روزی حضرت سلیمان در ایوان نشسته بود که مردی با رنگ و روی پریده و حال پریشان دواندوان خود را به او رساند. حضرت سلیمان پرسید: ای مرد چه شده؟ چرا اینقدر مضطرب و پریشان هستی؟
مرد در حالی که صدایش میلرزید گفت: ای پیامبر خدا! امروز وقتی از خانه به طرف دکانم میرفتم، عزرائیل را دیدم که با خشم و غضب...
بهنام صاحب قلم
نام اثر: از گودال تقدیر برگشته
نویسنده: MAHDIEH.A
ناظر: @Johnny Romanik
ژانر: اجتماعی، تراژدی، عاشقانه
خلاصه: ما زنها گاهی نیاز داریم نق بزنیم، اشک بریزیم، زمین بخوریم، بسازیم و بمانیم پای شکستههای دلمان. ما زنها نیاز داریم بزرگ شویم اما بچگی هم کنیم. غرور داشته باشیم اما...
نام رمان: تقدیر اجباری
نویسنده: فاطمه صالحی نیک
ناظر @Laluosh
ژانر: عاشقانه# طنز# تراژدی
خلاصه رمان: درباره زندگی دوتا آدمه متفاوته که خواسته هاشون باهم فرق داره، سرنوشت برخلاف خواسته این دونفر رقم میخوره که این دو مجبوراً برای پس گرفتن ارثیه و یه قضیه شخصی مدتی همدیگه رو تحمل کنن... .