- شناسه کاربر
- 10870
- تاریخ ثبتنام
- 2025-10-31
- آخرین بازدید
- موضوعات
- 0
- نوشتهها
- 3
- پسندها
- 0
- امتیازها
- 1
بچه ها من یه رمانی خونده بودم اسمش یادم نیست اما خلاصش
اینطوری بود که یه دختر شیطون و شاد به خاطر کارش مجبور میشه پرستار یه پیرزن پولدار بشه تو همین هین و وین پسرش میاد خونه اینا به طرز فجیعی باهم آشنا میشن و سرلج دارن پسره هم مغروره هم غیرتی خلاصه یه روز دختره میفهمه پسره برا کارش که پلیسه باید یکی صیغش بشه برا عملیات خلاصه دختره هم برا پایان نامش صیغش میشه و اینا پسره خیلی غیرتیه و به برادر دوست دختره که اسمش سپنده و مثل پسره پلیسه غیرتی میشه اگه کسی میدونه بگه اسمشو
اینطوری بود که یه دختر شیطون و شاد به خاطر کارش مجبور میشه پرستار یه پیرزن پولدار بشه تو همین هین و وین پسرش میاد خونه اینا به طرز فجیعی باهم آشنا میشن و سرلج دارن پسره هم مغروره هم غیرتی خلاصه یه روز دختره میفهمه پسره برا کارش که پلیسه باید یکی صیغش بشه برا عملیات خلاصه دختره هم برا پایان نامش صیغش میشه و اینا پسره خیلی غیرتیه و به برادر دوست دختره که اسمش سپنده و مثل پسره پلیسه غیرتی میشه اگه کسی میدونه بگه اسمشو