. . .

فرهنگ منشا زندگی انسان در جامعه

تالار فرهنگ

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
443
نوشته‌ها
3,264
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,397
امتیازها
463
محل سکونت
✨️moon

  • #1
تا آنجا که تاریخ نشان می‌دهد انسان همواره به‌صورت اجتماعی می‌زیسته است . اما در خصوص اینکه چه عواملی برای نخستین‌بار باعث گردهم آمدن انسان‌ها و پی‌ریزی زندگی اجتماعی شده، به سه گروه از نظریات می‌توان اشاره کرد:

الف) منشا درونی و طبیعی زندگی اجتماعی؛ ریشه زندگی اجتماعی انسان ذاتی بوده و نیاز به عوامل بیرونی ندارد. نظریات عمده این گروه عبارت‌اند از:
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
443
نوشته‌ها
3,264
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,397
امتیازها
463
محل سکونت
✨️moon

  • #2
1- انسان به‌صورت غریزی مایل به زندگی اجتماعی است .

2- تکامل یک اصل جهانی است و کلیه پدیده‌ها به‌سوی کمال در حرکت‌اند و حیات جمعی نسبت به حیات فردی تکامل یافته‌تر است . این دیدگاه که به داروینیسم اجتماعی معروف است توسط هربرت اسپنسر ارایه گردید.

3- روابط نسبی و پیوند خونی باعث شده تا در ابتدا گروه‌های اجتماعی شکل گرفته و به مرور افرادی که دارای نسب مشترک بوده‌اند به یکدیگر نزدیک شوند و از تنازع با یکدیگر امتناع کنند.

4- غریزه تولید مثل که بر اثر غریزه پدر و مادری موجب ایجاد خانواده می‌شود و در مرحله بعد جامعه را پی‌ریزی می‌کند.

5- غریزه ج*ن*س*ی انسان تنها عامل غالبی است که افراد بشر را به گرد هم آمدن و تشکیل زندگی اجتماعی سوق می‌دهد.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
443
نوشته‌ها
3,264
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,397
امتیازها
463
محل سکونت
✨️moon

  • #3
ب) منشا بیرونی و غیر طبیعی زندگی اجتماعی؛ به زعم صاحب‌نظران این گروه، در درون انسان هیچ عاملی برای گرایش و پیوستن به جمع وجود ندارد و راز اجتماعی زیستن انسان را باید در عوامل خارجی جستجو کرد. نظرات عمده این گروه این است که:

1- رهبران بزرگ در هر جامعه‌ای عاملی برای اتحاد مردم در مقابل دشمنان و خلق مظاهر زندگی اجتماعی هستند.

2- تامین ضروریات زندگی و عدم توانایی انسان بر تامین همه نیازها به‌صورت فردی، باعث شراکت و اجتماعی زیستن انسان‌ها با یکدیگر شده است .

3- میثاق و قرارداد اجتماعی از نظر توماس هابز چاره‌ای برای فرو نشاندن جنگ طبیعی و دایمی آدمیان علیه یکدیگر بوده که به تبع آن زندگی اجتماعی نیز حاصل شده‌است.

4-مقابله با قوای طبیعت از نظر اسپینوزا به جهت اینکه در توان تک‌تک افراد نیست، انسان را وادار به زندگی اجتماعی می‌کند.
 

Maedeh

مدیر مخبر
پرسنل مدیریت
مدیر
خبرنگار
کاربر نقره‌ای
کاربر ثابت
نام هنری
Maiy
مدیر
مخبر
شناسه کاربر
91
تاریخ ثبت‌نام
2020-10-14
آخرین بازدید
موضوعات
443
نوشته‌ها
3,264
راه‌حل‌ها
2
پسندها
6,397
امتیازها
463
محل سکونت
✨️moon

  • #4
ج)آمیختگی عوامل درونی و بیرونی؛ در این دیدگاه از طرفی عوامل درونی و از سوی دیگر عوامل خارجی برای اجتماعی زیستن انسان دخالت دارند:

1- به نظر ارسطو انسان مدنی‌الطبع است و از طرفی طبیعت که انسان جزیی از آن محسوب می‌شود، همواره آهنگ بقا دارد و هر موجودی در طبیعت نیز (انسان) از این قانون پیروی می‌کند و رو آوردن به زندگی اجتماعی به این علت است .

2- به‌ نظر منتسکیو ترس متقابل انسان‌ها از یکدیگر (که باعث نزدیکی انسان‌ها به یکدیگر می‌شود)، احساس احتیاج به همکاری دیگران در تامین ضروریات زندگی از عوامل بیرونی و میل به زندگی اجتماعی عاملی درونی در شکل‌گیری زندگی اجتماعی است .

3- به‌ نظر اگوست کنت دو غریزه خودخواهی (عامل درونی) منجر به تشکیل خانواده و سپس غیرخواهی (عامل بیرونی) زمینه را برای تشکیل زندگی اجتماعی مستعد کرده است.
 

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
0
بازدیدها
85

کاربران در حال مشاهده این موضوع (مجموع: 1, کاربران: 0, مهمان‌ها: 1)

بالا پایین