انتشار یافتهها
تالارها
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
جدیدترینها
نوشتههای جدید
آیتمهای جدید
آخرین فعالیت
کاربران
کاربران ثبت نام شده
بازدیدکنندگان فعلی
بوفه
مدالها
حمایت مالی
اشتراک ویژه
بازیها
بازی 2048
مار بازی
ورود
ثبتنام
جدیدترینها
جستجو
جستجو
فقط جستجوی عنوانها
توسط:
نوشتههای جدید
جستجو در تالارها
منو
ورود
ثبتنام
نصب برنامه
نصب
★پیدا کردن رمانهای بینام★
سلام مهمون عزیز امیدوارم حالت خوب باشه. تا حالا شده خلاصهی یه رمانی که قبلاً خوندیش یادت باشه؛ اما اسم اثر رو فراموش کرده باشی؟! اگه این مشکل رو داری اصلاً نگران نباش، کافیه توی انجمن رمانیک ثبت نام کنی و خلاصه رمان رو توی این تاپیک بگی. اینطوری با یه تیر دو نشون زدی هم اسم رمانی که دنبالش بودی و پیدا میکنی، هم به خانواده بزرگ رمانیک میپیوندی و حالا میتونی کلی رمان جدید بخونی و اگه خواستی هم خودت دست به قلم بشی.
دوست داری اخبار طنز بنویسی؟ و باعث خندوندن کاربرا بشی؟ برای خبرنگار شدن بپر اینجا.
علاقه داری به نویسندهها کمک کنی تا اشکالات نگارشی خودشون رو برطرف کنن؟ برای ویراستار شدن کلیک کن.
به نظارت علاقه داری؟ دوست داری به نویسندهها توی پیشبرد اثرشون کمک کنی و ناظرباشی؟ آموزش هم داریم. کلیک کن^^
تو هم میتونی وبتون و مانگا و مانهوا ادیت بزنی! برای ادیتور شدن کلیک کن
برای پیوستن به تیم تدوین کلیک کن تا توی ساخت کلیپ حرفهای بشی.
برای اعلام آمادگی رنک بازرس کلیک کن تا توی حفظ و رعایت قوانین بهمون کمک کنی.
به طراحی جلد علاقه داری؟ دوست داری برای آثار یه جلد با خلاقیت خودت طراحی کنی؟ کلیک کن
. . .
تالارها
امور فرهنگی
ادبیات
متفرقه ادبیات
قصاید ملک الشعرای بهار
جاوا اسکریپت غیر فعال میباشد. برای تجربه بهتر، جاوا اسکریپت را در مرورگر خود فعال کنید.
You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly.
You should upgrade or use an
alternative browser
.
پاسخ به موضوع
نوشته
<blockquote data-quote="S O-O M" data-source="post: 27056" data-attributes="member: 36"><p>ز تقوی عمر ضایع شد، خوشا م×س×ت×ی و خودکامی</p><p>دل از شهرت به تنگ آمد زهی رندی و گمنامی</p><p></p><p>به آزادی و گمنامی و خودکامی برم حسرت</p><p>که فردوس است آزادی و گمنامی و خودکامی</p><p></p><p>ز عمر نوح کاندر محنت طوفان به پایان شد</p><p>به کیش من مبارکتر بود یک لحظه پدرامی</p><p></p><p>بگفتا رو به رفتار خوش و نیکو مرو از ره</p><p>که بر لوح نیت بستند نقش نیک فرجامی</p><p></p><p>بزرگان را بکندی طعنه کم زن کاختر گردون</p><p>به گامی طی کند قوسی ز گردون را به آرامی</p><p></p><p>حقیقت پیشه را یک عمر بدنامی موافقتر</p><p>که شهرت پیشه را یک لحظه تشویش نکونامی</p><p></p><p>بسا رشکا که از اندیشهٔ راحت برد هردم</p><p>به یک سرگشتهٔ گمنام یک سرکردهٔ نامی</p><p></p><p>جهان را پختگی بر نوجوانان میکند کوته</p><p>که طولانی کند بر شاخ، عمر میوه را خامی</p><p></p><p>ز بازوی توانا و دل آسودهٔ محکم</p><p>به صد علامه دارد فخر، یک برزیگر عامی</p><p></p><p>ز دانش نخوتی خیزد که با دانا درآمیزد</p><p>نبردم من ز دانش کام از این رو غیر ناکامی</p><p></p><p>سواد و بیسوادی نیست شرط زندگی زیرا</p><p>دهد یک لنگ بر علامه و بیعلم، حمامی</p><p></p><p>زمانه کاسب است و نیست کاسب را به علم اندر</p><p>نه دشمن کامی حاسد نه مهرانگیزی حامی</p><p></p><p>به خلق نیک در عالم توانی زندگی کردن</p><p>که با خلق نکو رام تو گردد شیر آجامی</p><p></p><p>بهجای علم اگر اخلاق بودی درس هر مکتب</p><p>به عالم بینشان گشتی غرور و حرص و نمامی</p><p></p><p>کس ار یک بد کند ز آوازهاش صد بد پدید آید</p><p>که بر اغراق دارد خوی، طبع دانی و سامی</p><p></p><p>بد یک تن بد یک شهر باشد ز آنکه تا اکنون</p><p>دل شیعی کباب است از جفای مردم شامی</p><p></p><p>مکرر امتحان کردم که بهر زندگی کردن</p><p>به است از تندی و آشفتگی، نرمی و آرامی</p><p></p><p>ولی حس قوی جان را کند قربانی نخوت</p><p>چنان چون پیش شمشیر نصاری، حس اسلامی</p><p></p><p>*</p><p>*</p><p></p><p>بهارا همتی جو، اختلاطی کن به شعر نو</p><p>که رنجیدم ز شعر انوری و عرفی و جامی</p><p></p><p>مکرر، گر همه قند است، خاطر را کند رنجه</p><p>ز بادامم بد آید بس که خواندم چشم بادامی</p></blockquote><p></p>
[QUOTE="S O-O M, post: 27056, member: 36"] ز تقوی عمر ضایع شد، خوشا م×س×ت×ی و خودکامی دل از شهرت به تنگ آمد زهی رندی و گمنامی به آزادی و گمنامی و خودکامی برم حسرت که فردوس است آزادی و گمنامی و خودکامی ز عمر نوح کاندر محنت طوفان به پایان شد به کیش من مبارکتر بود یک لحظه پدرامی بگفتا رو به رفتار خوش و نیکو مرو از ره که بر لوح نیت بستند نقش نیک فرجامی بزرگان را بکندی طعنه کم زن کاختر گردون به گامی طی کند قوسی ز گردون را به آرامی حقیقت پیشه را یک عمر بدنامی موافقتر که شهرت پیشه را یک لحظه تشویش نکونامی بسا رشکا که از اندیشهٔ راحت برد هردم به یک سرگشتهٔ گمنام یک سرکردهٔ نامی جهان را پختگی بر نوجوانان میکند کوته که طولانی کند بر شاخ، عمر میوه را خامی ز بازوی توانا و دل آسودهٔ محکم به صد علامه دارد فخر، یک برزیگر عامی ز دانش نخوتی خیزد که با دانا درآمیزد نبردم من ز دانش کام از این رو غیر ناکامی سواد و بیسوادی نیست شرط زندگی زیرا دهد یک لنگ بر علامه و بیعلم، حمامی زمانه کاسب است و نیست کاسب را به علم اندر نه دشمن کامی حاسد نه مهرانگیزی حامی به خلق نیک در عالم توانی زندگی کردن که با خلق نکو رام تو گردد شیر آجامی بهجای علم اگر اخلاق بودی درس هر مکتب به عالم بینشان گشتی غرور و حرص و نمامی کس ار یک بد کند ز آوازهاش صد بد پدید آید که بر اغراق دارد خوی، طبع دانی و سامی بد یک تن بد یک شهر باشد ز آنکه تا اکنون دل شیعی کباب است از جفای مردم شامی مکرر امتحان کردم که بهر زندگی کردن به است از تندی و آشفتگی، نرمی و آرامی ولی حس قوی جان را کند قربانی نخوت چنان چون پیش شمشیر نصاری، حس اسلامی * * بهارا همتی جو، اختلاطی کن به شعر نو که رنجیدم ز شعر انوری و عرفی و جامی مکرر، گر همه قند است، خاطر را کند رنجه ز بادامم بد آید بس که خواندم چشم بادامی [/QUOTE]
درج نقلقولها...
پاسخ دادن
تالارها
امور فرهنگی
ادبیات
متفرقه ادبیات
قصاید ملک الشعرای بهار
سلام
دوست عزیز
جهت انتشار آثار و یا حمایت از نویسندههای انجمن، اکنون به خانوادهی رمانیک بپیوندید.
با ما اوقات خوشی را تجربه خواهید کرد. 🌹
تالار
فراخوانها
آموزش
کار با انجمن
قوانین
کلی
قوانین
فرستادن موضوع و نوشته
بالا
پایین