاوتند)</p><p></p><h4>جناس افزایشی، یک واژه یک حرف بیش از دیگری دارد</h4><p>خاص و خلاص،کام و کامل</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>جان بی جمال جانان میل جهان ندارد</td><td></td><td>هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد</td></tr></table><p>(جان و جهان جناس افزایشی دارند)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست</td><td></td><td>جای غم باد هران دل که نخواهد شادت</td></tr></table><p>(قدم و مقدم جناس افزایشی دارند)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>تو که فلس ماهی حیرتی چه زنی ز بحرِ وجود دم</td><td></td><td>بنشین چو طاهره دمبدم بشنو خروش نهنگِ لا</td></tr></table><p>(دم و دمبدم جناس افزایشی دارند)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>گر خیال جان همی هستت بدل اینجا میا</td><td></td><td>گر نثار جان و دل داری بیا و هم بیار</td></tr></table><p>(بیا و بیار جناس افزایشی دارند)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>تنت در جامه چون در جام باده</td><td></td><td>دلت در سینه چون در سیم آهن</td></tr></table><p>(جام و جامه جناس افزایشی دارند)</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>پند گیرید ای سیاهیتان گرفته جای پند</td><td></td><td>عذر آرید ای سپیدیتان دمیده بر عذار</td></tr></table><p>(عذر و عذار جناس افزایشی دارند)</p><p></p><h4>یک واژه از ترکیب دو واژه دیگر به دست میآید</h4> <ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>دل خلوت خاص دلبر آمد</td><td></td><td>دلبر ز کرم به دل برآمد</td></tr></table><h4>متشابه یا هم اوا</h4><p>هر گاه دو رکن جناس در تلفظ و خواندن با یکدیگر یکسان باشند اما در <strong>نوشتار</strong> با هم متفاوت باشند و معنی آنان تغییر کند به آن جناس لفظی میگویند.. صبا/سبا.. خوان/خان.. حیاط/حیات.. خیش/خویش.. خار/خوار</p><p></p><h4>اختلاف دو واژه در جابهجایی حروف است</h4><p>بنات، نبات.</p><p></p><ul> <li data-xf-list-type="ul">مثال</li> </ul> <table style='width: 100%' class=''><tr><td>پای نه بر فرق ملک آنگه درآ در ظل فقر</td><td></td><td>تا ببینی مُلک باقی را کنون از هر کنار</td></tr></table><p>(کلمه فرق و فقر با جابهجایی دو حرف قاف و را به یکدیگر تبدیل میشوند)</p><p></p><h3>تخلص</h3><p>تَخَلُّص در ادبیات، نام هنری شخصی که نام دیگر دارد. بهطور مثال: سعدی تخلص است و نام اصلی او (مشرف الدین) بوده است، حافظ (خواجه شمس الدین)، نظامی گنجوی (الیاس بن یوسف) و … تخلص را آرایه مینامند زیرا در یک شعر آوردن آن بسیار سخت است.</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="seon-ho, post: 12142, member: 154"] [HEADING=1]آرایههای لفظی[/HEADING] به آن دسته از آرایههای ادبی که از تناسبهای آوایی و لفظی میان واژهها پدید میآید میگویند. [HEADING=2]واجآرایی (نغمهٔ حروف)[/HEADING] نوشتار اصلی: واج آرایی به تکرار یک واج صامت یا مصوت در یک بیت یا عبارت گفته میشود به گونهای که طنین آن در گوش بر جای بماند و باعث پیدایش موسیقی آوایی در آن بخش از سخن شود. [LIST] [*]مثال [/LIST] شبنم از روی برگ گل برخاست گفت میخواهم آفتاب شوم ذره ذره به آسمان بروم ابر باشم دوباره اب شوم (واجآرایی با تکرار صامت/ب/ و /گ/) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]خیزید و خز آرید که هنگام خزان است[/TD] [TD][/TD] [TD]باد خنک از جانب خوارزم وزان است[/TD] [/TR] [/TABLE] (واجآرایی با تکرار صامتهای /خ/ز/) این دو حرف را میتوان تداعیکنندهٔ فصل خزان دانست. قابل ذکر است که واج تکرارشونده ممکن است صامت یا مصوت باشد (البته تکرار صامت بارزتر است). برای مثال: [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]خوابِ نوشینِ بامدادِ رحیل[/TD] [TD][/TD] [TD]بازدارد پیاده را ز سبیل[/TD] [/TR] [/TABLE] که همانطور که دیده میشود، تکرار مصوت کوتاه «اِ» در مصراع نخست، تکاملبخش موسیقی درونیِ شعر است. [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد[/TD] [TD][/TD] [TD]که تا زخال تو خاکم شود عبیر آمیز[/TD] [/TR] [/TABLE] [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]قیامت قامت و قامت قیامت[/TD] [TD][/TD] [TD]قیامت میکند این قد و قامت[/TD] [/TR] [/TABLE] [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]بر او راست خم کرد و چپ کرد راست[/TD] [TD][/TD] [TD]خروش از خم چرخ چاچی بخاست[/TD] [/TR] [/TABLE] [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]شبست و شاهد و شمع و شـ×ر×ا×ب و شیرینی[/TD] [TD][/TD] [TD]غنیمتست چنین شب که دوستان بینی[/TD] [/TR] [/TABLE] [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]فغان کین لولیان شوخِ شیرینکارِ شهرآشوب[/TD] [TD][/TD] [TD]چنان بردند صبر از دل که ترکان خوان یغما را[/TD] [/TR] [/TABLE] [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]صحن سرای دیده بشستم ولی چه سود[/TD] [TD][/TD] [TD]کین گوشه نیست در خورِ خیلِ خیالِ تو[/TD] [/TR] [/TABLE] [HEADING=2]سجع[/HEADING] نوشتار اصلی: سجع سجع به معنی آوردن کلمات هم وزن و قافیه در یک عبارت یا نوشته یا انشاء است آوردن سجع میتواند به بهتر شدن مطلب یا انشاء یا نوشته ما بسیار کمک کند. [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]خیال خال تو با خود به خاک خواهم برد[/TD] [TD][/TD] [TD]که تا زخال تو خاکم شود عبیر آمیز[/TD] [/TR] [/TABLE] [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]قیامت قامت و قامت قیامت[/TD] [TD][/TD] [TD]قیامت میکند این قد و قامت[/TD] [/TR] [/TABLE] [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]بر او راست خم کرد و چپ کرد راست[/TD] [TD][/TD] [TD]خروش از خم چرخ چاچی بخاست[/TD] [/TR] [/TABLE] [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]شبست و شاهد و شمع و شـ×ر×ا×ب و شیرینی[/TD] [TD][/TD] [TD]غنیمتست چنین شب که دوستان بینی[/TD] [/TR] [/TABLE] [HEADING=2]ترصیع[/HEADING] نوشتار اصلی: ترصیع هر گاه اجزای دو بخش از یک بیت یا عبارت، نظیر به نظیر، هم وزن و در حرف آخر مشترک باشند. البته منظور از حروف آخر حروف اصلی و انتهایی است. [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]ای منّور به تو نجوم جلال[/TD] [TD][/TD] [TD]وی مقّرر به تو رسوم کمال[/TD] [/TR] [/TABLE] در مثال بالا ای و وی، منوّر و مقّرر، نجوم و رسوم و جلال و کمال هم وزن و در حرف آخر یکسان هستند، کلمات تو و به هم عیناً تکرار شدهاند. [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]ما برون را ننگریم و قال را[/TD] [TD][/TD] [TD]ما درون را بنگریم و حال را[/TD] [/TR] [/TABLE] [LIST] [*]مثال [/LIST] بر ظاهرش عیب نمیبینم و در باطنش غیب نمیدانم [HEADING=2]جناس[/HEADING] نوشتار اصلی: جناس جناس یا همجنسسازی، نزدیکی هرچه بیشتر واژهها از نظر لفظی است. آرایه جناس به دو نوع اصلی تقسیم میشود: جناس تام و جناس ناقص (که جناس ناقص نیز ۴ نوع است). [HEADING=3]جناس تام[/HEADING] در جناس تام، تمام صامتها و مصوتهای دو کلمه یکسان هستند، اما معنی آنها با یکدیگر متفاوت است. به عبارتی دیگر، واژگانی که دو بار در یک بیت یا عبارت به کار میروند و هر بار معنایی متفاوت از آنها برداشت میشود، متجانساند. [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]خرامان بشد سوی آب روان[/TD] [TD][/TD] [TD]چنان چون شده بازیابد روان[/TD] [/TR] [/TABLE] (رَوان در مصراع نخست به معنی جاری و درمصراع دوم به معنی جان و روح است) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]نه من از پردهی تقوا بدر افتادم و بس[/TD] [TD][/TD] [TD]پدرم نیز بهشت ابد از دست بهشت[/TD] [/TR] [/TABLE] (بهشت اول به معنی جنت است و بهشت دوم بمعنی واگذاشت از مصدر هلیدن) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]چراغ روی ترا گشت شمع پروانه[/TD] [TD][/TD] [TD]مرا ز حال تو با حال خویش پروانه[/TD] [/TR] [/TABLE] (پروانه دوم به معنی پروایی نیست هست) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]ای دلبر عیسی نفس ترسایی[/TD] [TD][/TD] [TD]خواهم که به پیش من تو بی ترس آیی[/TD] [/TR] [TR] [TD]گه اشک ز چشمِ تر من خشک کنی[/TD] [TD][/TD] [TD]گه بر لب خشکِ من لبِ تر سایی[/TD] [/TR] [/TABLE] (ترسایی اول با ترس آیی و تر سایی جناس تام دارد) جناس تام دارای فروعی نیز هست، جناس مرکب (یا جناس مَرْفُوّْ) که دو زیر مجموعه نیز دارد: مرکب مَقرون و مرکب مَفروق. همچنین جناس مُلَفَّق نیز از فرعیات جناس مرکب است. [HEADING=3]جناس غیر تام (ناقص)[/HEADING] هر گاه دو واژه در یکی از موارد آوایی زیر با هم اختلافی جزئی داشته باشند و در یک بیت یا عبارت به کار روند؛ که انواع آن جناس ناقص، جناس زاید، جناس مذیّل، جناس مرکّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مکرّر هستند که در مرور زمان به دلیل تقسیمبندی زیاد در حال کنار گذاشته شدن هستند. [HEADING=3]جناس محرّف[/HEADING] اختلاف دو واژه در صداهای کوتاه (اِعراب) جناس ناقص محرف یا جناس ناقص حرکتی است: [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]پس طفل کآرزوی ترازوی زر کُنَد[/TD] [TD][/TD] [TD]نارنج از آن کَنَد که ترازو کُنَد ز پوست[/TD] [/TR] [/TABLE] [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]زمان خوشدلی دَریاب و دُریاب[/TD] [TD][/TD] [TD]که دائم در صدف گوهر نباشد[/TD] [/TR] [/TABLE] (دریاب اولی با فتحه است و دریاب دومی با ضمه) [HEADING=3]جناس اختلافی یا جناس ناقص به حرف[/HEADING] هر گاه دو رکن جناس در یکی از [B]حروف[/B] با هم اختلاف داشته باشند به آن جناس اختلافی یا جناس ناقص به حرف میگویند.. کمند/سمند.. آزاد/آزار.. زحمت/رحمت.. [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]در حلقه گُل و مُل خوش خواند دوش بلبل[/TD] [TD][/TD] [TD]هات اصبوح هبوا یا ایها السکارا[/TD] [/TR] [/TABLE] (گُل و مُل در حرف اول با هم اختلاف دارند) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]هنگام تنگدستی در عیش کوش و م×س×ت×ی[/TD] [TD][/TD] [TD]کین کیمیای هستی قارون کند گدا را[/TD] [/TR] [/TABLE] (دستی، م×س×ت×ی و هستی فقط در حرف نخست باهم متفاوتند) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]جذبات شوقک الجمت بسلاسال الغم و البلا[/TD] [TD][/TD] [TD]هم عاشقان شکستهدل که دهند جان بره ولا[/TD] [/TR] [/TABLE] (بلا و ولا در حرف نخست با هم متفاوتند) [HEADING=3]جناس افزایشی، یک واژه یک حرف بیش از دیگری دارد[/HEADING] خاص و خلاص،کام و کامل [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]جان بی جمال جانان میل جهان ندارد[/TD] [TD][/TD] [TD]هر کس که این ندارد حقا که آن ندارد[/TD] [/TR] [/TABLE] (جان و جهان جناس افزایشی دارند) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست[/TD] [TD][/TD] [TD]جای غم باد هران دل که نخواهد شادت[/TD] [/TR] [/TABLE] (قدم و مقدم جناس افزایشی دارند) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]تو که فلس ماهی حیرتی چه زنی ز بحرِ وجود دم[/TD] [TD][/TD] [TD]بنشین چو طاهره دمبدم بشنو خروش نهنگِ لا[/TD] [/TR] [/TABLE] (دم و دمبدم جناس افزایشی دارند) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]گر خیال جان همی هستت بدل اینجا میا[/TD] [TD][/TD] [TD]گر نثار جان و دل داری بیا و هم بیار[/TD] [/TR] [/TABLE] (بیا و بیار جناس افزایشی دارند) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]تنت در جامه چون در جام باده[/TD] [TD][/TD] [TD]دلت در سینه چون در سیم آهن[/TD] [/TR] [/TABLE] (جام و جامه جناس افزایشی دارند) [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]پند گیرید ای سیاهیتان گرفته جای پند[/TD] [TD][/TD] [TD]عذر آرید ای سپیدیتان دمیده بر عذار[/TD] [/TR] [/TABLE] (عذر و عذار جناس افزایشی دارند) [HEADING=3]یک واژه از ترکیب دو واژه دیگر به دست میآید[/HEADING] [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]دل خلوت خاص دلبر آمد[/TD] [TD][/TD] [TD]دلبر ز کرم به دل برآمد[/TD] [/TR] [/TABLE] [HEADING=3]متشابه یا هم اوا[/HEADING] هر گاه دو رکن جناس در تلفظ و خواندن با یکدیگر یکسان باشند اما در [B]نوشتار[/B] با هم متفاوت باشند و معنی آنان تغییر کند به آن جناس لفظی میگویند.. صبا/سبا.. خوان/خان.. حیاط/حیات.. خیش/خویش.. خار/خوار [HEADING=3]اختلاف دو واژه در جابهجایی حروف است[/HEADING] بنات، نبات. [LIST] [*]مثال [/LIST] [TABLE] [TR] [TD]پای نه بر فرق ملک آنگه درآ در ظل فقر[/TD] [TD][/TD] [TD]تا ببینی مُلک باقی را کنون از هر کنار[/TD] [/TR] [/TABLE] (کلمه فرق و فقر با جابهجایی دو حرف قاف و را به یکدیگر تبدیل میشوند) [HEADING=2]تخلص[/HEADING] تَخَلُّص در ادبیات، نام هنری شخصی که نام دیگر دارد. بهطور مثال: سعدی تخلص است و نام اصلی او (مشرف الدین) بوده است، حافظ (خواجه شمس الدین)، نظامی گنجوی (الیاس بن یوسف) و … تخلص را آرایه مینامند زیرا در یک شعر آوردن آن بسیار سخت است. [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
علوم و فناوری
تحصیل و دانشگاه
رشته علوم انسانی
آرایه های لفظی
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین