انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
امور فرهنگی
سینما و تئاتر
نقد و بررسی فیلم «جواب منفی» Nope
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="Like crazy&lt;3" data-source="post: 98355" data-attributes="member: 1249"><p>جملهی فوق از کتاب «ناحوم» که در ابتدای فیلم درج میشود، دیگر مضمون فیلم را فاش میکند: گرایش انسان به ثبت دیدنیها، استثمار پدیدهها و مخاطرهجویی برای کسب شهرت در عصر مجازی. در پایان فیلم است که این نقلقول مذهبی وضوح بیشتری پیدا میکند، معنای آن را بهتر درک میکنید و به برداشتهای متفاوتی میرسید، از جمله اینکه شاید پیامی تهدیدآمیز از سوی ما انسانها خطاب به رویدادها و موجودات جدیدالکشف باشد (با توجه به برداشتی که از قصه دارید، برعکس آن هم صدق میکند، یعنی فرض را بر این بگذارید که این جمله از سوی موجود فضایی قصه خطاب به انسان گفته میشود). علاقهی توأم با خودآزاری آدمی به ناشناختهها برکسی پوشیده نیست، ما از هرآنچه که تاکنون ندیدهایم وحشت داریم اما یک نگرش سودجویانه هم در وجودمان نهفته است که در همان لحظاتِ بهتزدگی به سراغمان میآید: اینکه پدیدهی مذکور را به نام خود ثبت کنیم یا از طریق آن ماندگار و ثروتمند شویم. تمامی شخصیتهای فیلم حداقل در برههای این دیدگاه را دارند و بیگمان همهی آنها متوجه اشتباه خود میشوند، حتی «اِمرالد» که در پایان بهدشواری زنده میماند، «عکس غیرممکن» را میگیرد و روح برادرش را در دوردستها میبیند (اینجا هم، اینکه اوجی کشته شده است یا خیر به برداشت شخصی شما از اتفاقات نهایی بستگی دارد اما قهرمان اصلی اِمرالد است و نه اوجی؛ به همین دلیل موجود فضایی قصه «جین جکت» نامگذاری میشود. او قرار است فرصت تازهای برای اِمرالد باشد تا در مسیر تحقق آرزوهایش قدم بردارد، فرصتی که در دوران کودکی از دخترک دریغ شد).</p><p></p><p><img src="https://www.digikala.com/mag/wp-content/uploads/2022/08/nope-moive-review-6.jpg" alt="نقد فیلم جواب منفی" class="fr-fic fr-dii fr-draggable " style="" /></p><p></p><p>جواب منفی به «میل مخلوق به نشستن در جایگاه خالق» نیز میپردازد، مضمونی که اتفاقا در هر دو ساختهی پیشین پیل وجود داشت و در کنار گرایش انسان به تکرار اشتباهات گذشته و استفادهی ابزاری از پدیدهها، یکی از درونمایههای همیشگی مجموعهی «پارک ژوراسیک» بوده است: آنجا با آدمهایی روبرو هستیم که در نقش خالق، دایناسورها را به زندگی بازگرداندهاند و حالا این پدیدههای شگفتانگیز به یک منبع درآمد بزرگ تبدیل شدهاند. متعاقبا این تصمیمات به یک فاجعه ختم میشود اما آدمها از این اشتباهات درس نمیگیرند و آن را دوباره تکرار میکنند. در جواب منفی، «ژوپ» جوانی است که گذشته را به شکل متفاوتی به یاد میآورد و با دم شیر بازی میکند تا خود را در موقعیت مشابهای پیدا کند. ژوپ با اینکه به تنهایی باعثوبانی همهی اتفاقات فیلم است (با تأمین خوراک یک حیوانِ قلمروطلب که منجر به این شد او منطقهی «اگوا دولسِ» را برای سکونت برگزیند) اما یک شخصیت منفی نیست، ما باید او را محصول شرایط و جامعهی اطراف بدانیم (از جهاتی، این شخصیت هم قربانی رفتارهای نامناسب صنعت سینما در قبال هنرمندان و فعالان این حوزه است) که حالا میخواهد آسیبهای روحی و تجربهی شوکهکنندهی دوران کودکیاش را با پول و شهرت جبران کند. ژوپ اما یک نکته را فراموش کرده است، دلیل زنده ماندن او یک «معجزهی بد» بود، یک کفش که ناگهان به جاذبه واکنش نشان نداد و در حالتی غیرممکن ثابت باقی ماند تا پسرک را هیپنوتیزم کند و او به چشمان گوردی خیره نشود. برداشت ژوپ چیز دیگری است، او فکر میکند با گوردی یک ارتباط منحصربهفرد داشته است؛ پس میتواند همین ارتباط را با جین جکت داشته باشد و آن را نیز رام کند، اینطور نیست؟ ژوپ متوجه خطای خود میشود اما هنگامی که همراه با همسر و سه فرزندش بلعیده شده است و در دستگاه گوارش یک موجود فضایی عظیمالجثه انتظار میکشد تا استخوانهایش یکی پس از دیگری خُرد شود.</p><p>ژوپ تقاص زیرپا گذاشتن اخلاقیات و بیاحترامی به حیوانات را پس میدهد اما تنها نیست، در حقیقت «خواستهی نهایی» چهار شخصیت اصلی دیگر قصه تفاوت چندانی با وی ندارد: اوجی، اِمرالد، هولست و «اِنجل»، همگی به نحوی میخواهند جین جکتِ سرکش را رام کنند تا برای لحظاتی هم که شده، «غیرممکن را به جهانیان نشان دهند» اما انگیزههای شخصی آنها متفاوت است و برخلاف ژوپ آگاه هستند که با چه نوع موجودی دستوپنجه نرم میکنند. اوجی با ثبت تصویر موجود فضایی، میخواهد پول کافی برای حفظ خانهی پدری و اسبهایش را بهدست بیاورد و البته در برنامهی «اپرا وینفری» حضور پیدا کند (برای او که دنیا را از طریق تلویزیون دنبال کرده است، حضور در برنامهی اپرا، نهایت شهرت است). بزرگ شدن در حومهی شهر باعث شده تا اوجی فردی منزوی باشد که ارتباط با اسبها را به انسانها ترجیح میدهد. شاید در دقایق اولیه فیلم اینگونه بهنظر برسد که او فردی بیعرضه است و نمیتواند جایگزین مناسبی برای پدر فقیدش باشد اما به تدریج میفهمید که او بهراستی از شرایط مأیوس است، از صنعت فیلم که احترامی برای اسبهایش قائل نیست و اسبهایی که برای تأمین هزینهها فروخته است تا خواهری که او هم کسبوکار پدری را چندان مهم نمیداند. اوجی فردی درونگرا و آرام است که چندان حرف نمیزند و از رویدادهای پیرامونش هیجانزده نمیشود، به همین دلیل واکنشهایش از شخصیتهای مرسوم فیلمهای ترسناک که خودشان را به کشتن میدهند، فاصله دارد. البته او شخصیت پیچیدهای نیست، یک مرد ساده با رویاهای ساده است که در انتها همه چیز را رها میکند تا برای فرار خواهرش زمان بخرد و در چشمان او به یک قهرمان تبدیل شود.</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="Like crazy<3, post: 98355, member: 1249"] جملهی فوق از کتاب «ناحوم» که در ابتدای فیلم درج میشود، دیگر مضمون فیلم را فاش میکند: گرایش انسان به ثبت دیدنیها، استثمار پدیدهها و مخاطرهجویی برای کسب شهرت در عصر مجازی. در پایان فیلم است که این نقلقول مذهبی وضوح بیشتری پیدا میکند، معنای آن را بهتر درک میکنید و به برداشتهای متفاوتی میرسید، از جمله اینکه شاید پیامی تهدیدآمیز از سوی ما انسانها خطاب به رویدادها و موجودات جدیدالکشف باشد (با توجه به برداشتی که از قصه دارید، برعکس آن هم صدق میکند، یعنی فرض را بر این بگذارید که این جمله از سوی موجود فضایی قصه خطاب به انسان گفته میشود). علاقهی توأم با خودآزاری آدمی به ناشناختهها برکسی پوشیده نیست، ما از هرآنچه که تاکنون ندیدهایم وحشت داریم اما یک نگرش سودجویانه هم در وجودمان نهفته است که در همان لحظاتِ بهتزدگی به سراغمان میآید: اینکه پدیدهی مذکور را به نام خود ثبت کنیم یا از طریق آن ماندگار و ثروتمند شویم. تمامی شخصیتهای فیلم حداقل در برههای این دیدگاه را دارند و بیگمان همهی آنها متوجه اشتباه خود میشوند، حتی «اِمرالد» که در پایان بهدشواری زنده میماند، «عکس غیرممکن» را میگیرد و روح برادرش را در دوردستها میبیند (اینجا هم، اینکه اوجی کشته شده است یا خیر به برداشت شخصی شما از اتفاقات نهایی بستگی دارد اما قهرمان اصلی اِمرالد است و نه اوجی؛ به همین دلیل موجود فضایی قصه «جین جکت» نامگذاری میشود. او قرار است فرصت تازهای برای اِمرالد باشد تا در مسیر تحقق آرزوهایش قدم بردارد، فرصتی که در دوران کودکی از دخترک دریغ شد). [IMG alt="نقد فیلم جواب منفی"]https://www.digikala.com/mag/wp-content/uploads/2022/08/nope-moive-review-6.jpg[/IMG] جواب منفی به «میل مخلوق به نشستن در جایگاه خالق» نیز میپردازد، مضمونی که اتفاقا در هر دو ساختهی پیشین پیل وجود داشت و در کنار گرایش انسان به تکرار اشتباهات گذشته و استفادهی ابزاری از پدیدهها، یکی از درونمایههای همیشگی مجموعهی «پارک ژوراسیک» بوده است: آنجا با آدمهایی روبرو هستیم که در نقش خالق، دایناسورها را به زندگی بازگرداندهاند و حالا این پدیدههای شگفتانگیز به یک منبع درآمد بزرگ تبدیل شدهاند. متعاقبا این تصمیمات به یک فاجعه ختم میشود اما آدمها از این اشتباهات درس نمیگیرند و آن را دوباره تکرار میکنند. در جواب منفی، «ژوپ» جوانی است که گذشته را به شکل متفاوتی به یاد میآورد و با دم شیر بازی میکند تا خود را در موقعیت مشابهای پیدا کند. ژوپ با اینکه به تنهایی باعثوبانی همهی اتفاقات فیلم است (با تأمین خوراک یک حیوانِ قلمروطلب که منجر به این شد او منطقهی «اگوا دولسِ» را برای سکونت برگزیند) اما یک شخصیت منفی نیست، ما باید او را محصول شرایط و جامعهی اطراف بدانیم (از جهاتی، این شخصیت هم قربانی رفتارهای نامناسب صنعت سینما در قبال هنرمندان و فعالان این حوزه است) که حالا میخواهد آسیبهای روحی و تجربهی شوکهکنندهی دوران کودکیاش را با پول و شهرت جبران کند. ژوپ اما یک نکته را فراموش کرده است، دلیل زنده ماندن او یک «معجزهی بد» بود، یک کفش که ناگهان به جاذبه واکنش نشان نداد و در حالتی غیرممکن ثابت باقی ماند تا پسرک را هیپنوتیزم کند و او به چشمان گوردی خیره نشود. برداشت ژوپ چیز دیگری است، او فکر میکند با گوردی یک ارتباط منحصربهفرد داشته است؛ پس میتواند همین ارتباط را با جین جکت داشته باشد و آن را نیز رام کند، اینطور نیست؟ ژوپ متوجه خطای خود میشود اما هنگامی که همراه با همسر و سه فرزندش بلعیده شده است و در دستگاه گوارش یک موجود فضایی عظیمالجثه انتظار میکشد تا استخوانهایش یکی پس از دیگری خُرد شود. ژوپ تقاص زیرپا گذاشتن اخلاقیات و بیاحترامی به حیوانات را پس میدهد اما تنها نیست، در حقیقت «خواستهی نهایی» چهار شخصیت اصلی دیگر قصه تفاوت چندانی با وی ندارد: اوجی، اِمرالد، هولست و «اِنجل»، همگی به نحوی میخواهند جین جکتِ سرکش را رام کنند تا برای لحظاتی هم که شده، «غیرممکن را به جهانیان نشان دهند» اما انگیزههای شخصی آنها متفاوت است و برخلاف ژوپ آگاه هستند که با چه نوع موجودی دستوپنجه نرم میکنند. اوجی با ثبت تصویر موجود فضایی، میخواهد پول کافی برای حفظ خانهی پدری و اسبهایش را بهدست بیاورد و البته در برنامهی «اپرا وینفری» حضور پیدا کند (برای او که دنیا را از طریق تلویزیون دنبال کرده است، حضور در برنامهی اپرا، نهایت شهرت است). بزرگ شدن در حومهی شهر باعث شده تا اوجی فردی منزوی باشد که ارتباط با اسبها را به انسانها ترجیح میدهد. شاید در دقایق اولیه فیلم اینگونه بهنظر برسد که او فردی بیعرضه است و نمیتواند جایگزین مناسبی برای پدر فقیدش باشد اما به تدریج میفهمید که او بهراستی از شرایط مأیوس است، از صنعت فیلم که احترامی برای اسبهایش قائل نیست و اسبهایی که برای تأمین هزینهها فروخته است تا خواهری که او هم کسبوکار پدری را چندان مهم نمیداند. اوجی فردی درونگرا و آرام است که چندان حرف نمیزند و از رویدادهای پیرامونش هیجانزده نمیشود، به همین دلیل واکنشهایش از شخصیتهای مرسوم فیلمهای ترسناک که خودشان را به کشتن میدهند، فاصله دارد. البته او شخصیت پیچیدهای نیست، یک مرد ساده با رویاهای ساده است که در انتها همه چیز را رها میکند تا برای فرار خواهرش زمان بخرد و در چشمان او به یک قهرمان تبدیل شود. [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
امور فرهنگی
سینما و تئاتر
نقد و بررسی فیلم «جواب منفی» Nope
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین