. . .

تمام شده نقد و تعیین سطح رمان محبوب| سحر صادقیان

تالار نقد رمان و داستان
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
119
نوشته‌ها
1,640
راه‌حل‌ها
57
پسندها
13,778
امتیازها
650

  • #1
65f6-fotor-1699179981401-4wgx.jpg


بسمه تعالی
رمان: محبوب
به قلم: @سحرصادقیان
ژانر: عاشقانه
خلاصه:
انگیزه ای برای یکنواختی های روزمره ندارم، من خالق دنیای جدیدی هستم؛ دنیایی سرشار از احساساتِ پاکم که تنها خودم فرمانروای او باشم ، تو همان باش که لایق ستودنی و من بی مهابا میروم سمت آینده هرچه بادا باد...

مقدمه:
برای نوشتن نه قلم می خواهم، نه هیچ کاغذی
همین نگاه های تو کافیست تا علاقه را در وجودم زنده کند
و من این بار می نویسم با حسی متفاوت
از عشق و از هرچه که یادآور عشق باشد

لینک اثر:
در دست اقدام - رمان محبوب| سحرصادقیان

منتقد: @فاطره
 
  • لایک
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user
راه‌حل
سلام سلام اومدم با نقد اثر جدیدی با ژانر عاشقانه به قلم بانو سحر صادقیان.
✨️اولین چیزی که چشم خواننده بهش میفته، جلد اثره که تک‌تک رنگ‌های به کار گرفته شده و طرح اصلی باید باعث بشه که خواننده جذب بشه.
اثر محبوب به قلم بانو سحر صادقیان با جلدی به رنگ‌های آبی، مشکی و کرمی که دست زوجی جلوی یک نمای ساختمانی رو به رخ می‌کشه.
از نظر تصویری مناسب با محتوا و ژانر‌هاست اما متاسفانه رنگ‌ها برای اثر عاشقانه مناسب نیست. رنگ‌های قرمز، صورتی، آبی ملایم و سفید می‌تونند محتوای عاشقانه رو در خود جا بدن.
✨از اونجایی که اسم جلد باید خواننده رو جذب کنه، ذهن خواننده رو مشغول و همچنین محتوای اثر رو در خودش جای بده، باید بگم که کلمه‌ی محبوب شاید ذهن رو مشغول کنه اما به اندازه‌ی کافی کنجکاو کننده نیست و همچنین اسمی کلیشه‌ای محسوب میشه.
...

فاطره

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
انجمندار
مدیر
تیم تبلیغات
منتقد
کپیست
طراح
تدوینگر
گوینده
هنرجو
نام هنری
فاطره
مقام خاص
مبلغ‌یار
مدیر
هنرجویان
شناسه کاربر
5955
تاریخ ثبت‌نام
2023-07-21
آخرین بازدید
موضوعات
796
نوشته‌ها
2,139
راه‌حل‌ها
53
پسندها
4,480
امتیازها
690

  • #2
سلام سلام اومدم با نقد اثر جدیدی با ژانر عاشقانه به قلم بانو سحر صادقیان.
✨️اولین چیزی که چشم خواننده بهش میفته، جلد اثره که تک‌تک رنگ‌های به کار گرفته شده و طرح اصلی باید باعث بشه که خواننده جذب بشه.
اثر محبوب به قلم بانو سحر صادقیان با جلدی به رنگ‌های آبی، مشکی و کرمی که دست زوجی جلوی یک نمای ساختمانی رو به رخ می‌کشه.
از نظر تصویری مناسب با محتوا و ژانر‌هاست اما متاسفانه رنگ‌ها برای اثر عاشقانه مناسب نیست. رنگ‌های قرمز، صورتی، آبی ملایم و سفید می‌تونند محتوای عاشقانه رو در خود جا بدن.
✨از اونجایی که اسم جلد باید خواننده رو جذب کنه، ذهن خواننده رو مشغول و همچنین محتوای اثر رو در خودش جای بده، باید بگم که کلمه‌ی محبوب شاید ذهن رو مشغول کنه اما به اندازه‌ی کافی کنجکاو کننده نیست و همچنین اسمی کلیشه‌ای محسوب میشه.

بریم که در مورد خلاصه و محتوای رمان نقدی داشته باشیم😍
✨️
خلاصه از این قراره که:
انگیزه ای برای یکنواختی های روزمره ندارم، من خالق دنیای جدیدی هستم؛ دنیایی سرشار از احساساتِ پاکم که تنها خودم فرمانروای او باشم
با خوندن خلاصه به این نتیجه می‌رسیم که قراره رمانی بخونیم با شخصیت اصلیی‌ که از یکنواختی‌های روزمره خسته شده و می‌خواد دنیای جدیدی با احساسات‌ پاکی بسازه.
نکته‌ی قابل توجه و نقطه‌ ضعف اینه که چرا به این نحو نوشته شده؟!

تو همان باش که لایق ستودنی و من بی مهابا میروم سمت آینده هرچه بادا باد...
توی این قسمت خواننده متوجه نمیشه نویسنده قصد داره چی بگه. چون مبهم نوشته. لحنش سرزنش کننده‌ست؛ ولی به طرف میگه تو همان باش که لایق ستودنی یعنی همونی باش که لیاقت ستایش شدن رو داری. انگار که مثلا به کسی بگی تو همینجور بشین سر جات و تکون نخور من که رفتم. به نظرم همین لحن باعث ابهام در فهمیدن منظور نویسنده میشه.
✨️ در مورد مقدمه خدمتتون عرض کنم که نوشته شده:

برای نوشتن نه قلم می خواهم، نه هیچ کاغذی
همین نگاه های تو کافیست تا علاقه را در وجودم زنده کند
و من این بار می نویسم با حسی متفاوت
از عشق و از هرچه که یادآور عشق باشد

برای بیان احساسات و انتقالش همیشه نیاز به نوشتن نیست، بلکه از نگاه‌‌ها میشه احساسات رو دریافت کرد. این مطلب درست و قابل درکه.
اما این‌که در خط اول گفته شده نه قلم و نه کاغذی می‌خوام و در بند بعدی از نوشتن و دست به قلم شدن نوشته شده، ضد و نقیض هم هستند و مقداری خواننده رو دفع می‌کنه.

✨️یکی از نکات مهم و تاثیر گذار دیگه در رمان‌ها طریقه‌ی پردازش و توصیف مکان، زمان، شخصیت، حالات و احساساته‌.
بانو احساس نه تنها ظاهر شخصیت، بلکه تمام توصیفات دیگه از جمله مکان، احساسات و زمان و موقعیت رو خلاصه توصیف کرده؛ مثلا:

جلوی آینه وایسادم و از سر تا پام رو برانداز کردم. قیافم بد نبود. مامانم همیشه می‌گفت خوشگلیت به خودم رفته. بابام هم واسه اینکه لجش رو درآره همیشه رنگ چشمام رو می‌گفت که به مادربزرگم رفته! ولی خب واقعا‍ً به کدوما بیشتر شبیه بودم؟ خودمم نمی‌دونستم!
ببینین چیزی که توی رمان خیلی تاثیر گذار و مهمه، توصیفات اون رمانه.
توصیفات مکان، زمان، موقعیت و ظاهر شخصیت‌های رمان باید به نحوی نوشته شده باشه که خواننده توی اون رمان زندگی کنه. متاسفانه توصیفاتی که در این اثر به کار برده شده اصلا قابل تصور نیست. توصیفات شرکت، خونه و اتاق دختر رمان هم قابل تصویر سازی نیست و خواننده نمی‌تونه در رمان زندگی کنه.
یه نکته‌ی دیگه در مورد توصیفات؛ احساسات یکی از توصیفات مهم و قابل تذکریه که در جذابیت رمان تاثیر خاصی میزاره. به عنوان مثال جدایی آراد و سحر، به قتل رسیدن برادرش، مشکلا تسحر و مادرش، رفتن باباش به ماموریت، جدایی از خانواده‌ی پرهام، فراموشی پرهام، حس نفرت سحر به پری و همه و همه نیازمند توضیحات بیشتره.
در مورد توصیفات زمان باید بگم که به طور مثال
ناگهان از امروز به دو ماه آینده پریده شده(در صفحه‌ی اول رمان). به صورت کلی ناگهانی از زمانی به زمان دیگه نوشته شده، مثال دوم: وقتی که با پرهام رستوران بودن و بعدش گفت پریدم بغل بابا و... .
✨️علائم نگارشی یه چیز قابل توجه که در نحوه و لحن خوانش به شدت تاثیر میزاره که خوشبختانه اثر شما تا الان مشکل علائم نگارشی خاصی نداشت اما اشتباه تایپی یا رعایت نکردن فاصله‌ها و نیم‌فاصله‌ها زیاد بود که ناظر رمان باید ویرایش بزنه و راهنماییتون کنه.
یه اشتباه تایپی واضح هم بود که حتما باید ویرایش بشه، تا قسمتی از رمان اسم پسر همسایه برنا بود و بعد مدتی شد پرهام.
مورد بعدی که اشتباه مفهومی محسوب میشه،
وقتی آراد تصادف می‌کنه و سحر توی بیمارستان میبینتش(به چندتا بخیه ای که به سرش زده بودن نگاه کردم و دلم ریش شد.گردنش رو هم گردنبند بسته بودن)
منظور نویسنده از گردنبند چیه؟! بهتر نیست بنویسی گردنبند طبی؟
دیگر مثال‌ها که نیاز به اطلاعات بیشتره:
برای همکاری با انتشارات معین، پیدا کردن جاسوس، تموم کردن دانشگاه در دو سال، از حال رفتن‌های سحر و روند به یاد اوردن حافظه‌ی پرهام و... .
برای زیبایی و جذابیت رمان نیازه اطلاعات نویسنده کامل باشه یا حداقل موقع نوشتن تحقیقاتی انجام بده.
✨️می‌تونم با جرئت بگم بعد از خوندن چند پارت اول رمان، حرص خوردم و گفتم ای کاش از موارد کلیشه‌ای مثل پارتنر دروغکی، روند آشنایی و رییس شرکت بودن استفاده نمی‌کردی اما با ادامه‌ی رمان و روبه‌رو شدن با نقاط قوت نظرم عوض شد. نقاط قوتی که میشه بهش اشاره کرد، کنجکاو کردن خواننده در مورد روابط آراد و سحر، سپس سحر و پرهام، بعد هم که رفت ترکیه و پرهام تصادف کرد دیگه بیشتر کنجکاو کننده بود.
این‌که اوایل پرهام عاشق سحر شد ولی سحر آراد رو دوست داشت، و بعد سحر عاشق پرهام شد و پرهام با پری نامزد کرد میشه گفت جالب بود و قابل توجه.
همچنین این‌که دختر رمانمون استقلال چندانی از خودش نداشت اما از حقش دفاع می‌کرد یا حتی این‌که نمی‌تونست در مورد آراد به خاطر مشغول بودن ذهنش تصمیم درست بگیره، همه‌ی این‌ها نکاتی بودن که علاوه بر جالبی و کلیشه‌ای نبودن، آموزنده‌ هم بودند.
✨️در مورد سیر رمان باید بگم که هر قلمی باید رعایت کنه و حواسش باشه که در بعضی از قسمت‌های رمان تند نویسی و زودگذری نکنه و در بعضی قسمت‌ها آهسته پیش بره.
مثلا در رمان محبوب در مورد تمامی توصیفات خیلی گذرا و خلاصه می‌نوشت و عبور می‌کرد و این نقطه ضعف بزرگ و قابل توجهیه.
✨️زاویه دید در این رمان فقط از دید شخصیت اصلی بود و میشه گفت یکی از دلایل تند پیش‌ رفتن رمان و کوتاه شدن صفحات همین می‌تونه باشه که البته اگه بیشتر روی توصیفات به خصوص احساسات تمرکز کنه و حتی احساسات بقیه رو از حالات چهره‌اشون بیان کنه میشه گفت هیچ نقصی در زاویه دید نمی‌مونه.
✨️آرایه نویسی یکی از مواردی که در تمامی مراحل و تمامی قلم‌ها میشه استفاده کرد به خصوص بیان احساسات و توصیف ظاهر مکان و شخصیت‌ها کاربرد خاصی داره. در رمان‌ها از آرایه میشه استفاده کرد و اما باید حواسمون باشه که چطور و در چه حدی استفاده می‌کنیم که تبدیل به دلنوشته یا حتی برای خواننده گنگ و مبهم نشه.
در اثر محبوب از آرایه‌ها استفاده‌‌ای نشده مگر در کلماتی کوچک و گذرا مثل شکسته شدن قلب و غرور که به فروریختن‌ احساسات تشبیه شده بود.

✨️
سخن منتقد: رمان محبوب لیاقت وقت گذاشتن و خوندن رو داره چون‌که ماجرای اصلی به صورت غیر تکراری و گاها آموزنده بوده ولی چیزی که خواننده رو از خوندن ادامه‌ی رمان منع می‌کنه وقت نزاشتن برای توصیفات و دریافت اطلاعات کافی برای موارد خاصی که گفته شده است، از نویسنده‌ی عزیز درخواست دارم به نکاتی که داخل نقد گفته شده رسیدگی کنه تا هم سطح رمان بالا بره و هم خواننده‌ی بیشتری جذب بشه. خداقوت.

سطح: برنزی.
رده سنی:جوانان، نوجوانان، بزرگسالان.
 
  • گل رز
واکنش‌ها[ی پسندها]: 1 user

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
119
نوشته‌ها
1,640
راه‌حل‌ها
57
پسندها
13,778
امتیازها
650

  • #3
سلام سلام اومدم با نقد اثر جدیدی با ژانر عاشقانه به قلم بانو سحر صادقیان.
✨️اولین چیزی که چشم خواننده بهش میفته، جلد اثره که تک‌تک رنگ‌های به کار گرفته شده و طرح اصلی باید باعث بشه که خواننده جذب بشه.
اثر محبوب به قلم بانو سحر صادقیان با جلدی به رنگ‌های آبی، مشکی و کرمی که دست زوجی جلوی یک نمای ساختمانی رو به رخ می‌کشه.
از نظر تصویری مناسب با محتوا و ژانر‌هاست اما متاسفانه رنگ‌ها برای اثر عاشقانه مناسب نیست. رنگ‌های قرمز، صورتی، آبی ملایم و سفید می‌تونند محتوای عاشقانه رو در خود جا بدن.
✨از اونجایی که اسم جلد باید خواننده رو جذب کنه، ذهن خواننده رو مشغول و همچنین محتوای اثر رو در خودش جای بده، باید بگم که کلمه‌ی محبوب شاید ذهن رو مشغول کنه اما به اندازه‌ی کافی کنجکاو کننده نیست و همچنین اسمی کلیشه‌ای محسوب میشه.

بریم که در مورد خلاصه و محتوای رمان نقدی داشته باشیم😍
✨️
خلاصه از این قراره که:
انگیزه ای برای یکنواختی های روزمره ندارم، من خالق دنیای جدیدی هستم؛ دنیایی سرشار از احساساتِ پاکم که تنها خودم فرمانروای او باشم
با خوندن خلاصه به این نتیجه می‌رسیم که قراره رمانی بخونیم با شخصیت اصلیی‌ که از یکنواختی‌های روزمره خسته شده و می‌خواد دنیای جدیدی با احساسات‌ پاکی بسازه.
نکته‌ی قابل توجه و نقطه‌ ضعف اینه که چرا به این نحو نوشته شده؟!

تو همان باش که لایق ستودنی و من بی مهابا میروم سمت آینده هرچه بادا باد...
توی این قسمت خواننده متوجه نمیشه نویسنده قصد داره چی بگه. چون مبهم نوشته. لحنش سرزنش کننده‌ست؛ ولی به طرف میگه تو همان باش که لایق ستودنی یعنی همونی باش که لیاقت ستایش شدن رو داری. انگار که مثلا به کسی بگی تو همینجور بشین سر جات و تکون نخور من که رفتم. به نظرم همین لحن باعث ابهام در فهمیدن منظور نویسنده میشه.
✨️ در مورد مقدمه خدمتتون عرض کنم که نوشته شده:

برای نوشتن نه قلم می خواهم، نه هیچ کاغذی
همین نگاه های تو کافیست تا علاقه را در وجودم زنده کند
و من این بار می نویسم با حسی متفاوت
از عشق و از هرچه که یادآور عشق باشد

برای بیان احساسات و انتقالش همیشه نیاز به نوشتن نیست، بلکه از نگاه‌‌ها میشه احساسات رو دریافت کرد. این مطلب درست و قابل درکه.
اما این‌که در خط اول گفته شده نه قلم و نه کاغذی می‌خوام و در بند بعدی از نوشتن و دست به قلم شدن نوشته شده، ضد و نقیض هم هستند و مقداری خواننده رو دفع می‌کنه.

✨️یکی از نکات مهم و تاثیر گذار دیگه در رمان‌ها طریقه‌ی پردازش و توصیف مکان، زمان، شخصیت، حالات و احساساته‌.
بانو احساس نه تنها ظاهر شخصیت، بلکه تمام توصیفات دیگه از جمله مکان، احساسات و زمان و موقعیت رو خلاصه توصیف کرده؛ مثلا:

جلوی آینه وایسادم و از سر تا پام رو برانداز کردم. قیافم بد نبود. مامانم همیشه می‌گفت خوشگلیت به خودم رفته. بابام هم واسه اینکه لجش رو درآره همیشه رنگ چشمام رو می‌گفت که به مادربزرگم رفته! ولی خب واقعا‍ً به کدوما بیشتر شبیه بودم؟ خودمم نمی‌دونستم!
ببینین چیزی که توی رمان خیلی تاثیر گذار و مهمه، توصیفات اون رمانه.
توصیفات مکان، زمان، موقعیت و ظاهر شخصیت‌های رمان باید به نحوی نوشته شده باشه که خواننده توی اون رمان زندگی کنه. متاسفانه توصیفاتی که در این اثر به کار برده شده اصلا قابل تصور نیست. توصیفات شرکت، خونه و اتاق دختر رمان هم قابل تصویر سازی نیست و خواننده نمی‌تونه در رمان زندگی کنه.
یه نکته‌ی دیگه در مورد توصیفات؛ احساسات یکی از توصیفات مهم و قابل تذکریه که در جذابیت رمان تاثیر خاصی میزاره. به عنوان مثال جدایی آراد و سحر، به قتل رسیدن برادرش، مشکلا تسحر و مادرش، رفتن باباش به ماموریت، جدایی از خانواده‌ی پرهام، فراموشی پرهام، حس نفرت سحر به پری و همه و همه نیازمند توضیحات بیشتره.
در مورد توصیفات زمان باید بگم که به طور مثال
ناگهان از امروز به دو ماه آینده پریده شده(در صفحه‌ی اول رمان). به صورت کلی ناگهانی از زمانی به زمان دیگه نوشته شده، مثال دوم: وقتی که با پرهام رستوران بودن و بعدش گفت پریدم بغل بابا و... .
✨️علائم نگارشی یه چیز قابل توجه که در نحوه و لحن خوانش به شدت تاثیر میزاره که خوشبختانه اثر شما تا الان مشکل علائم نگارشی خاصی نداشت اما اشتباه تایپی یا رعایت نکردن فاصله‌ها و نیم‌فاصله‌ها زیاد بود که ناظر رمان باید ویرایش بزنه و راهنماییتون کنه.
یه اشتباه تایپی واضح هم بود که حتما باید ویرایش بشه، تا قسمتی از رمان اسم پسر همسایه برنا بود و بعد مدتی شد پرهام.
مورد بعدی که اشتباه مفهومی محسوب میشه،
وقتی آراد تصادف می‌کنه و سحر توی بیمارستان میبینتش(به چندتا بخیه ای که به سرش زده بودن نگاه کردم و دلم ریش شد.گردنش رو هم گردنبند بسته بودن)
منظور نویسنده از گردنبند چیه؟! بهتر نیست بنویسی گردنبند طبی؟
دیگر مثال‌ها که نیاز به اطلاعات بیشتره:
برای همکاری با انتشارات معین، پیدا کردن جاسوس، تموم کردن دانشگاه در دو سال، از حال رفتن‌های سحر و روند به یاد اوردن حافظه‌ی پرهام و... .
برای زیبایی و جذابیت رمان نیازه اطلاعات نویسنده کامل باشه یا حداقل موقع نوشتن تحقیقاتی انجام بده.
✨️می‌تونم با جرئت بگم بعد از خوندن چند پارت اول رمان، حرص خوردم و گفتم ای کاش از موارد کلیشه‌ای مثل پارتنر دروغکی، روند آشنایی و رییس شرکت بودن استفاده نمی‌کردی اما با ادامه‌ی رمان و روبه‌رو شدن با نقاط قوت نظرم عوض شد. نقاط قوتی که میشه بهش اشاره کرد، کنجکاو کردن خواننده در مورد روابط آراد و سحر، سپس سحر و پرهام، بعد هم که رفت ترکیه و پرهام تصادف کرد دیگه بیشتر کنجکاو کننده بود.
این‌که اوایل پرهام عاشق سحر شد ولی سحر آراد رو دوست داشت، و بعد سحر عاشق پرهام شد و پرهام با پری نامزد کرد میشه گفت جالب بود و قابل توجه.
همچنین این‌که دختر رمانمون استقلال چندانی از خودش نداشت اما از حقش دفاع می‌کرد یا حتی این‌که نمی‌تونست در مورد آراد به خاطر مشغول بودن ذهنش تصمیم درست بگیره، همه‌ی این‌ها نکاتی بودن که علاوه بر جالبی و کلیشه‌ای نبودن، آموزنده‌ هم بودند.
✨️در مورد سیر رمان باید بگم که هر قلمی باید رعایت کنه و حواسش باشه که در بعضی از قسمت‌های رمان تند نویسی و زودگذری نکنه و در بعضی قسمت‌ها آهسته پیش بره.
مثلا در رمان محبوب در مورد تمامی توصیفات خیلی گذرا و خلاصه می‌نوشت و عبور می‌کرد و این نقطه ضعف بزرگ و قابل توجهیه.
✨️زاویه دید در این رمان فقط از دید شخصیت اصلی بود و میشه گفت یکی از دلایل تند پیش‌ رفتن رمان و کوتاه شدن صفحات همین می‌تونه باشه که البته اگه بیشتر روی توصیفات به خصوص احساسات تمرکز کنه و حتی احساسات بقیه رو از حالات چهره‌اشون بیان کنه میشه گفت هیچ نقصی در زاویه دید نمی‌مونه.
✨️آرایه نویسی یکی از مواردی که در تمامی مراحل و تمامی قلم‌ها میشه استفاده کرد به خصوص بیان احساسات و توصیف ظاهر مکان و شخصیت‌ها کاربرد خاصی داره. در رمان‌ها از آرایه میشه استفاده کرد و اما باید حواسمون باشه که چطور و در چه حدی استفاده می‌کنیم که تبدیل به دلنوشته یا حتی برای خواننده گنگ و مبهم نشه.
در اثر محبوب از آرایه‌ها استفاده‌‌ای نشده مگر در کلماتی کوچک و گذرا مثل شکسته شدن قلب و غرور که به فروریختن‌ احساسات تشبیه شده بود.

✨️
سخن منتقد: رمان محبوب لیاقت وقت گذاشتن و خوندن رو داره چون‌که ماجرای اصلی به صورت غیر تکراری و گاها آموزنده بوده ولی چیزی که خواننده رو از خوندن ادامه‌ی رمان منع می‌کنه وقت نزاشتن برای توصیفات و دریافت اطلاعات کافی برای موارد خاصی که گفته شده است، از نویسنده‌ی عزیز درخواست دارم به نکاتی که داخل نقد گفته شده رسیدگی کنه تا هم سطح رمان بالا بره و هم خواننده‌ی بیشتری جذب بشه. خداقوت.

سطح: برنزی.
رده سنی:جوانان، نوجوانان، بزرگسالان.
نویسنده: @سحر صادقیان
منتقد: @فاطره
سطح: برنزی
رده سنی: بزرگسالان، جوانان، نوجوانان
اختصاصی: نیست
 

Nil@85

مدیریت ارشد
پرسنل مدیریت
فرازین
بخشدار
مدیر
منتقد
انتشاریافته‌ها
1
بخشدار
- کتابدونی
مدیر
نقد
شناسه کاربر
838
تاریخ ثبت‌نام
2021-08-28
آخرین بازدید
موضوعات
119
نوشته‌ها
1,640
راه‌حل‌ها
57
پسندها
13,778
امتیازها
650

  • #4
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

کاربرانی که این موضوع را خوانده‌اند (مجموع کاربران: 1)

بالا پایین