جك كرواك نويسنده بود. همين و بس، مىنوشت.
آدمهاى زيادى هستند كه خود را نويسنده مىدانند و اسمشان روى كتابها مىآيد ولى نويسنده نيستند و نمىتوانند بنويسند، مثل گاوبازى كه اين طرف و آن طرف مىجهد ولى گاوى پيش رويش نيست.
نويسنده آن است كه برود وسط ميدان وگرنه اصلاً نويسنده نيست. با رفتن به...