انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
امور فرهنگی
دین و مذهب
داستانهای پیامبران و امامان
مناظره عیسی (ع)و کاهنان
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="شاهزاده آبی مرداد" data-source="post: 105069" data-attributes="member: 1221"><p>عیسی به حلقه درس دانشمندان بیت المقدس وارد می شد و به سخنان آنها گوش فرا می داد و در آنها دقت و تأمل و تفکر می کرد، او می دید که مردم به راحتی به هر سخن اعتقاد پیدا می کنند و آن را تصدیق می نمایند.</p><p>عیسی نتوانست خود را اینگونه با مستمعین (گوش کنندگان) هماهنگ سازد وبی اختیار از میان مردم به ارائه افکار و آراء خود می پرداخت و با بیان حق به مجادله و بحث با آنها پرداخت، به حدی که بعضی کاهنان از برخورد او عصبانی شده و سؤالات او را نادیده می گرفتند، اما بتدریج کار به جایی رسید که هرگاه عیسی لب به سخن می گشود، همگی سراپا گوش می دادند و عرصه بر آنانی که بر عقیده باطل خود استوار بودند تنگ شد و او را در سرزنش خود فرو می بردند. زیرا تا آن لحظه سابقه نداشت کسی در برابر عقاید باطلشان به مباحثه با آنان بپردازد و یا سخنان شنونده ای بر گفتارشان مقدم بیفتد.</p><p>اما عیسی به اعتراض آنها اعتنایی نکرد و خشم و کینه آنان، عیسی را از روش خود باز نداشت. بلکه سؤالات خود را چون دانه های باران بر سر آنان فرود می آورد و با استدلال های قاطع خود عرصه گفتار و بیان را بر آنان تنگ می ساخت.</p><p>یک روز بحث و مناظره عیسی با دانشمندان بنی اسرائیل آن چنان او را مشغول ساخت، که او خوردن و آشامیدن را فراموش کرد، مادر عیسی که به انتظار بازگشت او نشسته بود، ناامید شد، لذا برخاست و به هر جایی که گمان می برد او رفته باشد، سر زد و از هر انجمنی که احتمال حضور او را می داد پرسید، ولی چون از جستجو نتیجه ای نگرفت، آزرده و خسته به سوی شهر خود بازگشت.</p><p>چون مریم از جستجوی در شهر خسته شد، فکر کرد که ممکن است عیسی به همراه نزدیکان و یا با بعضی از همشهریان خویش به دهکده بازگشته باشد. پس در پی او به دهکده رفت و به جستجوی او پرداخت ولی چون خبر و اثری از او نیافت، ناچار دوباره به سوی بیت المقدس بازگشت و در آنجا به تفحّص فرزند خود پرداخت ولی اثری از او نیافت. او بار دیگر با دقت بیشتر در شهر به جستجوی فرزند خود پرداخت و این بار به هر مکان و منزلی که حدس می زد که عیسی به آنجا رفته، سر زد.</p><p>و در همین حال ناگهان عیسی را دید که در جمع علما و بزرگان و در دریای بحث و استدلال و مناظره غوطه ور است، و قوم را مغلوب بیان حق و استدلال محکم خود کرده است. مریم از آنچه می دید متعجب شد و با ناراحتی و نگرانی عیسی را نزد خود خواند و پرسید، چرا از من روی گردان شده ای؟! سپس او را مورد سرزنش قرار داد و به خاطر غیبتش با او درشتی کرد و گفت؛ من در جستجوی تو سختی ها کشیدم و برای یافتن تو چه رنجها که تحمل نکردم.عیسی در پاسخ گفت؛ بحث علمی با علما و مناظره با دانشمندان مرا آنچنان در خود فرو برد که دیگر نتوانستم به موقع به دیدار شما نایل گردم. سپس با عرض پوزش به همراه مادر خود به شهر ناصره بازگشت.</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="شاهزاده آبی مرداد, post: 105069, member: 1221"] عیسی به حلقه درس دانشمندان بیت المقدس وارد می شد و به سخنان آنها گوش فرا می داد و در آنها دقت و تأمل و تفکر می کرد، او می دید که مردم به راحتی به هر سخن اعتقاد پیدا می کنند و آن را تصدیق می نمایند. عیسی نتوانست خود را اینگونه با مستمعین (گوش کنندگان) هماهنگ سازد وبی اختیار از میان مردم به ارائه افکار و آراء خود می پرداخت و با بیان حق به مجادله و بحث با آنها پرداخت، به حدی که بعضی کاهنان از برخورد او عصبانی شده و سؤالات او را نادیده می گرفتند، اما بتدریج کار به جایی رسید که هرگاه عیسی لب به سخن می گشود، همگی سراپا گوش می دادند و عرصه بر آنانی که بر عقیده باطل خود استوار بودند تنگ شد و او را در سرزنش خود فرو می بردند. زیرا تا آن لحظه سابقه نداشت کسی در برابر عقاید باطلشان به مباحثه با آنان بپردازد و یا سخنان شنونده ای بر گفتارشان مقدم بیفتد. اما عیسی به اعتراض آنها اعتنایی نکرد و خشم و کینه آنان، عیسی را از روش خود باز نداشت. بلکه سؤالات خود را چون دانه های باران بر سر آنان فرود می آورد و با استدلال های قاطع خود عرصه گفتار و بیان را بر آنان تنگ می ساخت. یک روز بحث و مناظره عیسی با دانشمندان بنی اسرائیل آن چنان او را مشغول ساخت، که او خوردن و آشامیدن را فراموش کرد، مادر عیسی که به انتظار بازگشت او نشسته بود، ناامید شد، لذا برخاست و به هر جایی که گمان می برد او رفته باشد، سر زد و از هر انجمنی که احتمال حضور او را می داد پرسید، ولی چون از جستجو نتیجه ای نگرفت، آزرده و خسته به سوی شهر خود بازگشت. چون مریم از جستجوی در شهر خسته شد، فکر کرد که ممکن است عیسی به همراه نزدیکان و یا با بعضی از همشهریان خویش به دهکده بازگشته باشد. پس در پی او به دهکده رفت و به جستجوی او پرداخت ولی چون خبر و اثری از او نیافت، ناچار دوباره به سوی بیت المقدس بازگشت و در آنجا به تفحّص فرزند خود پرداخت ولی اثری از او نیافت. او بار دیگر با دقت بیشتر در شهر به جستجوی فرزند خود پرداخت و این بار به هر مکان و منزلی که حدس می زد که عیسی به آنجا رفته، سر زد. و در همین حال ناگهان عیسی را دید که در جمع علما و بزرگان و در دریای بحث و استدلال و مناظره غوطه ور است، و قوم را مغلوب بیان حق و استدلال محکم خود کرده است. مریم از آنچه می دید متعجب شد و با ناراحتی و نگرانی عیسی را نزد خود خواند و پرسید، چرا از من روی گردان شده ای؟! سپس او را مورد سرزنش قرار داد و به خاطر غیبتش با او درشتی کرد و گفت؛ من در جستجوی تو سختی ها کشیدم و برای یافتن تو چه رنجها که تحمل نکردم.عیسی در پاسخ گفت؛ بحث علمی با علما و مناظره با دانشمندان مرا آنچنان در خود فرو برد که دیگر نتوانستم به موقع به دیدار شما نایل گردم. سپس با عرض پوزش به همراه مادر خود به شهر ناصره بازگشت. [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
امور فرهنگی
دین و مذهب
داستانهای پیامبران و امامان
مناظره عیسی (ع)و کاهنان
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین