. . .

داستان پیامبران

  1. CANDY

    مذهبی داستان حضرت عزیر

    عزیر پیامبر پدر و مادر حضرت عُزیر علیه السلام در منطقە بیت المقدس زندگی می کردند. خداوند دو پسر دوقلو به آن ها داد که اسم یکی را عزیر و اسم دیگری را عُذره گذاشتند. عزیر و عذره با هم بزرگ شدند تا به سی سالگی رسیدند. عزیر بعد از آنکه ازدواج کرد به قصد سفر از خانه بیرون آمد. پس از خداحافظی با...
  2. CANDY

    مذهبی داستان حضرت شعیب

    اهل مدین عرب بودند و در سرزمین معان، در اطراف شام می زیستند. این مردم منکر خدای یکتا و قائل به شریک برای او بودند. ایشان خدای یکتا را رد کرده و به پرستش بیشه های سرسبز و خرم و درختها پرداخته بودند. در معاملات خود با مردم خیانت و غش می کردند. هرگاه ج×ن×س×ی را می فروختند کیل و میزان آن را کم می دادند...
  3. حدیث پند ابلیس به موسی (ع)

    ابلیس پدر شیطان، به حضور حضرت موسی(ع) آمد و عرض کرد: «آیا می‌خواهی تو را هزار و سه پند، بیاموزم؟» موسی (ع)فرمود: «آنچه که می‌دانی، من بیشتر می‌دانم، نیازی به پند ندارم!» جبرئیل امین، نازل شد و عرض کرد: «ای موسی! خداوند می‌فرماید: "هزار پند او فریب است، اما سه پند او را بشنو!".» حضرت به شیطان...
بالا پایین